فهرست مطالب
جهان 9 گانه اساطیر اسکاندیناوی پر از موجودات اسطوره ای عجیب و غریب مانند غول ها، کوتوله ها، الف ها، نورن ها و کراکن است. در حالی که اسطورههای اسکاندیناوی عمدتاً در مورد خدایان نورس است، این موجودات داستانها را به تصویر میکشند، خدایان را به چالش میکشند و سرنوشت را تغییر میدهند.
در این مقاله، ما فهرستی از 15 مورد از شناختهشدهترین اسکاندیناوی را گردآوری کردهایم. موجودات اساطیری و نقش هایی که ایفا کردند.
الف ها
در اساطیر نورس، دو نوع مختلف از جن ها وجود دارد، دوکالفار (الف های تاریک) و لیوسالفر (الف های روشن).
الف های دوکالفار در زیر زمین زندگی میکردند و گفته میشد که شبیه کوتولهها هستند اما کاملاً سیاه رنگ بودند. از طرف دیگر، لیوسالفرها بسیار زیبا بودند و مانند خدایان به شمار می رفتند.
همه الف های نورس بسیار قدرتمند بودند و توانایی ایجاد بیماری های انسانی و همچنین درمان آنها را داشتند. وقتی الفها و انسانها بچهدار شدند، درست شبیه انسانها به نظر میرسیدند، اما دارای قدرتهای جادویی و شهودی چشمگیری بودند.
هولدرا
هولدرا موجودی ماده است که معمولاً بهعنوان زنی زیبا با تاجی از گل نشان داده میشود. و موهای بلند و بلوند، اما او دم گاو داشت که باعث ترس مردان از او می شد.
که به آن "سرپرست جنگل" نیز می گفتند، هولدرا مردان جوان را اغوا کرد و آنها را به کوه ها کشاند. آنها را زندانی می کرد.
طبق افسانه، اگر مرد جوانی ازدواج می کرددر هولدرا، سرنوشت او این بود که به زنی پیر و زشت تبدیل شود. با این حال، از جنبه مثبت، او قدرت فوق العاده ای به دست می آورد و دم خود را از دست می دهد.
Fenrir
Fenrir Wolf Ring توسط ForeverGiftsCompany. اینجا را ببینید .
Fenrir یکی از معروف ترین گرگ های تاریخ، فرزندان آنگروبودا، غول زن و خدای نورس لوکی است. خواهر و برادر او مار جهانی، یورمونگاندر، و الهه هل هستند. هر سه آنها برای کمک به پایان جهان، راگناروک ، پیشگویی شده بودند.
فنیر توسط خدایان آسگارد بزرگ شد. آنها میدانستند که فنریر اودین را در طول راگناروک خواهد کشت، بنابراین برای جلوگیری از این اتفاق، او را به زنجیر بستند. در نهایت، فنریر توانست خود را از قید و بندهای خود رها کند و به سرنوشت خود ادامه دهد.
فنیر به عنوان موجودی شیطانی تلقی نمی شد، بلکه به عنوان بخشی اجتناب ناپذیر از نظم طبیعی زندگی تلقی می شد. فنریر به عنوان پایه بسیاری از گرگ های ادبی بعدی عمل می کند.
کراکن
کراکن یک هیولای دریایی معروف است که به صورت یک ماهی مرکب غول پیکر یا اختاپوس به تصویر کشیده شده است. در برخی از داستانهای اسطورهای نورس، بدن کراکن آنقدر بزرگ است که مردم آن را با جزیره اشتباه میگیرند.
اگر کسی پا به جزیره میگذارد، غرق میشود و میمیرد، و تبدیل به غذای بزرگی میشود. هیولا هر زمان که کراکن به سطح میآمد، گردابهای بزرگی ایجاد میکرد که حمله به کشتیها را برای آن آسانتر میکرد.
کراکن فریب خورد.ماهی را با رها کردن فضولات خود که قوام غلیظ بود در آب رها می کند. بوی تند و ماهی داشت که ماهی های دیگر را برای بلعیدن به منطقه جذب می کرد. احتمالاً الهامبخش کراکن، ماهی مرکب غولپیکری بوده است که میتواند اندازههای بزرگی داشته باشد.
مادیان
مادیان موجودی مخرب در اساطیر اسکاندیناوی بود که با نشستن به مردم کابوس میداد. هنگام خواب روی سینه هایشان. اگر قبلاً ارتباط برقرار نکردهاید، اینجاست که کلمه کابوس را از آن میگیریم.
بسیاری معتقد بودند که این جانور وحشتناک روح انسانهای زندهای را که بدن خود را در این مکان رها کردهاند تجسم میدهد. شب.
برخی می گویند مادیان ها نیز جادوگرانی بودند که وقتی روحشان آنها را ترک کرد و سرگردان شد به حیواناتی مانند گربه، سگ، قورباغه و گاو تبدیل شدند. گفته می شد هنگامی که مادیان به موجودات زنده مانند مردم، درختان یا گاو دست می زد، باعث می شد موهای (یا شاخه های) آنها در هم بپیچد. یا «مار جهانی»، جورمونگاندر برادر گرگ فنریر بود که از آنگروبودا و لوکی به دنیا آمد. مانند فنریر، مار جهانی در طول راگناروک نقش کلیدی داشت.
پیشبینی شده بود که مار غولپیکر آنقدر بزرگ شود که تمام دنیا را در بر بگیرد و دم خود را گاز بگیرد. با این حال، هنگامی که جورمونگاندر دم خود را آزاد کرد، این آغاز راگناروک بود.
جورمونگاندر یا مار بود یا اژدهایی که اودین پدر مطلق به دریای اطراف میدگارد انداخت تا او را از تحقق سرنوشت خود باز دارد.
جورموگاندر در طول راگناروک توسط ثور کشته خواهد شد، اما نه قبل از اینکه ثور توسط زهر مار مسموم شود. اساطیر نورس. او حیوان زیبایی بود که می گویند چهار رودخانه شیر از پستانش جاری بود. آدومبلا روی صخره های لبه نمکی زندگی می کرد که سه روز آنها را لیسید و بوری، پدربزرگ اودین را آشکار کرد. او همچنین یمیر غول پیکر، یخبندان اولیه را با شیر خود تغذیه کرد. گفته میشود که اودهوملا «نجیبترین گاو» بوده و تنها گاو در نوع خود است که نامش ذکر شده است.
Nidhoggr
Nidhoggr (یا Niddhog) بود. یک اژدهای عظیم با پنجههای عظیم، بالهای خفاشمانند، فلسها در سراسر بدن و شاخهایی که از سرش فوران میکنند.
گفته میشود که او دائماً ریشههای Yggdrasil، درخت جهان را میجوید. با توجه به اینکه Yggdrasil درخت جهانی بود که نه قلمرو جهان را به هم متصل نگه می داشت، اقدامات نیدهاگ به معنای واقعی کلمه ریشه های کیهان را می خورد.
جسد همه جنایتکاران مانند زناکاران، سوگند شکنان و قاتلان به ناداستروند، جایی که نیدهاگ حکومت می کرد، تبعید شدند و او منتظر ماند تا بدن آنها را بجود.
Ratatoskr
Ratatoskr یک سنجاب افسانه ای بود که بالا و پایین Yggdrasil، درخت نورسزندگی، بین عقابی که بالای درخت نشسته بود و نیدوگر که زیر ریشههایش زندگی میکرد، پیامهایی را ارسال میکرد. او موجودی بدجنس بود که از هر فرصتی برای دامن زدن به رابطه کینه توزانه بین دو جانور با توهین به یکی از آنها هرازگاهی و افزودن تزئینات به پیام های آنها لذت می برد. سنجابی که قصد مخفیانهای برای از بین بردن درخت زندگی داشت، اما چون قدرت انجام این کار را نداشت، نیدوگر و عقاب را برای حمله به ایگدراسیل دستکاری کرد.
هوگین و مونین
هوگین و Muninn دو زاغ در اساطیر نورس بودند که یاور اودین، Allfather بودند. نقش آنها این بود که با پرواز در سراسر جهان، و رساندن اطلاعات به اودین، نقش چشم و گوش اودین را ایفا کنند. وقتی برمیگشتند، روی شانههای او مینشستند و هر آنچه را که در طول پرواز دیده بودند، زمزمه میکردند.
دو زاغ نماد قدرت مطلق و دانش گسترده اودین هستند. اگرچه آنها حیوانات خانگی بودند، اما اودین بیش از آن که به رعایای فانی و بهشتی خود توجه داشت به آنها توجه کرد. آنها حتی توسط مردم نوردیک پرستش می شدند و با اودین بر روی بسیاری از مصنوعات به تصویر کشیده می شدند.
Norns
مسلماً، Norn ها قدرتمندترین موجودات در اساطیر نورس هستند - آنها زندگی خدایان و فانی ها را اداره می کنند، آنها تصمیم می گیرند که چه اتفاقی بیفتد، از جمله اینکه چه زمانی و چگونه. سه نورن بودند که اسمشان بودعبارت بودند از:
- Urðr (یا Wyrd) - به معنای گذشته یا فقط سرنوشت
- Verdandi - به معنای آنچه در حال حاضر به وجود می آید
- Skuld - به معنای آنچه باید باشد
نورن ها تا حدودی شبیه به سرنوشت اساطیر یونانی هستند. نورن ها همچنین مسئول مراقبت از Yggdrasil، درختی که نه جهان را در کنار هم نگه می داشت، بودند. کار آنها این بود که درخت را با برداشتن آب از چاه ارد و ریختن آن روی شاخه های آن از مرگ جلوگیری کنند. با این حال، این مراقبت فقط مرگ درخت را کاهش داد، اما به طور کامل از آن جلوگیری نکرد.
Sleipnir
گردنبند Sleipnir طلای 14 عیار توسط EvangelosJwels. آن را اینجا ببینید .
Sleipnir یکی از منحصر به فردترین موجودات در اساطیر نورس بود. او اسب اودین بود و هشت پا داشت، یکی از چهار پا در عقب و دیگری در جلو، تا بتواند در هر قلمرو یکی را نگه دارد. "مادر" او لوکی بود، خدای نورس که خود را به مادیان تبدیل کرده بود و توسط یک اسب نر آبستن شده بود. این باعث می شود اسلیپنیر تنها موجودی در اسطوره نورس باشد که از دو پدر متولد شده است.
اسلیپنیر اسبی قدرتمند و زیبا با کت خاکستری طوفانی بود و به عنوان بهترین اسب توصیف می شد. اودین بسیار از او مراقبت می کرد و همیشه هنگام رفتن به جنگ او را سوار می کرد.
ترول ها
دو نوع ترول در اساطیر نورس وجود داشت - ترول های زشتی که در کوه ها زندگی می کردند. و در جنگل ها، و ترول های کوچکی که به نظر می رسیدندکوتوله ها و در زیر زمین زندگی می کردند. هر دو نوع به دلیل هوش خود شناخته نشده بودند و کاملاً بدخواهانه بودند، به خصوص نسبت به انسان. بسیاری از آنها دارای قدرت جادویی و نبوی بودند.
گفته شده است که بسیاری از تخته سنگ ها در حومه اسکاندیناوی زمانی ایجاد شدند که ترول ها زیر نور خورشید گرفتار شدند و آنها را به سنگ تبدیل کرد. برخی از تخته سنگ ها زمانی که ترول ها از آنها به عنوان سلاح استفاده کردند در آنجا فرود آمدند.
Valkyrie
Valkyrie ارواح زنی بودند که در نبرد به اودین خدمت کردند. در حالی که بسیاری از والکیریها در اسطورههای نورس نامهای خاص خود را داشتند، اما معمولاً به عنوان گروهی از موجودات همگن در نظر گرفته میشد و درباره آنها صحبت میشد که همگی هدف مشترکی داشتند.
طلایی مثل خورشید یا سیاه مثل شب تاریک. وظیفه آنها این بود که انتخاب کنند چه کسی در نبرد بمیرد و چه کسی زنده بماند، با استفاده از قدرت خود برای کشتن کسانی که مورد علاقه آنها نیستند.
همچنین نقش آنها این بود که قهرمانان کشته شده را به والهالا، خانه خود ببرند. از ارتش اودین، جایی که آنها منتظر بودند و برای راگناروک آماده می شدند.
Draugar
Draugar (مفرد draugr ) موجودات زشتی بودند که شبیه زامبی بودند و دارای قدرت مافوق بشری بودند. آنها این توانایی را داشتند که وقتی می خواستند اندازه خود را افزایش دهند و یک نفر را به طور کامل ببلعند. آنها به شدت بوی بدن های در حال پوسیدگی را می دادند.
دراگار اغلب در قبرهای خود زندگی می کرد و از گنجی که در آنجا بودند دفاع می کرد.دفن شده است، اما آنها همچنین بر زنده ها و افرادی که در زندگی به آنها بدی کرده بودند، ویران کردند و شکنجه کردند.
گفته شده است که دراگار اگر به نحوی از بین برود، مثلاً سوزانده یا تکه تکه شود، می تواند برای بار دوم بمیرد. بسیاری از مردم بر این باور بودند که اگر در زندگی حریص، نامحبوب یا شرور باشند، پس از مرگ دراگار خواهند شد.
به طور خلاصه
اگرچه موجودات اساطیر نورس تعداد آنها کمتر از آنچه در اساطیر یونان یافت می شود، آن را در منحصر به فرد بودن و وحشی بودن جبران می کنند. آنها برخی از شگفتانگیزترین و منحصربهفردترین موجودات اساطیری هستند که تاکنون وجود داشتهاند. علاوه بر این، بسیاری از این موجودات بر فرهنگ مدرن تأثیر گذاشته اند و می توان آنها را در ادبیات، هنر و فیلم های مدرن دید.