فهرست مطالب
در طول تاریخ، زنان بیشماری به خاطر نقشهایی که در بسیاری از رویدادهای تاریخی ایفا کردهاند، قدردانی شدهاند.
فقط با خواندن یک کتاب تاریخی متوسط، فکر میکنید که همه چیز میچرخد. در اطراف مردان و اینکه همه نبردها توسط مردان برنده و شکست خورده است. این روش ثبت و بازگویی تاریخ، زنان را بهعنوان ناظر در تکامل تاریخی بزرگ بشریت قرار میدهد.
در این مقاله، برخی از بزرگترین زنان جنگجو در تاریخ و فولکلور را بررسی میکنیم که به سادگی از بودن خودداری کردند. شخصیت های جانبی.
نفرتیتی (قرن 14 قبل از میلاد)
داستان نفرتیتی در حدود سال 1370 قبل از میلاد آغاز می شود، زمانی که او فرمانروای سلسله هجدهم مصر باستان شد. با شوهرش آخناتون نفرتیتی، که نامش به معنی « زن زیبا آمده است» ، همراه با همسرش یک چرخش مذهبی کامل در مصر ایجاد کرد. آنها مسئول توسعه آیین توحیدی آتون (یا آتن)، پرستش دیسک خورشید بودند.
نحوه برخورد با نفرتیتی در تاریخ مصر شاید به بهترین نحو با این واقعیت نشان داده شود که او برجسته تر از شوهرش ظاهر می شود. تصویر او و همچنین ذکر نام او در همه جا، روی مجسمه ها، دیوارها و پیکتوگرام ها دیده می شود.
نفرتیتی به عنوان حامی وفادار همسرش آخناتون نمایش داده می شد، اما او به طور جداگانه در تصاویر مختلف به تصویر کشیده شده است. در برخی، او استداستانها مملو از داستانهای زنان شجاعی است که بر خلاف همه شانسها برای تصاحب جایگاه خود بر سر میز حرکت کردند. این داستان ها ما را به یاد قدرت شکست ناپذیر عزم و قدرت زنان می اندازند.
در حالی که اغلب مورخان و داستان نویسانی که ترجیح می دهند داستان هایی محدود به جنگجویان و رهبران مرد را روایت کنند، این ویژگی ها نادیده گرفته می شود و کنار گذاشته می شود. خودمان که تاریخ منحصراً توسط مردان هدایت نمی شود. در واقع می توان دریافت که پشت بسیاری از رویدادهای مهم، زنان شجاع چرخ های تاریخ را هدایت کردند.
دیده می شود که روی تاج و تختی از خودش نشسته است، در محاصره دشمنان اسیر شده و به شیوه ای پادشاه به نمایش درآمده است.کاملاً مشخص نیست که آیا نفرتیتی هرگز فرعون شده است یا خیر. با این حال، برخی باستان شناسان بر این باورند که اگر این کار را انجام می داد، زنانگی خود را به طور بالقوه استتار می کرد و به جای آن نام مردانه را انتخاب می کرد.
شرایط پیرامون مرگ نفرتیتی نیز یک راز باقی مانده است. برخی از مورخان بر این باورند که او به مرگ طبیعی مرده است، در حالی که برخی دیگر ادعا می کنند که او بر اثر طاعون که در مقطعی جمعیت مصر را از بین می برد، مرده است. با این حال، این اطلاعات تا کنون تایید نشده است و به نظر می رسد تنها زمان می تواند این اسرار را آشکار کند.
صرف نظر از اینکه نفرتیتی بیشتر از شوهرش عمر کرد یا نه، او یک فرمانروای قدرتمند و یک شخصیت مستبد بود که نامش هنوز قرن ها تکرار می شود. پس از سلطنت او.
هوا مولان (قرن چهارم – ششم پس از میلاد)
هوا مولان. دامنه عمومی.
هوا مولان یک قهرمان افسانه ای محبوب است که در فولکلور چینی ظاهر می شود که داستانش در بسیاری از تصنیف ها و ضبط های موسیقی مختلف روایت می شود. برخی منابع می گویند که او یک شخصیت تاریخی است، اما ممکن است که مولان یک شخصیت کاملاً تخیلی باشد.
طبق افسانه، مولان تنها فرزند خانواده اش بود. وقتی از پدر پیرش خواسته شد در ارتش خدمت کند، مولان شجاعانه تصمیم گرفت خود را به عنوان یک مرد درآورد و جای او را بگیرد، زیرا می دانست که پدرش نیست.برای سربازی کردن مناسب است.
مولان در پنهان کردن حقیقت در مورد اینکه چه کسی بود از هم رزمانش موفق بود. پس از سالها خدمت نظامی برجسته در ارتش، امپراتور چین به او افتخار کرد که به او منصبی عالی را تحت مدیریت خود پیشنهاد کرد، اما او پیشنهاد او را رد کرد. در عوض، او تصمیم گرفت به زادگاهش بازگردد و با خانوادهاش متحد شود.
فیلمهای زیادی درباره شخصیت هوآ مولان وجود دارد، اما بر اساس اینها، هویت او قبل از اتمام خدمتش در ارتش فاش شد. با این حال، برخی منابع می گویند که او هرگز کشف نشد.
تئوتا (231 - 228 یا 227 قبل از میلاد)
تئوتا یک ملکه ایلیاتی بود که سلطنت خود را در سال 231 قبل از میلاد آغاز کرد. او زمین هایی را در اختیار داشت که قبایل ایلیاتی داشتند و تاج خود را از شوهرش آگرون به ارث برد. نام او از کلمه یونانی باستان "Teuta" گرفته شده است که به " معشوقه مردم" یا " ملکه" ترجمه شده است.
پس از مرگ او. همسر، تئوتا در ادامه سلطنت خود را در منطقه آدریاتیک در جایی که امروزه به نام آلبانی، مونته نگرو و بوسنی می شناسیم، گسترش داد. او به یک رقیب جدی برای سلطه روم بر منطقه تبدیل شد و دزدان دریایی او تجارت روم در دریای آدریاتیک را قطع کردند.
جمهوری روم تصمیم گرفت دزدی دریایی ایلیاتی را سرکوب کند و اثرات آن را بر تجارت دریایی در دریای آدریاتیک کاهش دهد. اگرچه تئوتا شکست خورد، اما به او اجازه داده شد تا برخی از زمین های خود را در دوران مدرن حفظ کندآلبانی.
افسانه می گوید که Teuta سرانجام با پرتاب خود از بالای کوه های Orjen در Lipci به زندگی خود پایان داد. گفته می شود که او خودکشی کرد زیرا غم و اندوه شکست خورده بر او غلبه کرده بود. حتی قبل از 19 سالگی به یکی از مشهورترین شخصیتهای تاریخ فرانسه تبدیل شد. او با توجه به مشارکت نمادین او در جنگ علیه انگلیسیها، به عنوان " خدمتکار اورلئان" نیز شناخته میشد.
جوان دختری دهقانی بود که به خدا ایمان قوی داشت. او در طول زندگی خود معتقد بود که توسط یک دست الهی هدایت می شود. با کمک " فیض الهی"، ژان ارتش فرانسه را در مقابل انگلیسی ها در اورلئان رهبری کرد و در آنجا پیروز شد.
اما تنها یک سال پس از نبرد پیروزمندانه در اورلئان ژان آو آرک توسط انگلیسی ها که معتقد بودند او یک بدعت گذار است دستگیر و در آتش سوزانده شد.
ژان آرک یکی از نادر زنانی است که توانسته است از زن ستیزی تفسیر تاریخی فرار کند. امروزه او در ادبیات، نقاشی، مجسمه سازی، نمایشنامه و فیلم مورد توجه قرار گرفته است. تقریباً 500 سال طول کشید تا کلیسای کاتولیک روم او را به عنوان مقدس معرفی کند و از آن زمان ژان آرک جایگاه واقعی خود را به عنوان یکی از عزیزترین افراد تاریخ فرانسه و اروپا حفظ کرده است.
لاگرتا (795 ق.م.)
لاگرتا یک وایکینگ افسانه ای بود سپر و یک حاکم در مناطق متعلق به نروژ امروزی. اولین گزارش های تاریخی از لاگرتا و زندگی او از وقایع نگار قرن دوازدهم ساکسو گراماتیکوس آمده است.
لاگرتا زنی قوی و بی باک بود که شهرت همسرش، راگنار لوتبروک، پادشاه افسانه ای وایکینگ ها را تحت الشعاع قرار داد. طبق منابع مختلف، او مسئول تضمین پیروزی شوهرش در جنگ نه یک بار، بلکه دو بار بود. برخی می گویند که او ممکن است از تورگرد، الهه نورس الهام گرفته شده باشد.
مورخین هنوز در مورد اینکه لاگرتا یک شخصیت واقعی تاریخی بوده است یا فقط یک شخصیت واقعی از شخصیت های زن اساطیری نوردیک بحث می کنند. ساکسو گراماتیکوس او را به عنوان یک همسر وفادار برای راگنار توصیف می کند. با این حال، راگنار به زودی عشق جدیدی پیدا کرد. حتی پس از طلاق، لاگرتا همچنان با ناوگانی متشکل از 120 کشتی به کمک نروژ آمد زیرا او هنوز همسر سابقش را دوست داشت.
گراماتیکوس اضافه میکند که لاگرتا بسیار از قدرت او آگاه بوده و احتمالاً به قتل رسیده است. شوهرش چون میدید که میتواند حاکم مناسبی باشد و مجبور نیست با او در حاکمیت سهیم باشد.
زنوبیا (حدود 240 - حدود 274 پس از میلاد)> زنوبیا اثر هریت هوسمر. حوزه عمومی.
زنوبیا در قرن سوم پس از میلاد حکومت کرد و بر امپراتوری پالمیرن که اکنون به عنوان سوریه امروزی می شناسیم، سلطنت می کرد. شوهرش، پادشاه پالمیرا، توانست قدرت را افزایش دهدامپراتوری و ایجاد قدرت برتر در منطقه خاور نزدیک.
برخی منابع بیان می کنند که زنوبیا در سال 270 به متصرفات روم حمله کرد و تصمیم گرفت بسیاری از بخش های امپراتوری روم را تصرف کند. او امپراتوری پالمیرن را به سمت جنوب مصر گسترش داد و تصمیم گرفت در سال 272 از امپراتوری روم جدا شود.
این تصمیم برای جدایی از امپراتوری روم تصمیمی خطرناک بود زیرا پالمیرا تا آن نقطه خاص به عنوان یک دولت مشتری رومی وجود داشت. . قصد زنوبیا برای تقویت امپراتوری خود با جنگیدن امپراتوری روم بد شد و او توسط امپراتور اورلیان دستگیر شد.
با این حال، اطلاعات در مورد رهبری زنوبیا به شورش علیه روم هرگز تأیید نشده است و همچنان یک راز باقی مانده است. تا امروز. پس از فروپاشی مبارزات استقلال، زنوبیا از پالمیرا تبعید شد. او هرگز برنگشت و سالهای پایانی خود را در رم گذراند.
تاریخدانان از زنوبیا بهعنوان توسعهدهنده یاد میکنند که فرهنگ، کار فکری و علمی را برانگیخت و امیدوار بود که یک امپراتوری چند فرهنگی و چند قومی موفق ایجاد کند. اگرچه او در نهایت در برابر رومی ها ناموفق بود، جنگ و ماهیت جنگجوی او تا به امروز به ما الهام می بخشد.
آمازون ها (قرن 5 تا 4 قبل از میلاد)
قبیله آمازون چیزی از افسانه ها و افسانه ها است. آمازون ها که به عنوان قبیله ای بی باک از زنان جنگجوی قدرتمند توصیف می شدند، اگر نه حتی قدرتمندتر، برابر بودندنسبت به مردان زمان خود آنها در نبرد عالی بودند و به عنوان شجاع ترین جنگجویان در نبرد به حساب می آمدند.
Penthesilea ملکه آمازون ها بود و این قبیله را وارد جنگ تروا کرد. او در کنار خواهرش هیپولیتا جنگید.
قرن ها اعتقاد بر این بود که آمازون ها وجود ندارند و صرفاً بخشی از تخیل خلاق هستند. با این حال، یافته های باستان شناسی اخیر نشان می دهد که قبایل تحت رهبری زنان در آن زمان وجود داشته اند. این قبایل «سکاها» نام داشتند و آنها قبایل کوچ نشینی بودند که آثاری در سرتاسر دریای مدیترانه از خود بر جای گذاشتند.
زنان سکاها در قبرهایی یافت می شدند که با سلاح های مختلف مانند تیر، کمان و نیزه تزئین شده بودند. آنها سوار بر اسب به جنگ می رفتند و برای غذا شکار می کردند. این آمازون ها در کنار مردان زندگی می کردند اما رهبران قبایل به حساب می آمدند.
بودیکا (30 پس از میلاد - 61 پس از میلاد)
یکی از جنگجویان خشن، باوقار و برجسته که جنگید. برای رهایی بریتانیا از کنترل خارجی، ملکه بودیکا به خاطر مبارزهاش علیه رومیان به یاد میآید. بودیکا ملکه قبیله سلتیک ایسنی بود که به دلیل رهبری شورش علیه امپراتوری روم در سال 60 پس از میلاد به شهرت رسید.
بودیکا زمانی که تنها 18 سال داشت با پادشاه ایسنی، پراسوتاگاس ازدواج کرد. زمانی که رومیان به جنوب انگلستان حمله کردند، تقریباً تمام قبایل سلتیک مجبور به تسلیم شدن به آنها شدند، اما آنها به پراسوتاگاس اجازه دادند که در آنجا بماند.قدرت به عنوان متحد آنها.
وقتی پراسوتاگاس درگذشت، رومیان قلمروهای او را تصرف کردند، همه چیز را در راه غارت کردند و مردم را به بردگی گرفتند. آنها بودیکا را در ملاء عام شلاق زدند و دو دخترش را مورد آزار قرار دادند.
به گفته تاسیتوس، بودیکا عهد کرد که انتقام خود را از رومیان بگیرد. او ارتشی متشکل از 30000 سرباز تشکیل داد و به مهاجمان حمله کرد و جان بیش از 70000 سرباز رومی را گرفت. با این حال، مبارزات انتخاباتی او به شکست منجر شد و بودیکا قبل از دستگیری درگذشت.
علت مرگ بودیکا دقیقاً مشخص نیست، اما این احتمال وجود دارد که او با مسموم کردن خود خودکشی کرده یا بر اثر بیماری فوت کرده باشد.
Triệu Thị Trinh
Triệu Thị Trinh یک جنگجوی جوان بی باک بود که به دلیل تشکیل ارتش در سن 20 سالگی برای مقابله با مهاجمان چینی مشهور بود. او در قرن سوم زندگی می کرد و به دلیل این مقاومت در برابر چینی ها افسانه ای شد. او همچنین به عنوان " Lady Trieu" شناخته میشود، اما نام واقعی او ناشناخته است.
در میدانهای جنگ، Triệu به عنوان یک شخصیت زن مسلط و باشکوه توصیف میشود که با لباسهای زرد آراسته شده و دو نیرومند را حمل میکند. شمشیر در حالی که سوار یک فیل بود.
اگرچه Triệu موفق شد مناطق را آزاد کند و ارتش چین را در بسیاری از موارد به عقب براند، اما سرانجام شکست خورد و تصمیم گرفت به زندگی خود پایان دهد. او در آن زمان تنها 23 سال داشت. او نه تنها به خاطر شجاعتش بلکه برای او مورد احترام استروح ماجراجوی شکست ناپذیری که او آن را برای قالب گیری صرف در کارهای خانه مناسب نمی دید. همه جنگجویان سلاح حمل نمی کنند و در نبردها می جنگند یا استعدادهای فوق العاده ای ندارند که آنها را از افراد عادی متمایز می کند. هریت تابمن، متولد 1822، به دلیل مخالفت شدید الغا و یک فعال سیاسی مشهور است. او در بردگی به دنیا آمد و در کودکی از دست اربابانش بسیار رنج برد. تابمن سرانجام در سال 1849 موفق به فرار به فیلادلفیا شد، اما او تصمیم گرفت به زادگاهش مریلند بازگردد و خانواده و بستگانش را نجات دهد.
فرار و تصمیم او برای بازگشت یکی از باشکوه ترین لحظات تاریخ آمریکا را رقم زد. پس از فرار، تابمن برای نجات مردم برده شده جنوب، ایجاد شبکههای زیرزمینی وسیع و ایجاد خانههای امن برای این افراد تلاش زیادی کرد. ارتش اتحادیه او اولین زنی بود که در طول جنگ رهبری یک اکسپدیشن را برعهده گرفت و توانست بیش از 700 برده را آزاد کند.
هاریت تابمن به عنوان زنی که برای برابری و حقوق اساسی جنگید در تاریخ ثبت شد. متأسفانه زحمات او در طول زندگی رسماً به رسمیت شناخته نشد، اما امروز یکی از بزرگترین نمایندگان آزادی، شجاعت و کنشگری باقی مانده است.
به پایان رساندن
تاریخ و فرهنگ ما