گب - خدای مصری زمین

  • این را به اشتراک بگذارید
Stephen Reese

    در مصر باستان، خدای گب که به نام سب یا کب نیز شناخته می شود، خدای بزرگ زمین بود. او فرزند عناصر اولیه اولیه و جد گروهی از خدایان بود که بر جهان تأثیر می گذاشتند.

    گب یک خدای توانا و شخصیتی قابل توجه در مصر باستان بود. او بر کیهان، زمین و همچنین جهان زیرین تأثیر گذاشت. او جد نسل دوم خدایان بود که فرهنگ مصر را برای قرن ها شکل دادند. گب از نسل ها فراتر رفت و به دلیل حاکمیت تثبیت شده زمان خود، بخشی تأثیرگذار از سلطنت بود. او یکی از شخصیت های اصلی اساطیر مصر است.

    در اینجا نگاهی دقیق تر به اسطوره او داریم.

    گب کی بود؟

    گب پسر شو، خدای هوا بود. و Tefnut، الهه رطوبت. او نوه خالق خدای خورشید آتوم بود. گب خدای زمین بود و یک خواهر داشت، نات ، الهه آسمان. آنها با هم دنیایی را شکل دادند که ما آن را می شناسیم: در هنر مصر، گب به پشت دراز کشید و زمین را تشکیل داد، و نات بر روی او طاق شد و آسمان ها را ایجاد کرد. بسیاری از تصاویر آنها نشان می دهد که نقش خود را ایفا می کنند. در آغاز زمان، گب در کیهان در کنار شو، آتوم، نات و تفنوت زندگی می کرد. فرزندان او به نوبه خود، هم با امور بهشتی و هم به امور انسانی سر و کار داشتند.

    Geb و Nut

    افسانه های Geb ارتباط تنگاتنگی با Nut دارند و این دو به بهترین شکل به عنوان یک جفت دیده می شوند. . طبق اسطوره ها، گبو نات در آغوش گرفتن یکدیگر به دنیا آمدند و عاشق شدند. تحت فرمان راس، شو این دو را از هم جدا کرد و به این ترتیب بین زمین و آسمان آنطور که ما می شناسیم جدایی ایجاد کرد. برخی منابع پیشنهاد می کنند که اقیانوس نتیجه گریه گب بر سر جدایی بود. نات علاوه بر خواهرش، همسر گب نیز بود. آنها با هم صاحب چندین فرزند شدند، خدایان معروف Osiris ، Isis، Seth و Nephthys.

    نقش گب در اساطیر مصر

    اگرچه گب در آغاز زمان خدای اولیه بود، اما بعداً به یکی از انئاد هلیوپولیس تبدیل شد. Ennead گروهی از 9 خدای مهم فرهنگ مصر بود، به ویژه در دوران اولیه تاریخ مصر. مردم آنها را در هلیوپولیس، شهری بزرگ در مصر باستان، می پرستیدند، جایی که معتقد بودند خدایان در آنجا متولد شده اند و خلقت در آنجا آغاز شده است.

    • علاوه بر اینکه گب یک خدا بود، یک پادشاه الهی اولیه مصر نیز بود. به همین دلیل، فراعنه مصر باستان از فرزندان مستقیم خدا بودند. تاج و تخت فراعنه را T تاج Geb می نامیدند. درست همانطور که پدرش تاج را به او سپرد، گب تاج و تخت را به پسرش ازیریس داد. پس از آن عازم دنیای زیرین شد.
    • در دنیای زیرین، گب به عنوان قاضی در دادگاه الهی خدایان خدمت می کرد. آنها در این دادگاه روح مردگان را قضاوت کردند. اگر وزن روح کمتر از پر معات بود، می توانستندبه آغوش اوزیریس بروید و از زندگی پس از مرگ لذت ببرید. اگر نه، هیولا آمیت آنها را می بلعد و روحشان برای همیشه از دست می رود.
    • گب به عنوان خدای زمین، با کشاورزی سروکار داشت، زیرا او اجازه رشد محصولات را داد. در برخی روایت ها خنده او منشأ زلزله ها بوده است. هر بار که گب می خندید، زمین می لرزید.
    • در مصر باستان او را پدر مارها نیز می دانستند. یکی از نام‌های مصری باستان برای مارها مخفف پسر زمین بود. به همین دلیل، مردم آنها را فرزندان گب می دانستند. در برخی روایت‌ها، گب همسر Renenutet، الهه کبرا بود. در این تصویرها، او خدایی بود که با هرج و مرج همراه بود.

    گب و هوروس

    پس از کناره گیری گب از تاج و تخت، پسرانش ست و اوزیریس شروع به دعوا بر سر آن کردند. ست در نهایت برادر خود اوزیریس را کشت و مثله کرد و تاج و تخت را غصب کرد. بعداً، گب به پسر اوزیریس، هوروس، کمک کرد تا قدرت را به دست آورد و جای او را به عنوان پادشاه عادل مصر بگیرد.

    نفوذ گب

    گب به عنوان یکی از انئاد، نفوذ قابل توجهی در مصر باستان. او همراه با دیگر خدایان، یک دوره و یک فرهنگ را رقم می زد. او به عنوان خدایی مرتبط با کشاورزی، مسئول فراوانی محصولات و محصول بود. مصریان باستان محصولات زراعی را هدیه ای از فراوانی گب می دانستند.

    در اسطوره ها، گب نیز مسئولتمام جواهرات، مواد معدنی و سنگ های قیمتی که از زمین بیرون آمده اند. از این نظر او خدای غارها و معادن بود.

    گب سومین پادشاه بزرگ الهی جهان پس از را و شو بود. دوره زمامداری وی فراوانی، رفاه، نظم و عظمت از ویژگی های اصلی آن بود. با توجه به همه این ویژگی ها، خانواده های سلطنتی مصر باستان او را به عنوان برجسته ترین شخصیت سلطنتی می دانستند.

    از آنجایی که او خدای زمین و خالق زمین لرزه ها بود، مسئولیت بسیاری از فجایع طبیعی مصر باستان را نیز بر عهده دارد. بسته به زمان، منطقه و اسطوره ها، مصریان او را خدای خیرخواه یا هرج و مرج می دانستند.

    چندین نویسنده شباهت هایی را بین گب و کرونوس خدای تایتان یونانی، که معادل یونانی او است، ترسیم کرده اند.

    تصویرهای Geb

    مهره که توسط Shu پشتیبانی می شود و Geb در زیر آن خوابیده است. دامنه عمومی.

    گب به روش های مختلف و با نمادها و تداعی های مختلف به تصویر کشیده شده است.

    • در برخی از تصاویر او، گب با یک غاز بر روی سرش به تصویر کشیده شده است. . غاز هیروگلیف نام او بود.
    • در تصویرهای دیگر، خدا به دلیل ارتباطش با مرگ با پوست سبز به تصویر کشیده شده است.
    • در آثار هنری دیگر، گب به عنوان یک گاو نر یا قوچ ظاهر می شود.
    • در کتاب مرگ، تصاویر او او را به عنوان یک تمساح.
    • برخی تصویرها او را با مار دور گردن یا باسر یک مار

    احتمالاً محبوب ترین تصویر Geb همراه با Nut است. چندین قطعه از آثار هنری وجود دارد که گب در زیر نات دراز کشیده است و این دو شکل طاق‌دار جهان را ایجاد می‌کنند. این تصویر معروفی از این دو خدا در مصر باستان است.

    نمادهای گب

    نمادهای گب جو است که به ارتباط او با کشاورزی و زمین اشاره دارد، غاز که هیروگلیف نام اوست، گاو نر و مار.

    Geb Facts

    1. Geb خدای چه چیزی بود؟ Geb بر اساس باورهای مصر باستان خدای زمین بود.
    2. چرا گب و نات از هم جدا شدند؟ گب و نات در آغوشی تنگ به دنیا آمدند و باید توسط آنها از هم جدا می شدند. پدرشان، شو (هوا).
    3. گب چند فرزند داشت؟ Geb دارای چهار فرزند با Nut بود - Osiris، Isis ، Set و Nephthys.
    4. والدین Geb چه کسانی هستند؟ والدین Geb Shu و Tefnut هستند
    5. آیا گب یک پادشاه بود؟ در اسطوره های بعدی، گب یکی از اعضای انئاد هلیوپولیس و پادشاه الهی اولیه مصر در نظر گرفته می شد.

    به طور خلاصه

    تأثیر گب در اساطیر مصر بسیار مهم است و او یکی از مهمترین خدایان باقی مانده است. اعتقاد بر این بود که گب که به عنوان خدای زمین پرستش می شود، بر کشاورزی و چشم انداز طبیعی زمین تأثیر می گذارد.

    استفان ریس یک مورخ است که در نمادها و اساطیر تخصص دارد. او چندین کتاب در این زمینه نوشته است و آثارش در مجلات و مجلات سراسر جهان به چاپ رسیده است. استفن که در لندن به دنیا آمد و بزرگ شد، همیشه به تاریخ عشق می ورزید. در کودکی، ساعت‌ها به بررسی متون باستانی و کاوش در خرابه‌های قدیمی می‌پرداخت. این امر باعث شد که او به دنبال تحقیقات تاریخی باشد. شیفتگی استفان به نمادها و اساطیر از این اعتقاد او ناشی می شود که آنها اساس فرهنگ بشری هستند. او معتقد است که با درک این اسطوره ها و افسانه ها می توانیم خود و دنیای خود را بهتر بشناسیم.