بابل بزرگ کیست؟

  • این را به اشتراک بگذارید
Stephen Reese

    اولین ذکر بابل بزرگ را می توان در کتاب مکاشفات در کتاب مقدس یافت. بابل کبیر که به عنوان فاحشه بابل نیز شناخته می شود، عمدتاً نمادین است، هم به یک مکان شیطانی و هم به یک زن فاحشه اشاره دارد.

    به عنوان یک نماد، بابل بزرگ نشان دهنده هر چیزی است که ظالمانه، شیطانی و خیانت است. او پایان زمان را نشان می دهد و به دجال وابسته است. او اسرارآمیز است و ریشه و معنای او هنوز مورد بحث است.

    چگونه بابل به الگوی خیانت، اقتدار ظالمانه و شر تبدیل شد؟ پاسخ در تاریخ طولانی اسرائیل و مسیحیت غربی یافت می شود.

    زمینه عبری بابل بزرگ

    مردم عبری رابطه خصمانه ای با امپراتوری بابل داشتند. در سال 597 قبل از میلاد، اولین محاصره از چندین محاصره علیه اورشلیم منجر به این شد که پادشاه یهودا تابع نبوکدنصر شد. پس از این، یک سلسله شورش، محاصره و تبعید قوم عبری در دهه‌های بعدی رخ داد. داستان دانیال نمونه ای از آن است.

    این به دوره ای از تاریخ یهودیان منجر شد که به اسارت بابلی معروف است. شهر اورشلیم ویران شد و معبد سلیمانی ویران شد.

    تاثیری که این امر بر وجدان جمعی یهودیان گذاشت را می توان در سراسر متون مقدس عبری در کتابهایی مانند اشعیا، ارمیا و مرثیه مشاهده کرد.

    > روایت یهودیان علیه بابل شاملاسطوره منشأ برج بابل در پیدایش 11 و فراخواندن ابراهیم توسط خدا از خانه اش در اور کلدانیان، مردمی که با منطقه بابل شناخته می شوند.

    اشعیا فصل 47 پیشگویی از نابودی بابل در آن بابل به عنوان یک زن جوان سلطنتی "بدون تاج و تخت" به تصویر کشیده شده است که باید در خاک بنشیند و شرم و تحقیر را تحمل کند. این نقش به توصیف بابل بزرگ در عهد جدید نیز می رسد.

    سمبولیسم مسیحی اولیه

    تنها چند اشاره به بابل در عهد جدید وجود دارد. بیشتر اینها روایت‌های نسب‌شناختی در ابتدای انجیل متی است. دو ارجاع به بابل که در مورد بابل بزرگ یا فاحشه بابل صدق می کند بسیار دیرتر در قانون عهد جدید آمده است. هر دو به توصیف بابل به عنوان کهن الگویی برای شورش در کتاب مقدس عبری برمی گردند.

    St. پطرس در نامه اول خود اشاره مختصری به بابل می کند - "کسی که در بابل است، که به همین ترتیب برگزیده شده است، شما را درود می فرستد" (اول پطرس 5:13). آنچه در مورد این اشاره جالب است این است که پیتر در هیچ نزدیکی به شهر یا منطقه بابل نبود. شواهد تاریخی پیتر را در این زمان در شهر رم قرار می دهد.

    «او» اشاره ای به کلیسا است، گروهی از مسیحیان که با او جمع شده بودند. پیتر از تصور یهودیان از بابل استفاده می کند و آن را در بزرگترین شهر و امپراتوری زمان خود به کار می برد.روم.

    اشاره‌های خاص به بابل بزرگ در کتاب مکاشفه‌ها نوشته شده توسط یوحنای بزرگ در اواخر قرن اول میلادی آمده است. این مراجع در مکاشفه 14: 8، 17: 5 و 18: 2 یافت می شود. توضیحات کامل در فصل 17 موجود است.

    در این توصیف، بابل زنی زناکار است که بر جانور بزرگ هفت سر نشسته است. او لباس های سلطنتی و جواهرات پوشیده است و نامی بر پیشانی او نوشته شده است - بابل بزرگ، مادر فاحشه ها و زشتی های زمین . او را مست از خون اولیاء و شهدا می گویند. از این مرجع عنوان "فاحشه بابل" می آید.

    فاحشه بابل کیست؟

    فاحشه بابل توسط لوکاس کراناخ. PD .

    این ما را به این سوال می‌رساند:

    این زن کیست؟

    در طول قرن‌ها پاسخ‌های بالقوه‌ای کم نبوده است. دو دیدگاه اول بر اساس رویدادها و مکان های تاریخی است.

    • امپراتوری روم به عنوان فاحشه بابل

    شاید قدیمی ترین و رایج ترین پاسخ شناسایی بابل با امپراتوری روم بوده است. این از چندین سرنخ می آید و توصیف در مکاشفات یوحنا را با اشاره پیتر ترکیب می کند.

    سپس توضیح وحش بزرگ وجود دارد. فرشته ای که با یوحنا صحبت می کند به او می گوید که هفت سر هفت تپه هستند، که ممکن است اشاره ای به هفت تپه ای باشد که بر روی آنهاگفته می شود شهر رم تاسیس شده است.

    باستان شناسان سکه ای را کشف کرده اند که امپراتور وسپاسیان در حدود سال 70 میلادی ضرب کرده است که شامل تصویری از روم به عنوان زنی است که بر روی هفت تپه نشسته است. یکی از اولین مورخان کلیسا، یوسبیوس، که در اوایل قرن چهارم نوشته است، از این دیدگاه حمایت می کند که پیتر به رم اشاره می کند.

    اگر روم فاحشه بابل باشد، این صرفاً به دلیل قدرت سیاسی آن نیست. ، اما به دلیل نفوذ مذهبی و فرهنگی آن که مردم را از پرستش خدای مسیحی و پیروی از عیسی مسیح دور می کرد.

    همچنین ارتباط زیادی با وحشیگری دولت روم نسبت به مسیحیان اولیه دارد. در پایان قرن اول، به دلیل احکام امپراتوران و مقامات دولتی محلی، چندین موج آزار و اذیت کلیساهای اولیه را فرا گرفت. روم خون شهدا را نوشیده بود.

    • بیت المقدس به عنوان فاحشه بابل

    درک جغرافیایی دیگر برای فاحشه بابل شهر اورشلیم. توصیفی که در مکاشفه یافت می شود، بابل را به عنوان یک ملکه بی وفا نشان می دهد که با پادشاهانی از سرزمین های بیگانه زنا کرده است.

    این موضوع بر اساس نقش دیگری که در عهد عتیق یافت می شود (اشعیا 1:21، ارمیا 2:20، حزقیال) 16) که در آن اورشلیم، نماینده قوم اسرائیل، در بی وفایی خود به خدا به عنوان فاحشه توصیف شده است.

    اشاره در مکاشفه 14 و18 تا «سقوط» بابل اشاره‌ای به ویرانی شهر در سال 70 پس از میلاد است. از نظر تاریخی اورشلیم نیز بر روی هفت تپه ساخته شده است. این دیدگاه درباره بابل بزرگ اشاره خاصی به رد کردن عیسی مسیح به عنوان مسیح موعود توسط رهبران یهودی دارد.

    با سقوط امپراتوری روم و متعاقب آن عروج کلیسای کاتولیک روم، ایده های اروپایی قرون وسطی در مورد موضوع تغییر کرد رایج ترین دیدگاه ها برگرفته از اثر اصلی سنت آگوستین معروف به شهر خدا است.

    در این اثر، او تمام آفرینش را به عنوان نبردی بزرگ بین دو شهر متضاد، اورشلیم و اورشلیم و اورشلیم به تصویر می کشد. بابل اورشلیم نماینده خدا، قوم او و نیروهای خیر است. آنها با بابل می جنگند که نماینده شیطان، شیاطین او و مردم در شورش علیه خدا هستند.

    این دیدگاه در سراسر قرون وسطی غالب بود.

    • کلیسای کاتولیک به عنوان فاحشه بابل

    در طول دوره اصلاحات، نویسندگانی مانند مارتین لوتر بیان کردند که فاحشه بابل کلیسای کاتولیک است.

    با تکیه بر تصویری از کلیسا به عنوان «عروس مسیح»، اصلاح‌طلبان اولیه به فساد کلیسای کاتولیک نگاه می‌کردند و آن را بی‌وفا می‌نگریستند و برای به دست آوردن ثروت و قدرت با دنیا زنا می‌کردند.

    مارتین لوتر، که اصلاحات پروتستانی را آغاز کرد، در سال 1520 رساله ای نوشت با عنوان درباره اسارت بابلی هاکلیسا . او تنها نبود که تصاویر عهد عتیق را از قوم خدا به عنوان فاحشه های بی وفا برای پاپ ها و رهبران کلیسا به کار می برد. غافل نشد که مقر قدرت پاپ در همان شهری بود که بر هفت تپه بنا شده بود. بازخوانی‌های متعدد از فاحشه بابلی از این زمان نشان می‌دهد که او به وضوح تیارای پاپی را پوشیده است.

    دانته آلیگری شامل پاپ بونیفاس هشتم در دوزخ می‌شود که او را با فاحشه بابلی برابر می‌کند، زیرا به‌خاطر تمرین سیمونی، فروش عناوین دفاتر کلیسا، که تحت رهبری او بیداد می کرد.

    • تفسیرهای دیگر

    در دوران مدرن، تعدادی از نظریه های شناسایی فاحشه بابل به افزایش ادامه داد. بسیاری از ایده‌های قرون گذشته استفاده می‌کنند.

    این دیدگاه که فاحشه مترادف با کلیسای کاتولیک است همچنان پابرجاست، اگرچه در سال‌های اخیر با افزایش تلاش‌های جهان‌شمول رو به زوال است. دیدگاه رایج تر این است که عنوان را به کلیسای «مرتد» نسبت دهیم. بسته به اینکه چه چیزی ارتداد را تشکیل می دهد، این می تواند به موارد مختلفی اشاره داشته باشد. این دیدگاه اغلب با گروه‌هایی مرتبط است که از فرقه‌های سنتی‌تر مسیحی جدا شده‌اند.

    یک دیدگاه رایج‌تر امروزه این است که فاحشه بابل را به عنوان یک روح یا یک نیرو ببینیم. ممکن است فرهنگی، سیاسی، معنوی یا فلسفی باشد، اما در هر چیزی که با مسیحیت مخالف است یافت می شود.تدریس.

    سرانجام عده ای هستند که به رویدادهای جاری نگاه می کنند و عنوان فاحشه بابل را برای نهادهای سیاسی به کار می برند. این ممکن است آمریکا، قدرت های ژئوپلیتیک چندملیتی، یا گروه های مخفی باشند که جهان را از پشت صحنه کنترل می کنند.

    به طور خلاصه

    درک بابل بزرگ را نمی توان از تجربه جدا کرد. قوم عبری باستان همچنین نمی توان آن را جدا از تجارب تهاجم، حکومت بیگانگان و آزار و اذیت گروه های متعدد در طول قرن ها درک کرد. می توان آن را به عنوان مکان های خاص مرتبط با رویدادهای تاریخی دید. ممکن است یک نیروی معنوی غیبی باشد. فاحشه بابل صرف نظر از اینکه کیست یا کجاست، او مترادف خیانت، ظلم و شرارت شده است.

    استفان ریس یک مورخ است که در نمادها و اساطیر تخصص دارد. او چندین کتاب در این زمینه نوشته است و آثارش در مجلات و مجلات سراسر جهان به چاپ رسیده است. استفن که در لندن به دنیا آمد و بزرگ شد، همیشه به تاریخ عشق می ورزید. در کودکی، ساعت‌ها به بررسی متون باستانی و کاوش در خرابه‌های قدیمی می‌پرداخت. این امر باعث شد که او به دنبال تحقیقات تاریخی باشد. شیفتگی استفان به نمادها و اساطیر از این اعتقاد او ناشی می شود که آنها اساس فرهنگ بشری هستند. او معتقد است که با درک این اسطوره ها و افسانه ها می توانیم خود و دنیای خود را بهتر بشناسیم.