خورشید بالدار در اساطیر مصر چه بود؟

  • این را به اشتراک بگذارید
Stephen Reese

خورشید از زمان آغاز خود نقشی اساسی در اساطیر مصر ایفا کرد و چندین نماد مهم مرتبط با آن بود. یکی از این نمادها خورشید بالدار، نماد قدرتمند سلطنت، قدرت، الوهیت و پیروزی نظم بر هرج و مرج بود که با چندین خدایان مصر باستان مرتبط است. ارتباط آن با قدرت و سلطنت اهمیت بی نظیری به آن بخشید.

خورشید بالدار چه بود؟

خورشید بالدار نمادی است که احتمالاً حتی قبل از تمدن مصر در هنر مصر، خورشید بالدار از زمان پادشاهی قدیم، جایی که اولین ظهور آن تابوت پادشاهان و ملکه ها را تزیین می کرد، تأیید شده است و در طول تاریخ این فرهنگ همچنان مرتبط است.

نمایش های این نماد نشان می دهد. همانطور که از نامش مشخص است - یک خورشید یا دیسک خورشیدی در مرکز با بالهای باز شده در دو طرف. در بسیاری از موارد، خورشید بالدار نیز مارهای مار مار مصری را در کنار خود داشت. این نماد نشان دهنده سلطنت، قدرت و الوهیت در مصر باستان بود، اما در دیگر مناطق باستانی خاور نزدیک مانند آناتولی، بین النهرین و ایران نیز اهمیت داشت.

خورشید بالدار در مصر باستان

به دلیل ارتباطش با خورشید، خورشید بالدار به خدای خورشید Ra مرتبط بود. با این حال، رایج ترین ارتباط آن با هوروس، خدای شاهین بود.

در اصل، خورشید بالدار نماد بهدتی، خدای خورشید ظهر است که در پایین پرستش می شد.مصر. فقط بعدها، این خدا جنبه ای از Horus شد، بنابراین خورشید بالدار با او مرتبط شد. هنگامی که با بهدتی ترکیب شد، به هوروس بهدت یا هوروس ادفو معروف شد. از آنجایی که هوروس محافظ پادشاهی و یک فرمانروای الهی بود، خورشید بالدار نیز با این ویژگی ها ارتباط داشت.

در نبرد وحشتناک بین هوروس و ست برای حکومت مصر، هوروس به نبرد پرواز کرد و در قالب خورشید بالدار با ست مخالفت کرد. مشهورترین نماد خورشید بالدار هنوز در بالکن ورودی اصلی معبد ادفو در مصر علیا وجود دارد. خورشید بالدار در شکل زنانه خود می تواند نشان دهنده الهه هاتور باشد.

سمبلیسم خورشید بالدار

به غیر از نمادگرایی ارائه شده توسط ارتباط آن با هوروس و خورشید، خورشید بالدار مفاهیم مهم دیگری را برای مصریان نشان می داد.

این نماد در طول زمان به یک طلسم محافظت تبدیل شد. از آنجایی که هوروس آنتاگونیست قدرتمند ست را در قالب خورشید بالدار شکست داده بود، این نماد با محافظت در برابر نیروهای هرج و مرج همراه شد. از پادشاهی میانه به بعد، مصریان از خورشید بالدار به عنوان یک طلسم در مقبره ها و در تابوت های فراعنه برای محافظت استفاده می کردند.

در مصر باستان، خورشید بالدار نمادی از قدرت خورشید بود. سلطنت، روح و ابدیت. از این نظر خورشید بالدار به صفت خدایان مختلف تبدیل شددر اسطوره ها احترام آن در مصر باستان در طول هزاره ها اهمیت بیشتری یافت.

این نماد دارای قدرت های زیادی در نظر گرفته شد و مربوط به مبارزه ابدی بین نظم و هرج و مرج، نور و تاریکی بود. خورشید بالدار جهان را روشن کرد و از آسمان و جهان در برابر کسانی که می خواستند درد و رنج ایجاد کنند محافظت کرد.

خورشید خود نمادی از تغذیه، قدرت و زندگی بود. بدون خورشید، زندگی نمی توانست آن گونه که هست وجود داشته باشد و جهان در تاریکی ابدی غوطه ور می شود. این ایده نمادگرایی خورشید بالدار را به عنوان یک حرز قدرتمند آپوتروپایی تقویت می کند.

خورشید بالدار خارج از مصر باستان

خورشید بالدار جنبه مهمی از فرهنگهای مختلف خارج از مصر باستان بود. با الهام از اسطوره هوروس و ست، خورشید بالدار نشان دهنده مبارزه خوب با بدها بود. در اساطیر یونانی با المپیاییان مبارزه با تیفون ، خدای پلوتارک که با ست مصری مرتبط است، و در مسیحیت با خدا که با شیطان می‌جنگید، چنین بود. خورشید بالدار همیشه در کنار خیر و روشنایی ایستاده بود. نماد خورشید بالدار نیز در اساطیر یونان به عنوان بخشی از کارکنان هرمس ظاهر می شود.

در بین النهرین، این نماد به عظمت و سلطنت و در فرهنگ عبری با عدالت مرتبط بود. . فرهنگ های دیگر وگروه هایی مانند فراماسون ها نیز از این نماد استفاده می کردند. اشاراتی به خورشید بالدار در کتاب مقدس مسیحیان وجود دارد که به ظهور نیروهای خوب و محافظت در زیر بال های آن اشاره دارد. امپراتوری روم نیز خورشید بالدار را پذیرفت، زیرا کیش Sol Invictus در زمان اورلیان (حدود 274 پس از میلاد) رواج یافت.

نماد زرتشتی فروهار

خورشید بالدار به فروهار ، نماد دین ایرانی زرتشتی تبدیل شد. این نماد بیانگر اصول اصلی دین آنها بود و نمادی از حکومت و قدرت الهی بود. سلطنت، قدرت و نور و خوبی جهان. این نماد در داخل و خارج از مرزهای مصر باستان قابل توجه بود. مصریان آن را می پرستیدند تا از آن محافظت کنند. خورشید بالدار که از اوایل تاریخ آنها وجود داشت، برای هزاران سال بخش مرکزی فرهنگ مصر باقی ماند.

استفان ریس یک مورخ است که در نمادها و اساطیر تخصص دارد. او چندین کتاب در این زمینه نوشته است و آثارش در مجلات و مجلات سراسر جهان به چاپ رسیده است. استفن که در لندن به دنیا آمد و بزرگ شد، همیشه به تاریخ عشق می ورزید. در کودکی، ساعت‌ها به بررسی متون باستانی و کاوش در خرابه‌های قدیمی می‌پرداخت. این امر باعث شد که او به دنبال تحقیقات تاریخی باشد. شیفتگی استفان به نمادها و اساطیر از این اعتقاد او ناشی می شود که آنها اساس فرهنگ بشری هستند. او معتقد است که با درک این اسطوره ها و افسانه ها می توانیم خود و دنیای خود را بهتر بشناسیم.