کریوس - تیتان خدای صور فلکی

  • این را به اشتراک بگذارید
Stephen Reese

    در اساطیر یونان ، کریوس نسل اول تایتان و خدای صور فلکی بود. اگرچه او یکی از معروف ترین خدایان در بین تیتان ها نیست و در منابع بسیار کمی از او نام برده شده است، اما نقش مهمی در اساطیر بازی کرد.

    ریشه های کریوس

    کریوس یکی از دوازده فرزند بسیار قدرتمندی بود که از موجودات اولیه گایا (زمین) و اورانوس (خدای آسمان) متولد شد. او پنج برادر داشت: کرونوس، ایاپتوس، کوئوس، هایپریون و اوشنوس، و شش خواهر: رئا، تیا، تتیس، منموسین، فیبی و تمیس. کریوس همچنین دو دسته دیگر از خواهر و برادرهای یکسانی داشت که به نام‌های Cyclopes و Hecatonchires شناخته می‌شدند. خدایان اولیه ای که نیروهای کیهانی و طبیعی را تجسم می کردند.

    پدرش اورانوس، خدای برتر کیهان، معتقد بود که فرزندانش تهدیدی برای او هستند، بنابراین او هکاتونچیرس ها و سیکلوپ ها را در شکم کیهان حبس کرد. زمین. با این حال، او فرزندان تایتان خود را دست کم گرفت و به آنها اجازه داد تا آزادانه پرسه بزنند، زیرا هرگز تصور نمی کرد که آنها تهدیدی برای او باشند.

    کریوس و پنج برادر تیتانش به همراه مادرشان گایا علیه اورانوس توطئه کردند و زمانی که او از تبار اورانوس فرود آمد. بهشت که با او باشد، او را پایین نگه داشتند و کرونوس او را اخته کرد. طبق اسطوره، چهار برادری که اورانوس را پایین نگه داشته اند، نماد این چهار نفر هستندستون های کیهانی که زمین و آسمان را از هم جدا می کردند. از آنجایی که کریوس پدرش را در گوشه جنوبی جهان نگه داشت، ارتباط نزدیکی با ستون جنوبی داشت. برادر اوشنوس نیز قدرت خاصی بر اجرام آسمانی داشت. اعتقاد بر این بود که کریوس مسئول اندازه‌گیری طول سال بود، در حالی که یکی دیگر از برادرانش، هایپریون، روزها و ماه‌ها را اندازه‌گیری می‌کرد.

    ارتباط کریوس با جنوب هم در روابط خانوادگی و هم در روابط خانوادگی او یافت می‌شد. به نام او (که در یونانی به معنای قوچ است). او قوچ بود، صورت فلکی آرس که هر بهار در جنوب طلوع می کرد و شروع سال یونانی را نشان می داد. این اولین صورت فلکی قابل مشاهده در فصل بهار است.

    کریوس معمولاً به صورت مردی جوان با سر و شاخ قوچ شبیه خدای لیبیایی آمون تصویر می شد، اما گاهی اوقات، او را به صورت یک بزی قوچ شکل به تصویر می کشید.

    فرزندان کریوس

    تیتان‌ها معمولاً با یکدیگر شریک می‌شدند، اما این در مورد کریوس متفاوت بود، زیرا او خود را همسر زیبایی یافت، اوریبیا، دختر گایا و پونتوس (قدیمی) ، خدای اولیه دریا). Eurybia و Crius سه پسر داشتند: Perses، Pallas و Astraeus.

    • Astraeus، پسر ارشد کریوس، خدای سیارات و ستارگان بود. او چندین فرزند از جمله آسترا داشتسیاره، پنج ستاره سرگردان، و آنموی، چهار خدای باد.
    • پرسس خدای نابودی بود و از طریق او، کریوس پدربزرگ هکاته ، الهه جادوگری شد. 9>
    • پالاس، سومین پسر کریوس، خدای صنایع جنگی بود که توسط الهه آتنا در جریان تیتانوماکی شکست خورد.

    به گفته مسافر یونانی Pausanias، Crius پسر دیگری به نام Python داشت که یک راهزن خشن بود. با این حال، در بیشتر اسطوره ها، پایتون یک جانور مار مانند هیولا بود که توسط همسر زئوس، هرا برای تعقیب لتو در سراسر کشور فرستاده شد. لتو ، مادر دوقلوها آپولو و آرتمیس ، همچنان توسط پایتون تعقیب می‌شد تا اینکه سرانجام آپولو او را کشت.

    کریوس در تیتانوماکی

    کریوس و سایر تیتان ها در نهایت توسط زئوس و خدایان المپیا شکست خوردند که به جنگ ده ساله معروف به تیتانوماکی پایان داد. گفته می‌شود که او در کنار بسیاری از تایتان‌های نر دیگر علیه المپیک‌ها و متحدانشان جنگید.

    زئوس پس از پایان جنگ، تمام کسانی را که با او مخالفت کرده بودند با زندانی کردن آنها در Tartarus مجازات کرد. سیاه چال رنج و عذاب در عالم اموات. کریوس نیز برای ابد با بقیه تیتان‌ها در تارتاروس زندانی شد.

    اما طبق گفته‌های آیسخولوس، زئوس زمانی که موقعیت خود را به عنوان خدای برتر کیهان و آن‌ها به دست آورد، به تیتان‌ها عفو کرد. همه از تارتاروس آزاد شدند.

    درمختصر

    به ندرت در هیچ منبعی از خدای صورت فلکی یونانی نام برده شده است و او هرگز در هیچ اسطوره ای از خود حضور ندارد. با این حال، او ممکن است در اسطوره های خدایان دیگر و قهرمانان یونانی حضور داشته باشد. اگرچه او نقش خاصی در تایتانوماکی نداشت، اما محکوم به تحمل مجازات ابدی در ورطه عمیقی که تارتاروس است، همراه با بقیه تیتان ها بود.

    استفان ریس یک مورخ است که در نمادها و اساطیر تخصص دارد. او چندین کتاب در این زمینه نوشته است و آثارش در مجلات و مجلات سراسر جهان به چاپ رسیده است. استفن که در لندن به دنیا آمد و بزرگ شد، همیشه به تاریخ عشق می ورزید. در کودکی، ساعت‌ها به بررسی متون باستانی و کاوش در خرابه‌های قدیمی می‌پرداخت. این امر باعث شد که او به دنبال تحقیقات تاریخی باشد. شیفتگی استفان به نمادها و اساطیر از این اعتقاد او ناشی می شود که آنها اساس فرهنگ بشری هستند. او معتقد است که با درک این اسطوره ها و افسانه ها می توانیم خود و دنیای خود را بهتر بشناسیم.