اسب تروا دقیقاً چه بود؟

  • این را به اشتراک بگذارید
Stephen Reese

    اسب تروا یک اسب چوبی توخالی و بزرگ بود که توسط یونانیان ساخته شد و نقش مهمی در پایان جنگ تروا داشت. این نقطه عطف جنگی بود که ده سال ادامه داشت و باعث ویرانی شهر تروا شد.

    شروع جنگ تروا

    صحنه ای از جنگ تروا

    جنگ تروجان با بزرگ شدن هلن ، همسر پادشاه منلاوس اسپارت و پاریس<آغاز شد. 8>، شاهزاده تروا. این جرقه ای بود که جنگ را شعله ور کرد. منلائوس با برادرش آگاممنون متحد شد و با هم به جنگ تروا پرداختند. دو تن از بزرگترین جنگجویان تاریخ در جنگ جنگیدند، آشیل در کنار یونانی ها و هکتور در کنار تروجان ها. با وجود اینکه هر دو قهرمان کشته شدند، جنگ همچنان ادامه داشت.

    پیشگویی های بسیاری توسط هلنوس و کالخوس درباره چگونگی سقوط تروا یک روز انجام شد، اما حتی با کمک هراکلس ، تروی محکم نگه داشت. تروجان ها مجسمه چوبی باستانی آتنا ، الهه خرد و استراتژی نبرد را در اختیار داشتند که آن را در قلعه خود حفظ کردند. گفته می شد تا زمانی که مجسمه (معروف به پالادیوم) در داخل شهر بود، تروی را نمی توان فتح کرد. آخائیان موفق شدند پالادیوم را از شهر بدزدند، اما با این وجود، شهر قوی بود.

    اسب تروا

    مثل تروجاناسب

    پس از ده سال طولانی نبرد، قهرمانان آخایی خسته شده بودند و به نظر می رسید هیچ امیدی برای فتح تروا وجود نداشت. با این حال، اودیسه ، که توسط آتنا هدایت می شد، تصمیم گرفت که زمان مناسبی برای دزدی باشد و ایده اسب تروا را مطرح کرد. قرار بود یک اسب چوبی و بزرگ با شکمی توخالی ساخته شود که بتواند چندین قهرمان را در خود نگه دارد. هنگامی که اسب تکمیل شد، تروجان‌ها باید برای بردن آن به شهر خود وسوسه شوند، زیرا اسب نماد شهر تروا بود.

    برای انجام این طرح، آخائیان به یک استاد مهندس، که آنها را در قالب Epeius یافتند. در حالی که اپیوس به ترسو بودن شهرت داشت، او یک معمار عالی و در رشته خود بسیار ماهر بود. تمام سه روز طول کشید تا اسب تروا را با استفاده از تخته‌های صنوبر و تنها با چند نفر یاری بسازد. در یک طرف اسب دریچه ای برای قهرمانان برای ورود و خروج از اسب اضافه کرد و در طرف دیگر عبارت « یونانیان برای بازگشت به خانه، این پیشکش را به آتنا تقدیم کردند.» « با حروف درشت، که قرار بود تروجان ها را فریب دهند تا فکر کنند یونانی ها از تلاش های جنگ دست کشیدند و به سرزمین های خود بازگشتند.

    پس از تکمیل، اسب تروا شاهکاری بود با سم های برنزی و افسار ساخته شده از برنز و عاج. اگرچه تروجان ها یونانی ها را دیدند که اسب را می ساختند، اما این کار را نکردندمحفظه داخل شکم یا نردبانی که داخل آن بود را ببینید. آنها همچنین سوراخ هایی را در داخل دهان اسب ندیدند که برای ورود هوا به داخل محفظه ایجاد شده بود.

    قهرمانان در اسب تروا

    یونانیان در اسب تروا – مجسمه سازی در آیا ناپائو، قبرس

    هنگامی که اسب تروا آماده شد، ادیسه شروع به متقاعد کردن همه شجاع ترین و بسیار ماهرترین جنگجویان کرد تا به درون شکم اسب بروند. برخی منابع بیان می کنند که 23 جنگجو در داخل آن پنهان شده بود، در حالی که برخی می گویند تعداد آنها بین 30 تا 50 بوده است. معروف ترین این جنگجویان شامل موارد زیر است:

    • Odysseus – معروف به حیله گرترین قهرمانان یونانی است.
    • آژاکس کوچک – پادشاه لوکریس، که به سرعت، قدرت و مهارتش مشهور است.
    • کالخاس - او پیشگوی آخایی بود. آگاممنون اغلب برای مشاوره نزد کالخاس می رفت و به گفته های پیشگو بسیار تکیه می کرد.
    • منلاوس – پادشاه اسپارتی و شوهر هلن.
    • دیومدس – پادشاه آرگوس و بزرگترین قهرمان آخایی پس از مرگ آخیل . او همچنین خدایان آفرودیت و آرس را در طول نبرد مجروح کرد.
    • Neoptolemus - یکی از پسران آشیل، که قرار بود در تروا برای آخائیان بجنگد تا پیروز شوند. طبق یک پیشگویی.
    • Tucer - پسر تلامون و دیگری بسیار ماهر و مشهورکماندار آخایی.
    • Idomeneus - یک پادشاه و قهرمان کرت که تا 20 نفر از قهرمانان تروا را کشت.
    • Philoctetes - پسر پوئاس که در تیراندازی با کمان بسیار ماهر بود و کسی که دیر به نبرد رسید. گفته می شود که او صاحب تیر و کمان هرکول نیز بوده است.

    کشف اسب چوبی

    قهرمانان یونانی در داخل اسب تروا پنهان شدند و بقیه ارتش آنها را سوزاندند. خیمه ها و سوار کشتی های خود شدند و به راه افتادند. قصد آنها این بود که تروجان ها آنها را ببینند و باور کنند که جنگ را رها کرده اند. با این حال، آنها خیلی دور نرفتند. در واقع، آنها کشتی های خود را در همان نزدیکی پهلو گرفتند و منتظر سیگنال بازگشتند.

    اوایل صبح روز بعد، تروجان ها با تعجب دیدند که دشمنان آنها اسب چوبی و یک قهرمان یونانی را ترک کرده اند. مانند سینون، که ادعا کرد یونانیان او را "ترک کرده اند".

    سینون و تروجان ها

    ترک کردن سینون بخشی از نقشه آخایی ها بود. وظیفه سینون این بود که با روشن کردن یک فانوس دریایی به آنها علامت حمله بدهد و تروجان ها را متقاعد کند که اسب چوبی را به شهر خود ببرند. هنگامی که تروجان ها سینون را تصرف کردند، او به آنها گفت که باید از اردوگاه آخایی ها فرار کند زیرا می خواستند او را قربانی کنند تا بادهای مساعدی برای بازگشت به خانه داشته باشند. او همچنین به آنها اطلاع داد که اسب تروا به عنوان پیشکشی به الهه آتنا باقی مانده است.که به عمد آنقدر بزرگ ساخته شده بود تا مطمئن شوند که تروجان ها نخواهند توانست آن را به شهر خود ببرند و نعمت آتنا را به دست آورند. برخی در مورد اسب چوبی شک داشتند. در میان آنها یک کشیش آپولون به نام لائوکون بود که بر اساس آئینه (11، 49) گفت: "Timeo Danaos et dona ferentes" به معنی از هدیه دادن یونانی ها برحذر باشید.

    Laocoon بود. تقریباً در شرف کشف آخائیان پنهان شده در داخل اسب بود که پوزیدون، خدای دریا، دو مار دریایی را فرستاد تا لئوکون و پسرانش را خفه کنند.

    طبق گفته هومر، هلن تروا در مورد اسب چوبی نیز شک داشت. . او در اطراف آن قدم زد و حدس زد که ممکن است یونانی ها در داخل پنهان شده باشند، صدای همسران آنها را تقلید کرد، به این امید که آنها خود را افشا کنند. یونانیان وسوسه شدند که از اسب بپرند، اما از شانس آنها، اودیسه آنها را مهار کرد.

    پیشگویی کاساندرا

    کاساندرا ، دختر پریام پادشاه تروا، استعداد پیشگویی را داشت و او اصرار داشت که اسب تروا باعث سقوط شهر و شهر آنها خواهد شد. خانواده سلطنتی با این حال، ترواها ترجیح دادند او را نادیده بگیرند و در عوض به دست یونانیان بازی کردند و اسب را به داخل شهر بردند.

    ترواها اسب چوبی را به الهه آتنا تقدیم کردند و شروع به جشن پیروزی خود کردند.کاملاً از خطری که قرار بود متوجه آنها شود بی خبرند.

    یونانیان به تروی حمله می کنند

    مجسمه سنگ آهکی اسب تروا و یونانیان در ایا ناپائو، قبرس

    در نیمه شب، سینون دروازه های تروا را باز کرد و طبق نقشه چراغی را روشن کرد. آگاممنون که منتظر این سیگنال بود، با ناوگان آخایی خود به ساحل بازگشت و حدود یک ساعت بعد، ادیسه و اپیوس قفل در تله را باز کردند.

    اکیون، یکی از قهرمانان، آنقدر هیجان زده بود که نمی توانست از آن خارج شود. اسبی که به زمین افتاد و گردنش را فشرد، در حالی که دیگران از نردبان طنابی که داخل آن پنهان شده بود استفاده کردند. خیلی زود، ارتش آگاممنون از دروازه های تروا شروع به هجوم کردند و در مدت کوتاهی شهر را تصرف کردند. اسب تروا به یونانیان کمک کرده بود تا در یک شب به آنچه در ده سال جنگ نتوانستند دست یابند.

    اسب تروا امروز

    توجه به این نکته مهم است که یونانی ها برنده نشدند. جنگ تروجان با قدرت، اما با هوشمندی و حیله گری. با توسل به غرور ترواها و با استفاده از حیله و نیرنگ، آنها توانستند قاطعانه به جنگ پایان دهند.

    امروزه، اسب تروا اصطلاحی است که به معنای هر راهبرد یا ترفندی است که می تواند باعث جنگ شود. هدف برای دعوت کردن دشمن خود به داخل و نقض امنیت.

    در اواخر قرن بیستم، اصطلاح اسب تروجان به عنوان نامی برای کدهای رایانه ای استفاده می شد که برنامه های کاربردی قانونی را تقلید می کردند، اما برای ایجاد اختلال یا ایجاد اختلال نوشته شده بودند.آسیب به رایانه و سرقت اطلاعات شخصی. به عبارت ساده تر، اسب تروجان نوعی ویروس رایانه ای مخرب است که می تواند کنترل رایانه شما را در حالی که وانمود می کند بی ضرر به نظر می رسد، در دست بگیرد.

    به طور خلاصه

    اسب تروا ایده ای هوشمندانه که جریان جنگ را به نفع یونانی ها تغییر داد. این عملاً به جنگ پایان داد و نبوغ یونانیان را نشان داد. امروزه اصطلاح اسب تروا استعاره ای از شخص یا چیزی است که در ظاهر بی ضرر به نظر می رسد، اما در واقع برای تضعیف دشمن کار می کند.

    استفان ریس یک مورخ است که در نمادها و اساطیر تخصص دارد. او چندین کتاب در این زمینه نوشته است و آثارش در مجلات و مجلات سراسر جهان به چاپ رسیده است. استفن که در لندن به دنیا آمد و بزرگ شد، همیشه به تاریخ عشق می ورزید. در کودکی، ساعت‌ها به بررسی متون باستانی و کاوش در خرابه‌های قدیمی می‌پرداخت. این امر باعث شد که او به دنبال تحقیقات تاریخی باشد. شیفتگی استفان به نمادها و اساطیر از این اعتقاد او ناشی می شود که آنها اساس فرهنگ بشری هستند. او معتقد است که با درک این اسطوره ها و افسانه ها می توانیم خود و دنیای خود را بهتر بشناسیم.