فهرست مطالب
پرسئوس یکی از بزرگترین قهرمانان یونان باستان بود که به خاطر شاهکارهای شگفت انگیزش و به خاطر اینکه جد خانه های سلطنتی اسپارتا، الیس و میکنه بود، شهرت داشت. مشهورترین اسطوره او شامل سر بریدن گورگون، مدوزا و استفاده از سر او به عنوان سلاح در ماجراهای بعدی خود است. بیایید نگاهی دقیقتر به داستان او بیندازیم.
در زیر فهرستی از برگزیدههای سردبیر که مجسمه پرسئوس را به نمایش میگذارد، آمده است. مجسمه یونانی برنزی کپی Picault... اینجا را ببینید Amazon.com طرح Veronese Perseus Greek Hero & Slayer of Monsters با جزئیات بسیار برنز... این را اینجا ببینید Amazon.com طراحی مجسمه خدایان یونانی مدوسا، 12 اینچی، 12 اینچی، سفید، WU72918 طراحی Toscano Perseus. 24 نوامبر 2022 1:58 am
پرسئوس که بود؟
پرسئوس نیمه خدایی بود که از یک فانی و یک خدا متولد شد. پدرش زئوس ، خدای رعد و برق، و مادرش دختر آکریسیوس پادشاه آرگوس، دانائه بود.
پیشگویی تولد پرسئوس
طبق اساطیر یونانی، آکریسیوس، پادشاه آرگوس، پیشگویی از یک پیشگویی دریافت کرد که میگفت روزی نوهاش خواهد آمد. او را بکش. پادشاه با آگاهی از این پیشگویی، دخترش دانایی را در اتاقی برنزی در زیر زمین زندانی کرد تا از باردار شدن او جلوگیری کند. با این حال، زئوس که جذب دانائه شده بود، اینطور نبوداز این کار منصرف شد او از طریق شکافی در سقف به شکل دوش طلایی وارد اتاقک برنزی شد و توانست دانائه را باردار کند.
اخراج از آرگوس و ایمنی در سریفوس
آکریسیوس داستان دخترش را باور نمی کرد و از تولد پرسئوس خشمگین شده بود، شاهزاده خانم و پسرش را در یک صندوق چوبی به اقیانوس انداخت و بدین ترتیب او را از آرگوس بیرون کرد. با این حال زئوس پسرش را رها نکرد و از پوزیدون درخواست کرد تا جزر و مد را کاهش دهد.
صندوق چوبی به راحتی به ساحل جزیره سریفوس منتقل شد، جایی که ماهیگیری به نام دیکتیس آن را پیدا کرد. دیکتیس که اتفاقا برادر پولیدکتس، پادشاه سریفوس بود، به دانائه و پسرش پناه داد و به بزرگ کردن پرسئوس کمک کرد. در اینجا بود که پرسئوس سالهای شکل گیری خود را سپری کرد.
پرسئوس و پادشاه پولیدکتس
پرسئوس از همان دوران کودکی خود، مردم آرگوس را با قدرت بدنی و شجاعت خود شگفت زده کرد. و شاه پولیدکتس نیز از این قاعده مستثنی نبود. طبق افسانه ها، شاه عاشق مادر پرسئوس شد، اما می دانست که برای جلب دانایی، ابتدا باید از شر قهرمان خلاص شود. پرسئوس پولیدکتس را تایید نکرد و آرزو داشت از دانائه در برابر او محافظت کند. به نظر می رسد دو نسخه از اینکه پولیدکتس چگونه از شر پرسئوس خلاص می شود وجود دارد:
- پادشاه پولیدکتس این فرصت را دید که قهرمان را زمانی که پرسئوس می بالید که می تواند مدوسا را بکشد، بفرستد.تنها فانی گورگون. او به پرسئوس دستور داد تا گورگون را بکشد و سر را به او بازگرداند. اگر قهرمان شکست می خورد، مادرش را به عنوان جایزه می گرفت.
- طبق منابع دیگر، پولیدکتس ضیافتی برگزار کرد و از مهمانانش خواست که هر کدام یک اسب به عنوان هدیه برای عروس مورد نظر خود بیاورند. ، هیپودامیا. این یک ترفند بود زیرا او می دانست که پرسئوس اسبی ندارد. پرسئوس در عوض به پولیدکتس قول داد که هر هدیه ای را که می خواهد برای او بیاورد. پولیدکتس با انجام این کار از پرسئوس درخواست کرد که سر مدوسا را برای او بیاورد.
احتمالاً پادشاه این کار غیرممکن را به پرسئوس فرمان داده است تا او موفق نشود و احتمالاً در آن زمان کشته شود. فرآیند. با این حال، این فرمان باعث شد که پرسئوس یکی از بزرگترین جست و جوهای اساطیر یونان را دنبال کند.
پرسئوس و مدوسا
گورگون ها گروهی متشکل از سه خواهر بودند که از بین آنها استنو و Euryales جاودانه بودند، اما مدوسا نبود. داستان مدوسا جذاب است و ارتباط نزدیکی با داستان پرسئوس دارد. مدوسا زن زیبایی بود که هم خدایان و هم فانیها او را جذاب میدانستند، اما پیشرفتهای آنها را رد میکرد.
یک روز، او توجه پوزیدون، خدای دریا را به خود جلب کرد، که جواب نه را نمیپذیرفت. او از دست او فرار کرد و به معبد آتنا پناه برد، اما پوزئیدون به دنبال او رفت و راه خود را با او ادامه داد. (چه کسیسعی کرد او را از دست پوزیدون نجات دهد) با تبدیل آنها به گورگون ها - هیولاهای شنیع با مارهای زنده و در حال چرخش برای مو. اسطوره ها می گویند که فقط نگاه کردن به گورگون های مرگبار کافی بود تا انسان ها را به سنگ تبدیل کند و کار حمله به آنها را دشوار کند. گورگون ها در غاری تاریک در جزیره سیستن زندگی می کردند.
گورگون ها به شکار فانی ها و ایجاد وحشت در منطقه معروف بودند. بنابراین، آنها باید کشته می شدند.
خدایان به پرسئوس کمک می کنند
خدایان به پرسئوس در تلاش برای کشتن مدوسا با دادن هدایا و سلاح هایی که از او حمایت می کرد کمک کردند. . هرمس و آتنا به او توصیه کردند که از Graeae ، که خواهران گورگونها بودند، که به داشتن یک چشم و یک دندان بین هر سه آنها شهرت داشتند، مشاوره بگیرد. آنها میتوانند او را به غاری که گورگونها در آن زندگی میکردند هدایت کنند.
پس از پیدا کردن Graeae، پرسئوس چشم و دندان مشترک آنها را دزدید و آنها را وادار کرد که اگر میخواهند دندان و چشمشان را بازگردانند، اطلاعات مورد نظر خود را به او بدهند. Graeae چاره ای جز تعهد نداشتند.
Graeae پرسئوس را به دیدار Hesperides ، که تجهیزات مورد نیاز برای موفقیت در برابر مدوسا را داشتند، هدایت کردند. پرسئوس سپس چشم و دندانی را که از آنها گرفته بود، پس داد.
هسپریدها به پرسئوس کیف مخصوص دادند که در آن او میتوانست سر مرگبار مدوسا را که زمانی سر بریده بود، نگه دارد. علاوه بر این، زئوس کلاه هادس را به او داد که رندر می شداو در هنگام پوشیدن نامرئی و یک شمشیر آدامانتین. هرمس صندل های بالدار معروف خود را به پرسئوس قرض داد که به او توانایی پرواز می داد. آتنا به پرسئوس سپر بازتابی داد که از آن می توانست بدون تماس مستقیم چشمی به مدوسا نگاه کند.
پرسئوس با تجهیزات ویژه خود، آماده ملاقات با گورگون بود.
سر بریدن مدوسا
هنگامی که پرسئوس به غار رسید، مدوسا را در خواب یافت و از فرصت برای حمله استفاده کرد. او از صندل های بالدار برای پرواز استفاده کرد تا صدای گام هایش شنیده نشود و از سپر برای نگاه کردن به مدوسا استفاده کرد بدون اینکه خود را در معرض نگاه قاتلانه او قرار دهد. او از شمشیر آدامانتین برای بریدن سر او استفاده کرد.
گفته می شود در زمان سر بریدن، مدوسا از فرزندان پوزیدون باردار بوده است. هنگامی که خون از بدن بیجان مدوسا بیرون زد، کرایزور و پگاسوس از آن متولد شدند.
تا زمانی که خواهران دیگر گورگون، استنو و یوریالس، متوجه شدند چه اتفاقی افتاده است و به دنبال پرسئوس هجوم آوردند، او قبلاً سر مدوسا را بسته بود و با صندل های بالدار خود از صحنه گریخت.
هنرمندانه ترین آنها تصویرهای پرسئوس نشان می دهد که او یا مدوسا را سر بریده و سر بریده او را بالا گرفته یا در حال پرواز با کلاه هادس و صندل های بالدار است.
پرسئوس و آندرومدا
پرسئوس نجات می دهد. آندرومدا
در راه بازگشت به خانه با سر مدوسا، پرسئوس با شاهزاده خانم اتیوپی آندرومدا برخورد کرد.زن زیبایی که به عنوان قربانی باکره برای دلجویی از پوزیدون تقدیم شده بود.
مادر آندرومدا، ملکه کاسیوپیا، زیبایی دخترش را برتر از نرییدها، پوره های دریایی می دانست که زیبایی دخترش را برتری می داد. نرییدها که از غرور کاسیوپیا خشمگین بودند، از پوزئیدون خواستند که گستاخی ملکه را مجازات کند. او موافقت کرد و این کار را با سرازیر کردن زمین و فرستادن کتوس، یک هیولای دریایی، برای ویران کردن آن انجام داد.
زمانی که پادشاه قیفئوس، پدر آندرومدا، با اوراکل آمون مشورت کرد، به آنها توصیه کرد که آندرومدا را به هیولا پیشنهاد کنند. خشم پوزئیدون را کم کن شاهزاده خانم را برهنه به صخره ای زنجیر کردند و آنجا گذاشتند تا سیتوس او را ببلعد.
پرسئوس که با صندل های بالدار خود در حال پرواز بود، وضعیت اسفبار شاهزاده خانم را دید. او بلافاصله عاشق او شد و می خواست او را نجات دهد. پرسئوس جلوی هیولا رفت و از سر مدوساس برای تبدیل شدن به سنگ استفاده کرد. اگرچه مرده بود، اما قدرت مدوسا به حدی بود که سر بریده او همچنان می توانست کسانی را که آن را می دیدند به سنگ تبدیل کند. سپس با آندرومدا ازدواج کرد و آنها با هم به سیسیفو رفتند.
پرسئوس به سیسیفو باز می گردد
اسطوره ها می گویند که تا زمانی که پرسئوس به سیسیفو بازگشت، پادشاه پولیدکتس مادر قهرمان را به بردگی گرفته و مورد آزار و اذیت قرار داده بود. پرسئوس از سر مدوسا استفاده کرد و او را به سنگ تبدیل کرد تا او را پرداخت کند. او مادرش را آزاد کرد و دیکتیس را پادشاه جدید و همسر دانایی کرد.
Perseusتمام هدایای ویژه ای که خدایان به او داده بودند، از جمله سر مدوسا را که به آتنا داده بود، پس داد. آتنا سر را روی سپر خود گذاشت، جایی که به گورگونیون معروف شد.
پیشگویی برآورده شد
پرسئوس به آرگوس بازگشت، اما وقتی آکریسیوس متوجه شد که نوه اش در حال بازگشت است، فرار کرد. در ترس، بدون اینکه بداند قصدش چیست. حداقل سه نوع مختلف از نحوه تحقق پیشگویی پرسئوس و کشتن آکریسیوس وجود دارد.
معروف ترین نسخه بیان می کند که پرسئوس در راه خود به آرگوس از لاریسا دیدن کرد و در برخی از بازی های تشییع جنازه که برای پدر مرده پادشاه برگزار می شد شرکت کرد. . پرسئوس در بحث پرتاب رقابت کرد، اما بحث به طور تصادفی به آکریسیوس، که از پرسئوس در لاریسا مخفی شده بود، برخورد کرد و او را کشت. آرگوس که تاج و تخت مستحق او بود، اما در عوض رفت و Mycenae را تأسیس کرد. او و آندرومدا بر میکنه فرمانروایی کردند، جایی که فرزندان متعددی از جمله پرس، آلکائوس، هلئوس، مستور، استنلوس، الکتریون، سینوروس، گورگوفون و اتوچته داشتند. پرسس بنیانگذار ایرانیان شد، در حالی که دیگران در مقام های مختلف حکومت کردند. نوه پرسئوس هراکلس خواهد بود، بزرگترین قهرمان یونانی از همه آنها، که نشان می دهد که عظمت در خط خونی است.
پرسئوس در هنر و سرگرمی های مدرن
Perseus یک چهره محبوب در هنر بود که اغلب در نقاشی ها و مجسمه ها به تصویر کشیده می شد. مجسمه برنزی پرسئوس که سر مدوسا را بالا گرفته، ساخته بنونوتو سلینی، یکی از برجسته ترین آنهاست.
در قرن بیست و یکم، تصویر پرسئوس بارها در رمان ها، سریال ها و فیلم ها استفاده شده است. حماسه ریک ریوردان پرسی جکسون و المپیکیان بیشتر بر اساس تناسخ پرسئوس است و برخی از کارهای او را در بازگویی مدرنی نشان می دهد که تا حدودی با اسطوره ها متفاوت است.
فیلم Clash of the Titans و دنباله آن هر دو قهرمان یونانی را بازی می کنند و بزرگترین شاهکارهای او از جمله سر بریدن مدوسا و نجات آندرومدا را به تصویر می کشند.
چند نفر از شخصیت های اصلی اسطوره های پرسئوس را می توان به صورت صورت فلکی در آسمان شب یافت، از جمله آندرومدا، پرسئوس، قیفئوس، کاسیوپیا و سیتوس، هیولای دریایی.
حقایق پرسئوس
1- والدین پرسئوس چه کسانی هستند؟والدین پرسئوس خدای زئوس و فانی دانایی بودند.
همسر پرسئوس آندرومدا است.
3- آیا پرسئوس خواهر و برادر دارد؟پرسئوس چندین خواهر و برادر روی زئوس دارد. از جمله بسیاری از خدایان اصلی مانند آرس، آپولون ، آتنا، آرتمیس، هفائستوس، هراکلس، هرمس و پرسفون.
4- فرزندان پرسئوس چه کسانی هستند؟پرسئوس و آندرومدا دارای فرزندان متعددی از جمله پرس، آلکائوس، هلئوس، مستور،استنلوس، الکتریون، سینوروس، گورگوفون و اتوکته.
5- نماد پرسئوس چیست؟پرسئوس معمولاً بهصورتی نشان داده میشود که سر مدوسا را در دست دارد، سر مدوسا که تبدیل به او شده است. نماد.
6- آیا پرسئوس خداست؟نه، پرسئوس پسر خدا بود، اما خودش خدا نبود. او یک نیمه خدا بود اما به عنوان یک قهرمان بزرگ شناخته می شود.
7- پرسئوس به چه دلیل شناخته شده است؟مشهورترین اقدامات پرسئوس شامل کشتن مدوسا و نجات آندرومدا است. .
به طور خلاصه
پرسئوس نه تنها یک قهرمان بزرگ بود، بلکه سرآغاز یک شجره خانوادگی بود که بر یونان باستان حکومت می کرد و برای قرن ها دوام می آورد. پرسئوس به خاطر اعمال خود و فرزندانش به شدت به اساطیر یونان قدم گذاشت و یکی از مهمترین قهرمانان دوران باستان باقی ماند.