پگاسوس - اسب بالدار اسطوره یونانی

  • این را به اشتراک بگذارید
Stephen Reese

    یکی از جذاب ترین شخصیت های اساطیر یونان، پگاسوس، پسر یک خدا و یک هیولای کشته شده بود. داستان پگاسوس از زمان تولد معجزه آسا تا عروج نهایی او به جایگاه خدایان، منحصر به فرد و جذاب است. در اینجا نگاه دقیق‌تری داریم.

    در زیر فهرستی از برگزیدگان سردبیر که مجسمه اسب گاسوس را نشان می‌دهند، آمده است.

    برترین‌های ویرایشگر-7%طراحی Toscano JQ8774 Pegasus The Horse مجسمه های اساطیری یونانی، سنگ عتیقه... اینجا را ببینیدAmazon.comپرورش 11 اینچی اسب بالدار اسب پرنده یونانی فانتزی جادویی کلکسیونی این را اینجا ببینیدAmazon.comطراحی Toscano Wings of Fury مجسمه دیواری اسب پگاسوس اینجا را ببینیدAmazon.com آخرین به روز رسانی در: 24 نوامبر 2022 ساعت 1:13 صبح بود

    منشاء اسب پگاسوس

    پگاسوس از فرزندان پوزیدون بود و گورگون ، مدوزا . او به طور معجزه آسایی از گردن بریده مدوسا به همراه برادر دوقلویش، کرایزور به دنیا آمد. تولد او زمانی رخ داد که پرسئوس ، پسر زئوس، مدوسا را ​​سر برید.

    پرسئوس توسط پادشاه پولیدکتس سریفوس دستور کشتن مدوسا را ​​دریافت کرد و با کمک خدایان، قهرمان موفق به کشتن مدوسا شد. سر هیولا را بریده گفته می شود پگاسوس به عنوان پسر پوزیدون، قدرت ایجاد جویبارهای آب را داشت.

    پگاسوس و بلروفون

    اسطوره های پگاسوس عمدتاً به داستان های قهرمان بزرگ یونان مربوط می شود. بلروفون .از رام کردن او گرفته تا شاهکارهای بزرگی که با هم انجام دادند، داستان هایشان در هم تنیده شده است.

    • رام کردن پگاسوس

    طبق برخی از افسانه ها، اولین کار بزرگ بلروفون این بود که اسب بالدار را در حالی که در حال نوشیدن از چشمه شهر پگاسوس موجودی وحشی و رام نشده بود که آزادانه پرسه می زد. زمانی که بلروفون تصمیم گرفت پگاسوس را اهلی کند، آتنا به او کمک کرد.

    اما در برخی از اسطوره های دیگر، پگاسوس زمانی که سفر خود را برای تبدیل شدن به یک قهرمان آغاز کرد، هدیه ای از سوی پوزیدون به بلروفون بود.

    • Pegasus and Chimera

    Pegasus نقش مهمی در کشتن Chimera داشت. بلروفون برای تکمیل کار بر روی پگاسوس پرواز کرد و پگاسوس از انفجارهای مرگبار آتش این موجود دور شد. بلروفون از بلندی توانست هیولا را بدون هیچ آسیبی بکشد و کاری را که ایوباتس پادشاه از او دستور داده بود، انجام دهد.

    • پگاسوس و قبیله سیمنوی

    هنگامی که پگاسوس و بلروفون از کیمرا مراقبت کردند، پادشاه ایوباتس به آنها دستور داد تا با قبیله دشمن سنتی خود، سیمنوی ها مبارزه کنند. بلروفون از پگاسوس برای پرواز در ارتفاعات و پرتاب تخته سنگ به سمت جنگجویان سیمنوی استفاده کرد تا آنها را شکست دهد.

    • پگاسوس و آمازون ها

    اسطوره ها می گویند که پگاسوس تلاش بعدی با بلروفون شکست آمازون ها بود. برای این کار، قهرمان همان تاکتیکی را که در برابر سیمنوی ها به کار برد، استفاده کرد. او در بالا پرواز کردپشت پگاسوس و تخته سنگ به طرف آنها پرتاب کرد.

    • انتقام بلروفون

    استنبونئا، دختر پروتوس پادشاه آرگوس، به دروغ بلروفون را متهم به تجاوز به او کرد. برخی از افسانه ها می گویند که پس از اینکه قهرمان بیشتر وظایف خود را انجام داد، به آرگوس بازگشت تا از او انتقام بگیرد. پگاسوس در حالی که بلروفون و شاهزاده خانم بر پشت او بود، بلند پرواز کرد، از آنجا که بلروفون شاهزاده خانم را از آسمان به سمت مرگ پرتاب کرد.

    • پرواز به کوه المپوس

    ماجراجویی های بلروفون و پگاسوس زمانی به پایان رسید که بلروفون، پر از غرور و غرور، می خواست به سوی اقامتگاه خدایان، کوه المپوس پرواز کند. زئوس آن را نداشت، بنابراین او یک مگس گاد را فرستاد تا پگاسوس را نیش بزند. بلروفون ننشسته و به زمین افتاد. با این حال پگاسوس به پرواز ادامه داد و به خانه خدایان رسید، جایی که بقیه روزهای خود را در خدمت المپیکی ها باقی می ماند.

    پگاسوس و خدایان

    پس از ترک کنار بلروفون، اسب بالدار شروع به خدمت به زئوس کرد. گفته می شود که پگاسوس هر زمان که پادشاه خدایان به آنها نیاز داشت، صاعقه زئوس بوده است.

    بر اساس برخی منابع، پگاسوس چندین ارابه خداپسند را در آسمان حمل کرد. تصاویر بعدی اسب بالدار را نشان می دهد که به ارابه Eos ، الهه سپیده دم متصل شده است.

    در نهایت، پگاسوس توسط زئوس یک صورت فلکی به او اعطا شد تا او را به خاطر سخت کوشی خود تجلیل کند. او به این باقی می ماندروز.

    چشمه هیپوسن

    گفته می شود که پگاسوس دارای قدرت های مربوط به آب بوده که از پدرش پوزئیدون گرفته شده است.

    موزه ها ، الهه های الهام، در کوه هلیکن در بوئوتیا با 9 دختر پیروس مسابقه داشتند. هنگامی که موسی ها آواز خود را شروع کردند، جهان برای شنیدن ایستاد - دریاها، رودخانه ها و آسمان ها خاموش شدند و کوه هلیکن شروع به بالا آمدن کرد. به دستور پوزیدون، پگاسوس به صخره ای در کوه هلیکن برخورد کرد تا از بالا آمدن آن جلوگیری کند و جریان آب شروع به جاری شدن کرد. این به عنوان چشمه هیپوکرن، چشمه مقدس موسیان شناخته می شد.

    منابع دیگر پیشنهاد می کنند که اسب بالدار نهر را به دلیل تشنگی ایجاد کرد. داستان هایی از پگاسوس وجود دارد که جریان های بیشتری را در مناطق مختلف یونان ایجاد کرده است.

    پگاسوی

    پگاسوس تنها اسب بالدار در اساطیر یونانی نبود. پگاسوی ها اسب های بالدار بودند که ارابه های خدایان را حمل می کردند. داستان هایی وجود دارد که پگاسوی ها تحت خدمت هلیوس، خدای خورشید، و سلن ، الهه ماه، قرار دارند تا ارابه های خود را در سراسر آسمان حمل کنند.

    Pegasus' سمبولیسم

    اسب همیشه نماد آزادی، استقلال و آزادی بوده است. ارتباط آنها با فانیانی که در نبردها می جنگند این ارتباط را بیشتر تقویت کرده است. پگاسوس، به عنوان یک اسب بالدار، دارای نماد اضافی آزادی استپرواز.

    پگاسوس همچنین نمادی از بی گناهی و خدمت بدون غرور است. بلروفون شایستگی عروج به آسمان ها را نداشت زیرا طمع و غرور او رانده می شد. با این حال، پگاسوس که موجودی آزاد از آن احساسات انسانی بود، می‌توانست صعود کند و در میان خدایان زندگی کند.

    بنابراین، پگاسوس نماد:

  • تواضع
  • خوشبختی
  • امکان
  • بالقوه
  • زندگی به گونه ای که برای آن به دنیا آمده ایم
  • پگاسوس در فرهنگ مدرن

    تصویرهای متعددی از پگاسوس در رمان ها، سریال ها و فیلم های امروزی وجود دارد. در فیلم Clash of the Titans ، پرسئوس پگاسوس را رام می‌کند و سوار آن می‌شود و از او برای انجام مأموریت‌هایش استفاده می‌کند.

    پگاسوس سفید فیلم انیمیشن هرکول یک شخصیت شناخته شده در سرگرمی است. در این تصویر، اسب بالدار توسط زئوس از یک ابر خلق شده است.

    علاوه بر سرگرمی، از نماد پگاسوس در جنگ ها استفاده شده است. در جنگ جهانی دوم، نشان هنگ چتر نجات ارتش بریتانیا پگاسوس و بلروفون است. همچنین پلی در کان وجود دارد که پس از حملات به پل پگاسوس معروف شد.

    به طور خلاصه

    پگاسوس قطعه مهمی در داستان بلروفون بود و همچنین موجودی مهم در اصطبل های زئوس بود. . اگر در مورد آن فکر کنید، شاهکارهای موفقیت آمیز بلروفون تنها به دلیل پگاسوس امکان پذیر بود. در این راه،داستان پگاسوس نشان می دهد که خدایان و قهرمانان تنها شخصیت های مهم در اساطیر یونان نبودند.

    استفان ریس یک مورخ است که در نمادها و اساطیر تخصص دارد. او چندین کتاب در این زمینه نوشته است و آثارش در مجلات و مجلات سراسر جهان به چاپ رسیده است. استفن که در لندن به دنیا آمد و بزرگ شد، همیشه به تاریخ عشق می ورزید. در کودکی، ساعت‌ها به بررسی متون باستانی و کاوش در خرابه‌های قدیمی می‌پرداخت. این امر باعث شد که او به دنبال تحقیقات تاریخی باشد. شیفتگی استفان به نمادها و اساطیر از این اعتقاد او ناشی می شود که آنها اساس فرهنگ بشری هستند. او معتقد است که با درک این اسطوره ها و افسانه ها می توانیم خود و دنیای خود را بهتر بشناسیم.