باغ های معلق بابل چه بودند؟

  • این را به اشتراک بگذارید
Stephen Reese

احتمالاً زیبایی باغ های معلق بابل را دیده یا شنیده اید. این دومین عجایب دنیای باستان در نظر گرفته می شود و بسیاری از مورخان و مسافران باستانی جذابیت آن و شاهکارهای مهندسی مورد نیاز برای برپایی چنین سازه شگفت انگیزی را ستایش می کنند.

علی رغم همه اینها، باغ های معلق بابل چنین نیستند. امروز وجود دارد. علاوه بر آن، باستان شناسان و مورخان معاصر فاقد شواهد کافی برای حمایت از این ادعاها هستند.

آیا ممکن است اغراق آمیز باشد؟ یا همه آثار این ساختار شگفت انگیز غیرقابل تشخیص از بین رفته است؟ بیایید دریابیم.

تاریخ باغ های معلق بابل

به گفته مورخان و سیاحان باستان، به ویژه از یونان و روم دوره‌ها، باغ‌های معلق بابل به‌عنوان این ساختمان بلند با باغ‌های پشت بام سرسبز و پلکانی شبیه به کوه به تصویر کشیده می‌شوند.

این باغ‌ها در 600 سال قبل از میلاد ساخته شده‌اند. آنها به خوبی نگهداری می شدند و با آب جاری از رود فرات آبیاری می شدند. اگرچه گفته می‌شود که آنها صرفاً زینتی، با گل‌های معطر، درختان نفیس، مجسمه‌ها و آبراهه‌ها بودند، اما باغ‌ها همچنین دارای درختان میوه مختلف، گیاهان و حتی برخی سبزیجات بودند.<3 باغ‌های معلق در مقایسه با دشت‌های باز و خشک بیابان در بسیاری از مناطق بابل (عراق امروزی)، به‌عنوان یک واحه سرسبز و کوهستانی خودنمایی می‌کردند. سبزهسرازیر شدن از دیوارهای باغ از درختان و درختچه‌های مختلف مسافران را شگفت‌زده می‌کرد، دل‌هایشان را آرام می‌کرد و زیبایی و زیبایی مادر طبیعت را به آنها یادآوری می‌کرد.

چه کسی باغ‌های معلق بابل را طراحی کرد؟

چندین مورخ باستانی بودند که باغ‌های معلق بابل را به دلیل مقیاس، زیبایی و مهارت فنی ستایش کردند. متأسفانه، روایت‌های آنها بسیار متفاوت است، بنابراین برای مورخان و باستان‌شناسان معاصر تجسم باغ یا ارائه شواهدی دال بر وجود آن بسیار دشوار شده است. . اعتقاد بر این است که او باغ‌ها را به گونه‌ای طراحی کرد که شیب‌دار مانند یک کوه باشد تا بتواند دلتنگی ملکه‌اش را تسکین دهد. او از ماد، بخش شمال غربی عراق، که بیشتر یک منطقه کوهستانی بود، می آمد.

سایر روایت ها اشاره می کنند که این باغ توسط سامو-رمات یا سناخریب نینوا در قرن هفتم قبل از میلاد ساخته شده است. (تقریبا یک قرن زودتر از نبوکدنصر دوم). همچنین این امکان وجود دارد که باغ های معلق توسط تیمی از معماران، مهندسان و صنعتگرانی که تحت هدایت پادشاه کار می کنند ساخته شده باشد. علیرغم فقدان اطلاعات مشخص در مورد اینکه چه کسی باغ های معلق را طراحی کرده است، آنها همچنان منبعی از شیفتگی و رمز و راز برای مردم در سراسر جهان هستند.

باغ های معلق کجا بودند.بابل؟

در میان تمام عجایب باستانی دیگر فهرست شده توسط هرودوت، باغ معلق بابل تنها باغی است که مکان دقیق آن هنوز توسط مورخان مورد بحث است. اگرچه از این نام نشان می دهد که ممکن است در بابل بوده باشد، اما شواهد کافی برای اثبات این موضوع وجود ندارد.

استفانی دالی، آشورشناس بریتانیایی، نظریه بسیار قانع کننده ای دارد مبنی بر اینکه محل باغ های معلق ممکن است در نینوا بوده باشد. و اینکه سناخریب فرمانروایی بود که دستور ساخت آن را داد.

نینوا شهری آشوری است که در 300 مایلی شمال بابل قرار داشت. در حال حاضر، شواهد بیشتری به نفع این نظریه وجود دارد، زیرا باستان شناسان کنونی بقایای شبکه گسترده ای از قنات ها و دیگر سازه هایی را که برای حمل آب در نینوا استفاده می شود، کشف کرده اند. آنها همچنین شواهدی از پیچ ارشمیدس دارند که گفته می‌شود آب را به سطوح بالایی باغ‌ها پمپ می‌کند.

با وجود اینکه یافته‌ها و گمانه‌زنی‌های دالی کاملاً ارزشمند و روشن‌فکر هستند، کارشناسان هنوز مطمئن نیستند که جایی که باغ ها در آن قرار دارند.

به غیر از نوشته یوزفوس، مورخ یهودی-رومی، شواهد کافی برای ادعای دخیل بودن نبوکدنصر دوم وجود ندارد. محققان مدرن این نظریه را مطرح می کنند که جوزفوس ممکن است اشتباه کرده باشد. علاوه بر این، او از بروسوس، کشیشی بابلی نقل می کند که وجود باغ ها را در سال 290 قبل از میلاد ذکر می کند. و آن را در زمان سلطنت می‌پنداردنبوکدنصر دوم.

چگونه مورخان باغ های معلق بابل را توصیف کردند

در درجه اول، پنج نویسنده یا مورخ بودند که باغ های معلق بابل را مستند کردند:

  • یوسفوس (37-100 پس از میلاد)
  • دیودوروس سیکولوس (60 - 30 قبل از میلاد)
  • کوئینتوس کورتیوس روفوس (100 پس از میلاد)
  • استرابو (64 قبل از میلاد - 21 پس از میلاد)
  • فیلو (400-500 پس از میلاد)

از این میان، یوسفوس قدیمی ترین سوابق شناخته شده باغ ها را در اختیار دارد و مستقیماً آن را به سلطنت نبوکدنصر دوم پادشاه نسبت می دهد.

به دلیل اینکه روایت یوسفوس قدیمی ترین است و بابلی ها به خاطر شاهکارهای معماری خود مشهور بودند (مانند دروازه های ایشتار ، معبد مردوک ، و ساختار شهری وسیع. این ادعای یوسفوس دارای اهمیت زیادی است.

به این ترتیب، بسیاری از مردم این نظریه را مطرح می کنند که نبوکدنصر دوم بنیانگذار متعارف باغ های معلق بابل بوده است. اسناد یا شواهد باستان شناسی حاکی از احداث باغ هایی در بابل است. هیچ یک از لوح های خط میخی به باغ ها اشاره نمی کند. علاوه بر آن، پس از کاوش‌های شدیدی که توسط روبرت کولدوی، باستان‌شناس آلمانی انجام شد، او نتوانست دلیل قاطعی برای اثبات وجود این باغ‌ها بیابد.

در همین حال، اکثر نویسندگان به این موضوع اشاره نکردند. نام پادشاهی که دستور طراحی سازه را داده است. در عوض، آنها به طور مبهم از او به عنوان "الفپادشاه سوریه»، به این معنی که ممکن است نبوکدنصر دوم، سناخریب یا شخص دیگری باشد.

ساختار باغ های معلق

این نویسندگان و مورخان چیزهای زیادی درباره گفتن دارند. مکانیسم ها، ساختار و ظاهر کلی باغ، اما ایده اصلی یکسان است.

در بیشتر بازگویی ها، گفته می شود که باغ ساختاری مربع شکل بوده که با دیوارهایی از آجر احاطه شده است. گفته می شود که این دیوارها تا 75 فوت ارتفاع داشته و ضخامت آنها 20 فوت بوده است. علاوه بر این، گفته می شود که هر ضلع باغ مربع شکل حدود 100 فوت طول داشته است.

این تخت های باغ به گونه ای چیده شده اند که سبکی پلکانی یا زیگوراتی با باغ مجاور ایجاد می کنند. تخت ها (یا سطوح) در ارتفاع بالاتر یا پایین تر قرار می گیرند. همچنین گفته می شود که بسترها به اندازه کافی عمیق هستند که بتوانند ریشه های عمیق خرما نخل ، درختان انجیر، درختان بادام و بسیاری از درختان زینتی دیگر را پشتیبانی کنند.

تخت باغ ها یا بالکن های روی گفته می شود که گیاهان کاشته شده اند، گفته می شود که با مواد مختلفی مانند نیزار، قیر، آجر و سیمان لایه بندی شده اند و یکپارچگی ساختاری باغ را حفظ کرده و در عین حال مانع از خراب شدن پایه های آب می شود.

گفته می‌شود که باغ‌ها دارای سیستم پیچیده‌ای از آب‌نماها مانند حوض‌ها و آبشارها هستند که علاوه بر خاموش کردن گیاهان، به کل آب نیز اضافه می‌شوند.اتمسفر.

همچنین گفته می‌شود که دارای مناظر سخت پیچیده مانند مسیرهای پیاده‌روی، بالکن‌ها، نرده‌ها، نرده‌ها، مجسمه‌ها و نیمکت‌ها است که پناهگاهی امن برای اعضای سلطنتی فراهم می‌کند خانواده برای لذت بردن از طبیعت و تنش زدایی.

مکانیسم آبیاری باغ های معلق بابل

محوطه سازی نفیس، مکانیسم های آبیاری، معماری سازه ای و شیوه های باغبانی در باغ‌های معلق بی‌رقیب بودند.

یکی از این شاهکارهای شگفت‌انگیز که تقریباً غیرممکن تلقی می‌شد، موضوع پمپاژ آب به سطوح بالا یا بسترهای باغ بود. اگرچه رودخانه فرات بیش از مقدار کافی آب برای نگهداری گیاهان فراهم می کرد، بالا بردن آنها به سطوح بالاتر کار دشواری بود.

اگرچه شواهد باستان شناسی کافی وجود ندارد، بسیاری از کارشناسان این نظریه را مطرح می کنند که تغییر پمپ زنجیره ای یا یک سیستم پیچ ارشمیدس برای پمپاژ آب به این بسترهای باغ بزرگ که تقریباً 100 فوت از رودخانه "معلق" بودند استفاده شد. آبراه ها و مکانیسم های بالا بردن مورد استفاده در شهر نینوا در زمان سلطنت سناخریب.

Hanging Gardens of Babylon سوالات متداول

1. آیا باغ های معلق بابل هنوز وجود دارد؟

باغ های معلق بابل، یک شگفتی معروف باستانی، اعتقاد بر این است که در عراق واقع شده است اما تاکنون وجود نداشته است.پیدا شد و ممکن است هنوز وجود نداشته باشد.

2. چه چیزی باغ های معلق را ویران کرد؟

گفته می شود که باغ های معلق در سال 226 قبل از میلاد در اثر زلزله ویران شده است.

3. آیا بردگان باغ‌های معلق بابل را ساختند؟

فرض می‌رود که اسیران جنگی و بردگان مجبور به ساختن باغ‌های معلق و تکمیل آن شدند.

4. باغ های معلق بابل چه ویژگی خاصی دارد؟

باغ ها به عنوان یک شاهکار مهندسی قابل توجه و خیره کننده توصیف شدند. این باغ دارای یک سری باغ های طبقه بندی شده بود که شامل انواع مختلفی از درختچه ها، درختان و انگور بود که همه آنها شبیه کوه سبز بزرگی بود که از خشت گلی ساخته شده بود.

5. ارتفاع باغ‌های معلق چقدر بود؟

ارتفاع باغ‌ها حدود 75 تا 80 فوت بود. وجود را نمی توان به طور کامل انکار کرد یا پذیرفت. به این ترتیب، ما نمی‌توانیم وجود آن را رد کنیم زیرا چندین نویسنده و مورخ باستانی، علی‌رغم خاطرات گوناگون، این بنا را به عنوان یکی از بزرگترین دستاوردهای بشر ستوده‌اند.

آیا باغ‌های معلق بابل واقعی بودند یا اغراق در باغ‌های سناخریب در نینوا؟ با توجه به یافته‌های باستان‌شناسی کنونی و وضعیت خرابه‌های عراق امروزی، شاید مطمئن نباشیم.

استفان ریس یک مورخ است که در نمادها و اساطیر تخصص دارد. او چندین کتاب در این زمینه نوشته است و آثارش در مجلات و مجلات سراسر جهان به چاپ رسیده است. استفن که در لندن به دنیا آمد و بزرگ شد، همیشه به تاریخ عشق می ورزید. در کودکی، ساعت‌ها به بررسی متون باستانی و کاوش در خرابه‌های قدیمی می‌پرداخت. این امر باعث شد که او به دنبال تحقیقات تاریخی باشد. شیفتگی استفان به نمادها و اساطیر از این اعتقاد او ناشی می شود که آنها اساس فرهنگ بشری هستند. او معتقد است که با درک این اسطوره ها و افسانه ها می توانیم خود و دنیای خود را بهتر بشناسیم.