نماد مارپیچ طلایی - به چه معناست؟

  • این را به اشتراک بگذارید
Stephen Reese

    از طوفان گرفته تا گل و درخت کاج، الگوهای مارپیچی در طبیعت فراوان هستند. ریاضیات علم الگوها است، بنابراین جای تعجب نیست که مارپیچ ها برای قرن ها الهام بخش ریاضیدانان بوده اند. یکی از این مارپیچ‌ها مارپیچ طلایی است که تصور می‌شود نوعی کد است که بر معماری جهان حاکم است. مارپیچ طلایی موضوعی گسترده و جذاب است که نقش برجسته ای در تاریخ و آثار هنری ایفا کرده است.

    در اینجا نگاهی به مارپیچ طلایی - منشاء، معانی و اهمیت آن داریم.

    نماد مارپیچ طلایی چیست؟

    مارپیچ طلایی الگویی است که بر اساس مفهوم نسبت طلایی ایجاد شده است - یک قانون جهانی که "ایده آل" را در همه اشکال حیات و ماده نشان می دهد. در واقع، اغلب به عنوان نمونه ای از ارتباط بین قوانین ریاضیات و ساختار موجودات زنده ذکر می شود. هرچه بیشتر ریاضیات پشت نماد را درک کنیم، بیشتر از ظاهر آن در طبیعت و هنر قدردانی خواهیم کرد.

    در ریاضیات، نسبت طلایی عدد خاصی است که تقریباً برابر با 1.618 است و با حرف یونانی نشان داده می شود. Φ (Phi). ممکن است تعجب کنید که این مارپیچ طلایی از کجا آمده است - و پاسخ آن در مستطیل طلایی نهفته است. در هندسه، مارپیچ طلایی را می توان از یک مستطیل طلایی ترسیم کرد که اضلاع آن بر اساس نسبت طلایی متناسب است.عدد ویژه 1.618 طلایی ، احتمالاً به این دلیل که همیشه در ریاضیات وجود داشته است. بیشتر در گذشته، به دلیل فراوانی آن در جهان طبیعی، حتی به عنوان الهی توصیف می شد. الگوی مارپیچی ایجاد شده از نسبت طلایی، مارپیچ طلایی نیز نامیده می شود.

    مارپیچ طلایی در مقابل مارپیچ فیبوناچی

    نسبت طلایی در بسیاری از موارد وجود دارد. زمینه های ریاضی به همین دلیل است که مارپیچ طلایی اغلب با دنباله فیبوناچی مرتبط است - مجموعه ای از اعداد که نزدیک به فی هستند. از نظر فنی، دنباله با 0 و 1 شروع می شود و تا بی نهایت ادامه می یابد، و اگر هر عدد را بر عدد قبلی تقسیم کنید، نتیجه به نسبت طلایی، تقریباً 1.618 همگرا می شود.

    در ریاضیات، چندین الگوی مارپیچی وجود دارد و آنها را می توان اندازه گیری کرد. مارپیچ طلایی و مارپیچ فیبوناچی از نظر شکل بسیار شبیه به هم هستند و بسیاری از آنها به جای یکدیگر استفاده می کنند، اما یکسان نیستند. همه چیز را می‌توان با محاسبات ریاضی توضیح داد، و وقتی اندازه‌گیری می‌شوند، الگوی دقیق مشابهی نخواهند داشت.

    گفته می‌شود که مارپیچ فیبوناچی فقط در یک نقطه خاص با مارپیچ طلایی مطابقت دارد، زمانی که اولی به نسبت طلایی نزدیک می‌شود. یا 1.618. در واقع، هر چه اعداد فیبوناچی بیشتر باشند، رابطه آنها به فی نزدیکتر است. فقط به خاطر داشته باشید که هر مارپیچی موجود در طبیعت بر اساس اعداد فیبوناچی یا طلایی نیستنسبت.

    //www.youtube.com/embed/SjSHVDfXHQ4

    معنا و نماد مارپیچ طلایی

    نماد مارپیچ طلایی الهام بخش افراد بی‌شماری در طول تاریخ بوده است. این مارپیچ با اصول زندگی، معنویت و خلقت مرتبط است.

    • زندگی و آفرینش

    مارپیچ طلایی از نظر خصوصیات ریاضی منحصر به فرد است. و ثابت می کند که ما در جهانی زندگی می کنیم که توسط قوانین ریاضی اداره می شود. در حالی که دیگران بر این باورند که این فقط یک تصادف بسیار عجیب است، بسیاری از دانشمندان و محققان آن را به عنوان شاهدی بر یک استاد ریاضیدان یا یک خالق می دانند. به هر حال، طراحی هوشمند در طبیعت پیچیده است، و ممکن است برای برخی غیر منطقی به نظر برسد که فکر کنند تصادفی به وجود آمده است>

    مارپیچ طلایی با زیبایی خود تخیل ریاضیدانان، طراحان و هنرمندان را به خود جلب کرده است. در برخی از بزرگترین آثار هنری و معماری منعکس شده است. همچنین با زیبایی همراه بوده است، زیرا بسیاری معتقدند زیبایی بر ویژگی های منحصر به فرد آن در ریاضیات و هندسه متمرکز است. برخی از عرفا معتقدند که این نماد تعادل و هماهنگی را نیز در زندگی فرد به ارمغان می آورد.

    نماد مارپیچ طلایی در تاریخ

    شیفتگی به نماد مارپیچ طلایی باعث شده بسیاری از هنرمندان از آن در کارهای خود استفاده کنند. شاهکارها احتمال زیادی وجود دارد که قبلاً این نماد را به عنوان پوشش روی هنرهای مختلف دیده باشیداز پارتنون تا مونالیزا. متأسفانه، ادعاهای گیج کننده زیادی در مورد این موضوع وجود دارد، بنابراین ما به شما کمک خواهیم کرد تصمیم بگیرید که آیا آنها بر اساس اسطوره هستند یا ریاضی.

    • پارتنون

    پارتنون در آتن، یونان که بین سال های 447 تا 438 قبل از میلاد ساخته شده است، یکی از زیباترین سازه هایی است که تاکنون ساخته شده است. بسیاری بر این باورند که بر اساس نسبت طلایی ساخته شده است. حتی چندین تصویر از نمای جلوی معبد با مارپیچ طلایی و مستطیل طلایی روی آن خواهید دید.

    شکی نیست که یونانیان باستان ریاضیات و هندسه را در معماری خود گنجانده اند، اما محققان نمی توانند شواهد ملموسی پیدا کنید که نشان دهد آنها از نسبت طلایی در ساخت پارتنون استفاده کرده اند. بسیاری آن را یک افسانه می دانند زیرا بیشتر قضایای ریاضی تنها پس از ساخت معبد ایجاد شده اند. طرح. به گفته کارشناسان، مستطیل طلایی باید در پایه پله‌های نزدیک به پارتنون قاب شود، نه در پایه ستون‌های آن - همانطور که معمولاً در چندین تصویر نشان داده شده است. همچنین، این سازه در ویرانه است، که ابعاد دقیق آن را منوط به برخی تخمین ها می کند. داوینچی مدتهاست که لقب "الهی" را داشته است.نقاش مرتبط با نسبت طلایی. این ارتباط حتی توسط رمان رمز داوینچی پشتیبانی شد، زیرا طرح شامل نسبت طلایی و اعداد فیبوناچی است. در حالی که همه چیز قابل تفسیر است، بسیاری بر این باورند که نقاش عمداً از مارپیچ طلایی در آثار خود برای رسیدن به تعادل و زیبایی استفاده کرده است.

    استفاده داوینچی از نسبت طلایی در شام آخر<مشهود است. 8> و اعلام ، اما مونالیزا یا لا ژوکوند هنوز مورد بحث است. گفته می شود که عناصر معماری و خطوط مستقیم کمی در مقایسه با دو نقاشی دیگر به عنوان نقطه مرجع وجود دارد. با این حال، می‌توانید چندین تفسیر از نسبت‌های طلایی در مونالیزا بیابید، که مارپیچ طلایی را به‌عنوان روکش‌ها نشان می‌دهد.

    ما احتمالاً هرگز قصد داوینچی از شاهکارهایش را نخواهیم دانست، اما بسیاری این اتفاق عجیب را قانع‌کننده می‌دانند. با توجه به استفاده قبلی نقاش، استفاده از آن بر روی تابلوی مذکور نیز برای وی دور از انتظار نخواهد بود. فقط به خاطر داشته باشید که هر نقاشی داوینچی شواهد روشنی از ادغام نسبت طلایی و مارپیچ طلایی ندارد، بنابراین نتیجه گیری اینکه همه شاهکارهای او بر اساس آنها ساخته شده اند دشوار است.

    نماد مارپیچ طلایی در زمان مدرن

    مارپیچ طلایی به درک ما از زندگی و جهان کمک می کند. در اینجا برخی از اکتشافات اخیر در رابطه بانماد:

    • در ریاضیات

    مارپیچ طلایی در هندسه فراکتال ها نقش دارد، الگوی پیچیده ای که برای همیشه تکرار می شود. ریاضیدان آمریکایی ادموند هریس به دلیل منحنی فراکتال خود بر اساس مارپیچ طلایی که اکنون به نام مارپیچ هریس شناخته می شود، محبوب شد. گفته می‌شود که او قصد داشت مارپیچ‌های شاخه‌دار را ترسیم کند که از نظر زیبایی ظاهری جذاب به نظر می‌رسند، اما با استفاده از یک فرآیند ریاضی به یک مارپیچ منحصر به فرد دست یافت.

    • در بیومکانیک

    تصور می شود که مارپیچ طلایی تأثیر شگفت انگیزی بر حرکت دست انسان دارد. به گفته یک آناتومیست، حرکت انگشتان انسان از الگوی مارپیچ طلایی پیروی می کند. حتی تصاویری از یک مشت گره کرده با نماد مارپیچ به عنوان روکش پیدا خواهید کرد.

    • در طراحی و ترکیب بندی

    امروزه، بسیاری از طراحان روکش می کنند. یک نماد مارپیچ طلایی روی یک تصویر برای نشان دادن نسبت طلایی آن به امید دستیابی به هارمونی بصری در آثارشان. برخی از لوگوها و نمادهای مدرن بر اساس آنها ساخته شده اند، جایی که طراحان به اصطلاح مفهوم "نسبت های درون نسبت" را به کار می برند.

    • In Nature

    طبیعت پر از الگوهای مارپیچی است، اما یافتن مارپیچ طلایی واقعی در طبیعت نادر است. جالب اینجاست که دانشمندان دریافته‌اند که شاهین‌ها هنگام نزدیک شدن به طعمه خود در یک مسیر مارپیچ طلایی پرواز می‌کنند، احتمالاً به این دلیل که مسیر پروازی با انرژی کارآمد است.

    برخلافباور عمومی، پوسته ناتیلوس یک مارپیچ طلایی نیست. وقتی اندازه‌گیری شد، این دو مهم نیست که چگونه تراز یا مقیاس شوند. همچنین، همه پوسته‌های ناتیلوس یکسان ایجاد نمی‌شوند، زیرا هر کدام دارای تغییرات و نقص‌هایی در شکل هستند.

    مارپیچ‌های آفتابگردان و کاج زیبا هستند، اما مارپیچ‌های طلایی نیستند. در واقع، مارپیچ آنها بر خلاف مارپیچ طلایی، حتی به دور مرکز نمی پیچند. در حالی که برخی از گل‌ها دارای تعداد گلبرگ‌هایی هستند که با اعداد فیبوناچی مطابقت دارد، چندین استثنا وجود دارد.

    کارشناسان همچنین می‌گویند که یک کهکشان یا ابر طوفانی گاه به گاه که با بخشی از یک مارپیچ طلایی مطابقت دارد، نباید نتیجه‌گیری شود. که همه کهکشان ها و طوفان ها بر اساس نسبت طلایی هستند.

    به طور خلاصه

    جهان ما پر از مارپیچ است، بنابراین تعجب آور نیست که بسیاری به ریاضیات پشت آنها و معانی آنها علاقه مند شده اند. . هنرمندان مدت هاست که مارپیچ طلایی را به عنوان دلپذیرترین چشم ها تشخیص داده اند. این در واقع یکی از الهام بخش ترین الگوها در طبیعت است که می تواند به بیان هنری خلاقانه ترجمه شود.

    استفان ریس یک مورخ است که در نمادها و اساطیر تخصص دارد. او چندین کتاب در این زمینه نوشته است و آثارش در مجلات و مجلات سراسر جهان به چاپ رسیده است. استفن که در لندن به دنیا آمد و بزرگ شد، همیشه به تاریخ عشق می ورزید. در کودکی، ساعت‌ها به بررسی متون باستانی و کاوش در خرابه‌های قدیمی می‌پرداخت. این امر باعث شد که او به دنبال تحقیقات تاریخی باشد. شیفتگی استفان به نمادها و اساطیر از این اعتقاد او ناشی می شود که آنها اساس فرهنگ بشری هستند. او معتقد است که با درک این اسطوره ها و افسانه ها می توانیم خود و دنیای خود را بهتر بشناسیم.