فهرست مطالب
وقتی به زمستان فکر می کنید، اولین چیزی که به ذهنتان خطور می کند چیست؟ احتمالاً جادهها و خانههایی را خواهید دید که پوشیده از برف هستند، با دانههای برف زیبا و واضح که به آرامی از آسمان میبارند. افرادی که در خانه می مانند و یک فنجان قهوه گرم یا کاکائو می نوشند در حالی که تلویزیون تماشا می کنند یا کتاب می خوانند احتمالاً به ذهنشان هم می رسد. چه کسی دوست ندارد در صورت استراحت و اقامت در خانههای دنج خود برف در آن برف ببارد؟
با این حال، هوای برفی بیش از آنچه به نظر میرسد وجود دارد. جدای از نمایش هیجان در تعطیلات، می تواند نماد چیزهای زیادی باشد - از جوانی و معصومیت گرفته تا سختی و حتی مرگ. برای اطلاعات بیشتر در مورد معنای برف در زمینههای مختلف، ادامه دهید.
سمبولیسم برف
برف قطعا پسزمینهای عالی برای صحنههای به یاد ماندنی در فیلمها و کتابها است. رنگ سفید بکر آن میتواند نماد چیزهای بزرگی مانند بیگناهی و شروعهای جدید باشد، اما همچنین میتواند در انتهای دیگر طیف حرکت کند و نشاندهنده حس عمیق غم و ناامیدی باشد. یک کولاک وحشیانه پرتاب کنید و معنای نمادین برف به شدت تغییر می کند و یک رویداد بالقوه ویرانگر را پیش بینی می کند.
- بی گناهی و پاکی - این ارتباط از رنگ برف می آید. رنگ سفید معمولاً برای نشان دادن خلوص استفاده می شود، زیرا رنگی تمیز و تازه و بدون لکه است. با این حال، با گذشت زمان، برف در تعامل با محیط خود کثیفتر میشود، مانند انسانهمانطور که ما بزرگ می شویم و تجربیات به دست می آوریم.
- زمستان – یک نماد کامل زمستان ، برف نمایانگر پایان سال و زمان خواب زمستانی، مرگ است. و تاریکی با این حال، برف همچنین نماد کریسمس است، که برای بسیاری یک زمان جشن است. این نماد شادی فصل و بازی های زمستانی است، مانند اسکیت روی یخ و اسکی.
- مرگ و مرگ و میر - این تداعی برف از سردی و فصل آن می آید. زمستان زمان مرگ است و اغلب به عنوان استعاره برای مراحل پایانی زندگی یک فرد استفاده می شود. با بسط، برف این مفاهیم را به عنوان نمادی از زمستان نشان می دهد.
- تفریح و بیهودگی - برف می تواند احساسات سرگرم کننده و شادی را ایجاد کند، زیرا افراد درگیر فعالیت هایی مانند ساختن آدم برفی ها و داشتن آدم برفی هستند. مبارزات گلوله برفی این جنبه های برف آن را با سرگرمی، بیهودگی و شادی مرتبط می کند. این می تواند نمادی از کودکانه ای باشد که در همه وجود دارد.
- سکوت و آرامش – مانند باران که می بارد، بارش آرام برف نیز می تواند حس آرامش، آرامش و سکون را برانگیزد.
برف در دین
فرهنگ های مختلف از هوای برفی به عنوان نمادی از باورهای معنوی متنوع خود استفاده کرده اند. به عنوان مثال در مسیحیت از برف به عنوان نماد پاکی استفاده می شود. در آیه مزمور 51:7 کتاب مقدس، شستن کسی برای تمیز کردن او با سفید بودن برف مقایسه می شود. همین استعاره در فلسفه های آسیای شرقی به کار رفته است، جایی کهبرف چیزی تازه و بدون آلودگی در نظر گرفته می شد.
سایمون جاکوبسون، خاخام که در یک خانواده حسیدی چاباد به دنیا آمد، نیز تعبیر جالبی از معنای برف دارد. او در یکی از مقالات خود توضیح می دهد که آب نماد دانش است. هنگامی که جریان دارد و پایین می آید، دانش را از مکان های بالاتر به پایین تر منتقل می کند، که نشان دهنده جریان اطلاعات از معلم به دانش آموزانش است.
بر خلاف باران ، دانه های برف به ترکیبی از هر دو آب نیاز دارند. و زمین تشکیل شود. در حالی که قطرات آب در یکدیگر متراکم می شوند معرفت خدا را نشان می دهند، ذرات زمین نماد دنیای مادی است. این ترکیب جذاب منجر به این دیدگاه شد که برف واسطه بین زمین و آسمان است. علاوه بر این، از آنجایی که برف در نهایت به آب تبدیل می شود، این می تواند به عنوان نیازی برای انتقال دانش به دانش آموزان به شیوه ای تدریجی و در دسترس تلقی شود.
برف در فولکلور سلتیک
تا به حال به این فکر کرده اید که چرا مردم معمولاً در زمستان دارواش را در خانه های خود آویزان می کنند؟ این سنت در واقع به یک افسانه قدیمی باز می گردد.
در فرهنگ سلتیک، دو شخصیت افسانه ای نماد زمستان و تابستان هستند - هالی کینگ و اوک کینگ. در حالی که هالی کینگ بر زمستان حکومت می کرد، اوک کینگ بر تابستان حکومت می کرد. اولی مضامین تیره ای مانند عدم رشد و مرگ را نشان می داد و دومی برای دوره ای از باروری و رشد ایستاد.
هر سال، پادشاهان هالی و بلوط با یکدیگر می جنگیدند.برنده دیگری را از تخت خلع می کند و شروع فصلی را که او نمایندگی می کرد نشان می دهد.
وقتی پادشاه مقدس برنده می شود و زمستان را می آورد، مردم به طور سنتی برای نشان دادن احترام به او، برگ های هولی را آویزان می کردند. جالب اینجاست که حتی با وجود اینکه مردم به خاطر تاریکی که او به ارمغان آورده بود، از او می ترسیدند، او هرگز به عنوان یک نیروی شیطانی به تصویر کشیده نشد. در واقع، او به عنوان کسی که شبیه بابانوئل است، سوار بر سورتمه با کت و شلوار قرمز به تصویر کشیده شده است.
برخی می گویند که برگ های خاردار هالی همچنین می تواند ارواح شیطانی را دفع کند. علاوه بر این، از آنجایی که هالی یکی از معدود گیاهانی است که می تواند در برف زنده بماند، به عنوان نمادی از امید و مقاومت در نظر گرفته شده است.
برف در ادبیات
مانند انواع دیگر آب و هوا، برف یک ابزار ادبی قدرتمند است که میتواند نماد چیزهای مختلف در زمینههای مختلف باشد.
در اتان فروم ، کتابی از ادیت وارتون، زمستان و برفی که با خود میآورد برای نمادی از تاریکی استفاده میشود. ، غم یا مرگ در یک نقطه، نور از زمین پوشیده از برف بر روی چهره شخصیت منعکس می شود و بر احساسات فرد تأکید می کند.
در مردگان ، یکی از رمان های کلاسیک جیمز جویس، برف است. برای نشان دادن مرگ و مرگ و میر استفاده می شود. برف در سراسر دوبلین بر سر زنده ها و مردگان می بارد. برخی این را به عنوان مقایسه بین مرده و زنده تعبیر می کنند، به این معنی که در آن زمینه خاص، تفاوت زیادی بین مرده و زنده بودن وجود ندارد. علاوه بر این،این به عنوان یادآوری است که مرگ و میر جهانی است و در پایان، همه سرنوشت مشابهی خواهند داشت.
ارتباط قوی بین برف و کریسمس تا حدی به دلیل محبوبیت یکی از بزرگترین آثار چارلز دیکنز است - سرود کریسمس . در این داستان، از هوای سرد زمستانی به عنوان استعاره ای استفاده شده است که نشان می دهد اسکروج چگونه می تواند سرد دل شود. سایر ارجاعات به داشتن کریسمس سفید، مانند آهنگ کریسمس سفید نیز به شدت تحت تاثیر این رمان قرار گرفته است.
برف در فیلم ها
بسیاری از فیلم ها از برف استفاده می کنند. برای اضافه کردن درام بیشتر و تنظیم لحن برخی از صحنه های فراموش نشدنی. یک مثال عالی Citizen Kane است، جایی که یک کره برفی نمادین از دست چارلز کین می افتد و مرگ او را به دوران کودکی اش مرتبط می کند. محیط اطراف در کره برفی آرام و منظم است، که با زندگی کین قبل از اینکه والتر تاچر نگهبان او شود، قابل مقایسه بود.
یکی دیگر از فیلم های به یاد ماندنی که به صورت استعاری از برف استفاده می کند عصر یخبندان است. در حالی که به سادگی منطقی است که فیلم در هوای برفی بگذرد، زیرا این اتفاق در عصر یخبندان رخ داده است، فیلم همچنین به قدرت غیرقابل کنترل طبیعت اشاره دارد. برف نقشی فراگیر در فیلم ایفا می کند و قدرت پایان دادن به زندگی همه شخصیت هایی را دارد که در تلاش برای زنده ماندن از پایان عصر یخبندان هستند.
در نهایت، در فیلم Dead Poets Society ، برف برای برانگیختن یکی از موارد استفاده می شودموضوعات کلیدی فیلم در یک صحنه، تاد از خواب بیدار می شود و با بقیه پسرها به سمت دریاچه می رود. در حالی که او زیبایی های زمین پوشیده از برف را مشاهده می کند، در نهایت استفراغ می کند و دوستانش با گذاشتن برف در دهان او را دلداری می دهند. در این صحنه قرار است برف نماد پاکی و بی گناهی جوانی باشد، در حالی که گودال استفراغ نشان می دهد که پسرها معصومیت خود را از دست داده اند و به بلوغ می رسند.
برف در رویاها
فقط مانند در فولکلور و ادبیات، برف را می توان به طرق مختلف در خواب تعبیر کرد. به طور کلی، نشان دهنده احساس پاکسازی عاطفی و فرآیند رها کردن رنج های گذشته برای دادن جای خود به شروع های جدید است. در زمینههای دیگر، ممکن است تعبیری منفی نیز داشته باشد، که دلالت بر احساس خلوت و انزوا دارد و منعکسکننده غم و ناامیدی است.
تعبیرهای دیگر میگویند که وقتی برف خواب میبینید، نشان میدهد که زمانهای چالش برانگیزی در راه است. چنین موانعی برای کمک به تکامل و رشد شما به عنوان یک شخص است و به شما این امکان را می دهد که به زودی از فصلی شاد و آرام در زندگی خود لذت ببرید. حتی برخی می گویند که برف خوشبختی می آورد زیرا نشان دهنده رشد شخصی، شکوفایی و دستیابی به اهداف خاص است.
سناریوهای خاص در رویاها نیز معانی خاصی دارند.
مثلاً می گویند اگر خواب ببینید که روی برف راه می روید، به این معنی است که اتفاقات خوبی برای شما خواهد افتاد و به زودی کشف خواهید کرد.فرصت های جدید و لذت بردن از یک زندگی مرفه. رد پا روی برف نیز یک امتیاز عالی است، زیرا به این معنی است که شما به هدفی دست یافته اید یا در شرف دریافت خبرهای خوب هستید. با این حال، اگر خود را ببینید که با پای برهنه روی برف راه میروید، معمولاً نشاندهنده احساس غم و ناامیدی است.
Wrapping Up
خواه به دنبال درک معنای برف در رویاهای خود باشید یا کتاب ها یا فیلم های مورد علاقه شما، درک زمینه ای که در آن استفاده می شود مطمئنا کمک خواهد کرد. به خاطر داشته باشید که هیچ تفسیر درستی از برف وجود ندارد، زیرا این یک پدیده طبیعی است که معانی زیادی دارد.