20 موجود اسطوره ای منحصر به فرد یونانی

  • این را به اشتراک بگذارید
Stephen Reese

    اساطیر یونان مملو از خدایان، نیمه خدایان، هیولاها و جانوران دورگه است، هم جذاب و هم وحشتناک.

    بیشتر این موجودات خیالی ترکیبی از انسان و حیوانات، عمدتاً ترکیبی از زیبایی زنانه با شنیع جانوران. آنها معمولاً در داستان ها برای نشان دادن خرد، هوش، نبوغ و گاهی اوقات ضعف های یک قهرمان نمایش داده می شدند.

    در اینجا نگاهی به برخی از محبوب ترین و منحصر به فردترین موجودات در اساطیر یونان باستان داریم.

    آژیرها

    آژیرها موجودات خطرناکی انسان خوار بودند، با بدن هایی که نیمه پرنده و نیمه زن بودند. آنها در اصل زنانی بودند که الهه پرسفون را هنگام بازی در مزارع همراهی می کردند تا اینکه توسط هادس ربوده شد. پس از این واقعه، دیمتر، مادر پرسفون، آنها را به موجوداتی شبیه پرنده تبدیل کرد و آنها را به دنبال دخترش فرستاد.

    در برخی نسخه ها، سیرن ها به صورت بخشی زن و بخشی ماهی، پری دریایی های معروفی که ما هستند، به تصویر کشیده شده اند. امروز بدانند آژیرها به خاطر نشستن روی صخره ها و خواندن آهنگ هایی با صدای زیبا و فریبنده خود معروف بودند و ملوانانی را که صدای آنها را می شنیدند مسحور می کردند. به این ترتیب ملوانان را به جزیره خود کشاندند و آنها را کشتند و بلعیدند.

    تایفون

    تایفون کوچکترین پسر تارتاروس و گایا، که به عنوان "پدر همه هیولاها" شناخته می شود و با Echidna ازدواج کرده بود، به همان اندازه وحشتناکهیولا.

    در حالی که تصویرهای او بسته به منبع متفاوت بود، به طور کلی، گفته می شود که تایفون غول پیکر و شنیع با صدها نوع مختلف بال در سراسر بدنش، چشمانی که قرمز می درخشند و صدها سر اژدها در حال جوانه زدن هستند. تایفون با زئوس ، خدای رعد و برق، نبرد کرد که سرانجام او را شکست داد. سپس یا به تارتاروس انداخته شد یا برای همیشه در زیر کوه اتنا دفن شد.

    پگاسوس

    پگاسوس یک اسب نر بالدار و جاودانه بود که از گورگون متولد شد. خون مدوسا که هنگام سر بریدن توسط قهرمان ریخته شد پرسئوس .

    اسب وفادارانه به پرسئوس خدمت کرد تا اینکه قهرمان مرد و پس از آن او به کوه المپ پرواز کرد و در آنجا به زندگی خود ادامه داد. بقیه روزهایش در نسخه‌های دیگر، پگاسوس با قهرمان بلروفون جفت شد، که او را اهلی کرد و سوارش کرد تا به نبرد با کیمرای آتش‌نفس ببرد. سرانجام به صورت صورت فلکی پگاسوس در آسمان شب جاودانه شد.

    Satyrs

    Satyrs موجوداتی نیمه جانور و نیمه انسان بودند که در تپه ها زندگی می کردند و جنگل های یونان باستان آنها بالاتنه انسان و پایین تنه بز یا اسب از کمر داشتند.

    ساتیرها به ریبالدوزی و دوستدار موسیقی، زنان، رقص و شراب معروف بودند. آنها اغلب با خدا همراهی می کردنددیونیسوس . آنها همچنین به دلیل ناتوانی در کنترل تکانه های خود و موجودات شهوانی بودند که مسئول تجاوز به انسان های فانی و پوره های بی شماری بودند.

    مدوزا

    در اساطیر یونانی، مدوسا کشیش زیبای آتنا بود که توسط پوزئیدون در معبد آتنا مورد تجاوز قرار گرفت.

    آتنا که از این موضوع خشمگین شد مدوسا را ​​با لعن و نفرینی بر او تنبیه کرد که او را به موجودی شنیع با پوست سبز رنگ، مارهای مارپیچ برای مو و توانایی تبدیل هر کسی که به چشمانش نگاه می کرد به سنگ تبدیل کرد.

    مدوسا برای بسیاری در انزوا رنج می برد. سالها تا اینکه توسط پرسئوس سر بریده شد. پرسئوس سر بریده او را گرفت و از آن برای محافظت از خود استفاده کرد و آن را به آتنا هدیه داد و او آن را روی aegis خود گذاشت.

    Hydra

    Lernaean Hydra یک هیولای مارپیچ با 9 سر مرگبار بود. هیدرا که در خانواده تایفون و اکیدنا متولد شد، در نزدیکی دریاچه لرنا در یونان باستان زندگی می کرد و باتلاق های اطراف آن را خالی از سکنه کرد و جان بسیاری را گرفت. برخی از سرهای آن آتش نفس می‌کشیدند و یکی از آنها جاودانه بود.

    جانور وحشتناک را نمی‌توان شکست داد زیرا بریدن یک سر تنها باعث رشد دو سر دیگر شد. هیدرا به دلیل نبرد با قهرمان هراکلس که با بریدن سر جاودانه‌اش با شمشیر طلایی با موفقیت آن را کشت.

    هارپی‌ها

    هارپی‌ها موجودات اساطیری کوچک و زشتی بودند. صورت یک زن و بدن یک پرنده معروف بهتجسم بادهای طوفانی آنها را "سگ های زئوس" می نامیدند و نقش اصلی آنها حمل بدکاران به خشمگین ها (Erinyes) بود تا مجازات شوند.

    هارپی ها همچنین مردم و چیزها را از زمین می ربودند و اگر کسی گم می شد، آنها معمولا مقصر بودند آنها همچنین مسئول ایجاد تغییرات در بادها بودند.

    مینوتائور

    مینوتور سر و دم گاو نر و بدن انسان داشت. . این فرزندان ملکه کرت پاسیفا، همسر شاه مینوس و یک گاو نر سفید برفی بود که پوزیدون فرستاده بود تا برای خود قربانی شود. با این حال، به جای قربانی کردن گاو نر آنطور که باید، شاه مینوس به حیوان اجازه زندگی داد. پوزئیدون برای تنبیه او، پاسیفا را وادار کرد که عاشق گاو نر شود و در نهایت مینوتور را به دوش بکشد.

    مینوتائور میل سیری ناپذیری به گوشت انسان داشت، بنابراین مینوس آن را در لابیرنت ساخته شده توسط او زندانی کرد. ددالوس صنعتگر آنجا باقی ماند تا اینکه سرانجام توسط قهرمان تسئوس با کمک آریادنه، دختر مینوس کشته شد. Furies اثر ویلیام آدولف بوگرو. دامنه عمومی.

    Fries که یونانیان آن را "Erinyes" نیز می نامیدند، خدایان زن قصاص و انتقام بودند که بدکاران را به دلیل ارتکاب جنایات علیه نظم طبیعی مجازات می کردند. اینها شامل شکستن سوگند، تعهد کردن بودماترکشی یا پدرکشی و سایر کارهای نادرست از این دست.

    خشمگین ها Alecto (خشم)، Megaera (حسادت) و Tisiphone (انتقام جو) نامیده می شدند. آنها به عنوان زنان بالدار بسیار زشت با مارهای سمی پیچیده شده به دور بازوها، کمر و موهایشان و تازیانه هایی حمل می کردند که برای مجازات جنایتکاران استفاده می کردند.

    یکی از قربانیان معروف خشم اورستس بود. پسر آگاممنون که به دلیل کشتن مادرش کلیتمنسترا مورد آزار و اذیت آنها قرار گرفت.

    Cyclopes

    Cyclopes فرزندان گایا و اورانوس بودند. آنها غول های قدرتمندی بودند که قدرت بسیار زیادی داشتند و هر کدام یک چشم بزرگ در وسط پیشانی خود داشتند.

    سیکلوپ ها به دلیل مهارت های چشمگیر خود در صنایع دستی و آهنگری بسیار توانا معروف بودند. بر اساس برخی منابع، آنها فاقد هوش و موجودات وحشی بودند که در غارها زندگی می کردند و هر انسانی را که می دیدند می خوردند.

    یکی از این سیکلوپ ها پولیفموس، پسر پوزئیدون بود که به خاطر برخوردش با اودیسه و مردانش معروف بود.

    Chimera

    Chimera در اساطیر یونان به عنوان یک هیبرید تنفس کننده آتش ظاهر می شود، با بدن و سر شیر، سر بز بر پشت و سر مار برای یک دم، اگرچه این ترکیب بسته به نسخه می تواند متفاوت باشد.

    Chimera در لیکیا زندگی می کرد، جایی که باعث ویرانی و ویرانی مردم و سرزمین های اطراف آن شد. این جانور وحشتناکی بود که از آتش نفس می کشید ودر نهایت توسط بلروفون کشته شد. بلروفون سوار بر اسب بالدار پگاسوس، گلوی شعله ور جانور را با نیزه ای سربی زد و باعث مرگ آن شد و در فلز مذاب خفه شد.

    Griffins

    Griffins (همچنین با املای griffon یا gryphon ) جانورانی عجیب با بدن شیر و سر پرنده، معمولاً عقاب بودند. گاهی اوقات چنگال های عقاب را به عنوان پای جلویی خود داشت. گریفین ها اغلب از اموال و گنجینه های گرانبها در کوه های اسکیت محافظت می کردند. تصویر آنها در هنر یونانی و هرالدریک بسیار محبوب شد.

    Cerberus

    متولد هیولا Typhon و Echidna، Cerberus یک نگهبان هیولا با سه سر بود. دم یک مار و سر بسیاری از مارهایی که از پشت او رشد می کنند. کار سربروس نگهبانی از دروازه های دنیای زیرین بود و از فرار مردگان به سرزمین زندگان جلوگیری می کرد.

    سربروس که سگ شکاری هادس نیز نامیده می شود، سرانجام توسط هراکلس به عنوان یکی از دوازده کارش دستگیر شد. و از عالم اموات بیرون آورده شدند.

    سنتورها

    سنتورها جانورانی نیمه اسب و نیمه انسان بودند که از پادشاه لاپیت ها، ایکسیون و نفله متولد شدند. این موجودات با بدن اسب و سر، نیم تنه و بازوهای یک مرد، به خاطر طبیعت خشن، وحشیانه و بدوی خود شناخته می شدند.

    سنتوروماکی به نبرد بین لاپیت ها و قنطورس ها اشاره دارد، یک رویداد. جایی کهتسئوس اتفاقا حضور داشت و ترازو را به نفع لاپیت ها خم کرد. قنطورس ها رانده و نابود شدند.

    در حالی که تصویر کلی از سنتورها منفی بود، یکی از مشهورترین قنطورس ها Chiron بود که به دلیل خرد و دانش خود شهرت داشت. او معلم چندین شخصیت بزرگ یونانی از جمله آسکلپیوس ، هراکلس، یاسون و آشیل شد.

    مورموس

    مورموس ها همراهان هکاته، الهه یونانی بودند. جادوگری آنها موجودات مونثی بودند که شبیه خون‌آشام‌ها بودند و به دنبال بچه‌های کوچکی بودند که بدرفتاری می‌کردند. آنها همچنین می توانستند به زن زیبا تبدیل شوند و مردان را به رختخواب خود بکشانند تا گوشت آنها را بخورند و خون آنها را بنوشند. در یونان باستان، مادران برای فرزندان خود داستان هایی در مورد مورموها تعریف می کردند تا آنها را وادار به رفتار کنند. بالها، دم مار و سر و سینه زن. او توسط الهه هرا فرستاده شد تا شهر تبس را گرفتار کند، جایی که او هر کسی را که نمی توانست معمای او را حل کند بلعید. هنگامی که ادیپ، پادشاه تبس، سرانجام آن را حل کرد، چنان شوکه و ناامید شد که با پرتاب خود از کوه خودکشی کرد.

    چاریبدیس و اسکیلا

    چاریبدیس، دختر خدای دریا پوزئیدون توسط عمویش زئوس نفرین شد و او را اسیر کرد و به قعر دریا زنجیر کرد. او تبدیل به یک هیولای دریایی مرگبار شد کهدر زیر صخره ای در یک طرف تنگه مسینا زندگی می کرد و تشنگی بی پایان برای آب دریا داشت. او سه بار در روز مقادیر زیادی آب می‌نوشید و دوباره آب را آروغ می‌زد و گرداب‌هایی ایجاد می‌کرد که کشتی‌ها را در زیر آب می‌مکید تا به هلاکت برسد.

    اسکیلا همچنین یک هیولای وحشتناک بود که در طرف دیگر زندگی می‌کرد. از کانال آب اصل و نسب او ناشناخته است، اما اعتقاد بر این است که او دختر هکاته است. اسکیلا هر کسی را که به سمت کانال باریک او نزدیک‌تر می‌شد می‌بلعد.

    از اینجاست که ضرب‌المثل بین اسکیلا و کریبدیس آمده است که به مواجهه با دو به همان اندازه دشوار، خطرناک یا ناخوشایند اشاره دارد. انتخاب ها این تا حدودی شبیه به عبارت مدرن بین سنگ و مکان سخت است.

    Arachne

    Minerva and Arachne توسط René-Antoine Houasse، 1706

    Arachne یک بافنده بسیار ماهر در اساطیر یونانی بود که الهه آتنا را به مسابقه بافندگی دعوت کرد. مهارت های او بسیار برتر بود و آتنا چالش را از دست داد. آتنا که احساس می کرد توهین شده بود و نمی توانست خشم خود را کنترل کند، آراخنه را نفرین کرد و او را به یک عنکبوت بزرگ و شنیع تبدیل کرد تا به او یادآوری کند که هیچ انسانی همتای خدایان نیست.

    لامیا

    لامیا زنی بسیار زیبا و جوان (بعضی ها می گویند ملکه لیبی بود) و از عاشقان زئوس بود. هرا همسر زئوس به لامیا حسادت کرد و همه فرزندانش را کشتتا او را رنج بکشد او همچنین لامیا را نفرین کرد و او را به یک هیولای شریر تبدیل کرد که برای جبران از دست دادن خود فرزندان دیگران را شکار کرد و کشت.

    Graeae

    Perseus و Graeae توسط ادوارد برن جونز. دامنه عمومی.

    Graeae سه خواهر بودند که یک چشم و دندان مشترک بین آنها داشتند و قدرت دیدن آینده را داشتند. نام آنها دینو (ترس)، انیو (وحشت) و پمفردو (زنگ هشدار) بود. آنها به خاطر رویارویی خود با قهرمان افسانه ای پرسئوس شناخته می شوند که از آنها برتری پیدا کرد. پرسئوس چشم آنها را دزدید و آنها را مجبور کرد که محل سه مورد ویژه ای را که برای کشتن مدوسا نیاز داشت به او بگویند.

    Wrapping Up

    اینها تنها تعدادی از محبوب ترین آنها هستند. موجودات اساطیر یونانی این موجودات اغلب چهره هایی بودند که به یک قهرمان اجازه می دادند تا بدرخشد و مهارت های خود را در هنگام مبارزه با آنها و پیروزی نشان دهند. آنها همچنین اغلب به عنوان پس زمینه برای نشان دادن خرد، نبوغ، نقاط قوت یا ضعف شخصیت اصلی استفاده می شدند. در این راه هیولاها و موجودات عجیب اسطوره های یونانی نقش مهمی ایفا کردند و اسطوره ها را رنگ آمیزی کردند و داستان های قهرمانان را جلا دادند.

    استفان ریس یک مورخ است که در نمادها و اساطیر تخصص دارد. او چندین کتاب در این زمینه نوشته است و آثارش در مجلات و مجلات سراسر جهان به چاپ رسیده است. استفن که در لندن به دنیا آمد و بزرگ شد، همیشه به تاریخ عشق می ورزید. در کودکی، ساعت‌ها به بررسی متون باستانی و کاوش در خرابه‌های قدیمی می‌پرداخت. این امر باعث شد که او به دنبال تحقیقات تاریخی باشد. شیفتگی استفان به نمادها و اساطیر از این اعتقاد او ناشی می شود که آنها اساس فرهنگ بشری هستند. او معتقد است که با درک این اسطوره ها و افسانه ها می توانیم خود و دنیای خود را بهتر بشناسیم.