فهرست مطالب
بلروفون، که با نام بلروفونتس نیز شناخته میشود، بزرگترین قهرمان یونانی قبل از زمان هرکول و پرسئوس بود. بلروفون که به خاطر شاهکار باورنکردنی اش در شکست دادن Chimera قاتل هیولاها نامیده می شود، به پادشاهی رسید. اما غرور و تکبر او منجر به شکست او شد. بیایید نگاهی دقیق تر به داستان بلروفون بیندازیم.
بلروفون کیست؟
بلروفون پسر پوزیدون ، خدای دریا، و Eurynome ، همسر Glaucus، پادشاه قرنتس. او از همان دوران کودکی ویژگی های بزرگی را که لازمه یک قهرمان بود نشان داد. بر اساس برخی منابع، زمانی که اسب بالدار در حال نوشیدن از چشمه بود، او توانست پگاسوس را رام کند. نویسندگان دیگر بیان میکنند که پگاسوس، پسر پوزیدون و مدوزا ، هدیهای از طرف پدرش بود. یکی از اعضای خانواده خود را کشت و به آرگوس تبعید شد.
بلروفون و شاه پروتوس
قهرمان به دربار شاه پروتوس در آرگوس رسید تا گناهانش را ببخشد. با این حال، یک اتفاق غیرمنتظره او را به مهمانی بی شرف در خانه پروتوس تبدیل کرد. همسر پروتوس، استنبوئا، سعی کرد بلروفون را اغوا کند، اما از آنجایی که او مردی شریف بود، تلاش های ملکه را رد کرد. این امر استنبوئا را تا حدی خشمگین کرد که بلروفون را متهم به تجاوز به او کرد.اقدامات بلروفون، تبعید او از آرگوس بدون علنی کردن رسوایی. پروتوس قهرمان را نزد پدر استنبوئا، پادشاه ایوباتس در لیکیا فرستاد. بلروفون نامه ای از پادشاه را با خود به همراه داشت که در آن درباره آنچه در آرگوس اتفاق افتاده بود توضیح می داد و از شاه آیوباتس درخواست می کرد تا مرد جوان را اعدام کند. او از اعدام خود قهرمان خودداری کرد. در عوض، او شروع به تعیین وظایف غیرممکن به مرد جوان کرد، به این امید که او در تلاش برای انجام یکی از آنها بمیرد.
- Chimera
این معروف ترین داستان بلروفون. اولین وظیفه ای که پادشاه آیوباتس به بلروفون محول کرد، کشتن کیمرای آتشین بود: یک هیولای هیبریدی وحشتناک که زمین را ویران می کرد و برای ساکنان آن درد و رنج ایجاد می کرد.
قهرمان بدون اینکه خود را به نبرد انداخت. مردد، بر پشت پگاسوس، و موفق شد وحش را با فرو کردن نیزه در گلوله او بکشد. برخی منابع می گویند که او با استفاده از مهارت های تیراندازی با کمان از فاصله ای مطمئن به این جانور شلیک کرد.
- قبیله سولیموی
پس از شکست دادن در کایمرا، شاه ایوباتس به بلروفون دستور داد تا قبایل سولیموی را که برای مدت طولانی قبیله دشمن شاه بودند، ببرد. گفته می شود که بلروفون از پگاسوس برای پرواز بر فراز دشمنان خود و پرتاب تخته سنگ برای شکست دادن آنها استفاده کرد.
- آمازون ها
زمانی که بلروفون پیروزمندانه به پادشاه ایوباتس پس از شکست دادن دشمنانش بازگشت، به وظیفه جدید خود فرستاده شد. او قرار بود آمازون ها ، گروهی از زنان جنگجو را که در نزدیکی ساحل دریای سیاه زندگی می کردند، شکست دهد.
بلروفون بار دیگر با کمک پگاسوس از همان روشی که استفاده می کرد استفاده کرد. در برابر سولیموی ها و آمازون ها را شکست داد.
بلروفون موفق شد تمام کارهای غیرممکنی را که به او محول شده بود انجام دهد و شهرت او به عنوان یک قهرمان بزرگ افزایش یافت.
- آخرین تلاش آیوبیتس
وقتی آیوبیتز متوجه شد که نمی تواند کاری را که بلروفون را می کشد تعیین کند، تصمیم گرفت برای کشتن قهرمان کمینی با افراد خود برنامه ریزی کند. هنگامی که مردان به قهرمان جوان حمله کردند، او موفق شد همه آنها را بکشد.
پس از این، ایوباتس متوجه شد که اگر نمی تواند بلروفون را بکشد، باید پسر یک خدا بوده باشد. ایوباتس او را به خانواده خود پذیرفت، یکی از دخترانش را به او داد تا ازدواج کند و آنها در آرامش باقی ماندند.
سرنوشت Steneboea
گفته شده است که Bellerophon به Argus بازگشت و به دنبال Steneboea بود تا انتقام اتهامات نادرست خود را بگیرد. برخی روایت ها حاکی از آن است که او با او در پشت اسب پگاسوس پرواز کرد و سپس او را از اسب بالدار هل داد و باعث مرگ او شد. اما برخی منابع دیگر می گویند که او پس از اینکه متوجه شد قاتل هیولاها با یکی از او ازدواج کرده است خودکشی کرده است.خواهران.
سقوط بلروفون از گریس
بلروفون پس از تمام کارهای بزرگی که انجام داده بود، قدردانی و شناخت مردم و لطف خدایان را به دست آورده بود. او تاج و تخت را به ارث برد و با دختر ایوباتس، فیلونوئه، ازدواج کرد که از او دو پسر به نامهای ایساندر و هیپولوکوس و یک دختر به نام لائودومیا داشت. شاهکارهای شگفت انگیز او در سرتاسر جهان خوانده شد، اما این برای قهرمان کافی نبود.
یک روز، او تصمیم گرفت به کوه المپوس، جایی که خدایان در پشت پگاسوس ساکن بودند، پرواز کند. گستاخی او زئوس را خشمگین کرد، او مگس گاد را فرستاد تا پگاسوس را نیش بزند و باعث شد بلروفون از اسب پیاده شود و به زمین بیفتد. پگاسوس به المپوس رسید و از آن زمان به بعد وظایف مختلفی در میان خدایان به او محول شد.
داستان های پس از سقوط او بسیار متفاوت است. در برخی از داستان ها، او به سلامت در کیلیکیه فرود می آید. در برخی دیگر، او بر بوته ای می افتد و در نهایت نابینا می شود، و اسطوره دیگری می گوید که سقوط قهرمان را فلج کرد. با این حال، همه داستان ها بر سرنوشت نهایی او اتفاق نظر دارند: او آخرین روزهای زندگی خود را تنها در جهان سرگردان گذراند. پس از کاری که بلروفون انجام داد، مردم دیگر او را ستایش نکردند، و همانطور که هومر می گوید، او مورد نفرت همه خدایان بود.
نمادها و نمادهای بلروفون
بلروفون به نمادی تبدیل شده است که چگونه تکبر و طمع می تواند باعث سقوط فرد شود. اگرچه او کارهای بزرگی انجام داده بود و به یک قهرمان شهرت داشت، اما راضی نبود و خدایان را خشمگین کرد. او می تواندبه عنوان یک یادآوری در نظر گرفته شود که غرور قبل از سقوط است، که در مورد بلروفون هم به معنای مجازی و هم به معنای واقعی کلمه صادق است.
بلروفون از نظر نمادهای او معمولاً با پگاسوس و نیزه اش به تصویر کشیده می شود. 7>
اهمیت بلروفون
بلروفون به عنوان یک شخصیت برجسته در نوشته های سوفوکل، اوریپید، هومر و هزیود ظاهر می شود. در نقاشیها و مجسمهها، او معمولاً یا در حال مبارزه با کیمرا یا سوار بر اسب گاسوس به تصویر کشیده میشود.
تصویر بلروفون که بر روی پگاسوس سوار شده است، نماد واحدهای هوابرد بریتانیا است.
حقایق بلروفون
1- والدین بلروفون چه کسانی بودند؟مادر او اورینوم و پدرش گلوکوس یا پوزیدون بود.
2- همسر بلروفون کیست ?او با خوشبختی با فیلونو ازدواج کرد.
3- آیا بلروفون صاحب فرزند شد؟بله، او دو پسر داشت - ایساندر و هیپولخوس، و دو دختر - لائودامیا و دیدامیا.
4- بلروفون به چه چیزی معروف است؟مثل هراکلس و 12 کار او، بلروفون همچنین وظایف متعددی را برای انجام دادن موظف شد که کشتن کیمرا مشهورترین شاهکار او بود.
او از اسب پیاده شد. اسب او، پگاسوس، در حالی که در ارتفاعات به سمت جایگاه خدایان پرواز می کرد. این به این دلیل بود که خدایان از گستاخی او در تلاش برای رسیدن به کوه المپ خشمگین شدند، که باعث شد زئوس یک مگس گاد را برای نیش بفرستد.Pegasus.
Wrapping Up
Bellerophon یکی از بزرگترین قهرمانان یونانی است. با این حال، آبروی او با غرور او و سقوط نهایی او از فضل او آلوده است.