نماد صلیب آهنین چیست و آیا نماد نفرت است؟

  • این را به اشتراک بگذارید
Stephen Reese

اگر از ده ها نفر در مورد نظر آنها درباره صلیب آهنین نظرسنجی کنید، احتمالاً ده ها پاسخ متفاوت دریافت خواهید کرد. با توجه به اینکه ارتش آلمان در طول قرن نوزدهم و همچنین در هر دو جنگ جهانی از آن استفاده می‌کرد، چندان تعجب‌آور نیست و همراه با سواستیکا نماد برجسته نازی‌ها بود.

با این حال، وضعیت صلیب آهنین به عنوان "نماد نفرت" امروزه مورد مناقشه است و بسیاری استدلال می کنند که این صلیب آهنی به همان شکلی که سواستیکا سزاوار تحقیر عمومی نیست. حتی امروزه شرکت‌های پوشاکی وجود دارند که از صلیب آهنی به عنوان لوگوی خود استفاده می‌کنند. این امر شهرت نماد را در وضعیتی برزخی قرار می دهد - برخی هنوز با شک به آن نگاه می کنند در حالی که برای برخی دیگر کاملاً بازسازی شده است.

صلیب آهنین چگونه است؟

ظاهر صلیب آهنی کاملاً قابل تشخیص است - یک صلیب مشکی استاندارد و متقارن با چهار بازوی یکسان که در نزدیکی مرکز باریک هستند و به سمت انتهای خود بزرگ می شوند. صلیب همچنین دارای طرح کلی سفید یا نقره ای است. این شکل صلیب را برای مدال‌ها و مدال‌ها مناسب می‌کند، که معمولاً از آن استفاده می‌شود.

منشا صلیب آهنی چیست؟

منشا صلیب آهنی از اساطیر آلمانی یا نورس باستان مانند بسیاری از نمادهای دیگر که ما با آلمان نازی مرتبط می‌دانیم. در عوض، برای اولین بار در پادشاهی پروس، یعنی آلمان، در هجدهم میلادی به عنوان یک تزئین نظامی استفاده شد.قرن 19.

به طور دقیق تر، صلیب به عنوان یک نماد نظامی توسط فردریک ویلیام سوم پادشاه پروس در 17 مارس 1813، در قرن نوزدهم، تأسیس شد. این در اوج جنگ های ناپلئونی بود و صلیب به عنوان جایزه ای برای قهرمانان جنگ پروس استفاده می شد. با این حال، اولین کسی که صلیب آهنین دریافت کرد، همسر فقید پادشاه فردریک، ملکه لوئیز بود که در سال 1810 در سن 34 سالگی درگذشت. جنگ های ناپلئون PD.

صلیب پس از مرگ به او داده شد زیرا هم پادشاه و هم تمام پروس هنوز در سوگ از دست دادن ملکه عزادار بودند. او در زمان خود مورد علاقه همه بود و به خاطر اعمال بسیارش به عنوان یک حاکم، از جمله ملاقات با امپراتور فرانسه ناپلئون اول و درخواست صلح، روح فضیلت ملی نامیده شد. حتی خود ناپلئون نیز پس از مرگ او اظهار داشت که پادشاه پروس بهترین وزیر خود را از دست داده است .

اگر اولین بار از صلیب آهنین اینگونه استفاده شد، آیا به این معنی است که این صلیب آهنین پایه گذاری نشده است. در اصل روی هر چیز دیگری؟

نه واقعا.

گفته می شود که صلیب آهنین بر اساس نماد صلیب پاته ، نوعی صلیب مسیحی ، از شوالیه های فرقه توتونیک - یک فرقه کاتولیک پایه گذاری شده است. در اواخر قرن 12 و 13 در اورشلیم. پاتی صلیب تقریباً شبیه صلیب آهنی بود، اما بدون امضای سفید یا نقره‌ایمرزها.

بعد از جنگ های ناپلئونی، صلیب آهنین در درگیری های بعدی در دوران امپراتوری آلمان (1871 تا 1918)، جنگ جهانی اول و همچنین در آلمان نازی همچنان مورد استفاده قرار گرفت.

صلیب آهنین و دو جنگ جهانی

ستاره صلیب بزرگ (1939). منبع.

چند چیز می تواند تصویر و شهرت یک نماد را به اندازه نازیسم لکه دار کند. ورماخت حتی با تأسیس لیگ ملکه لوئیز در دهه 1920 و به تصویر کشیدن ملکه فقید به عنوان زن ایده آل آلمانی، از ملکه لوئیز به عنوان تبلیغات استفاده کرد.

جنگ جهانی اول چندان تأثیر مخربی بر جامعه نداشت. شهرت صلیب همانطور که از آن به همان شیوه قبلی استفاده می شد - به عنوان یک نماد نظامی برای مدال ها و جوایز دیگر.

در طول جنگ جهانی دوم، هیتلر با قرار دادن صلیب در داخل صلیب آهنی شروع به استفاده از صلیب در ارتباط با سواستیکا کرد.

با وحشتی که نازی ها در طول جنگ جهانی دوم مرتکب شدند، صلیب آهنی به سرعت توسط بسیاری از سازمان های بین المللی در کنار صلیب شکسته به عنوان نماد نفرت تلقی شد.

صلیب آهنی امروز

مدال صلیب آهنی با صلیب شکسته در مرکز آن به سرعت پس از جنگ جهانی دوم متوقف شد. با این وجود، برتری‌طلبان سفیدپوست و نئونازی‌ها در سرتاسر جهان به استفاده پنهانی یا آشکار از آن ادامه دادند.

در این بین، بوندسوهر - نیروهای مسلح پس از جنگجمهوری فدرال آلمان – شروع به استفاده از نسخه جدید صلیب آهنین به عنوان نماد رسمی جدید ارتش کرد. آن نسخه در نزدیکی خود دارای یک صلیب شکسته نبود و حاشیه سفید/نقره ای از چهار لبه بیرونی بازوهای صلیب برداشته شد. این نسخه از صلیب آهنی به عنوان یک نماد نفرت دیده نمی شد.

یکی دیگر از نمادهای نظامی که جایگزین صلیب آهنی نیز شد Balkenkrouz بود - این نماد از نوع صلیب در طول جنگ جهانی دوم استفاده می شد. همچنین به عنوان نماد نفرت تلقی نمی شد زیرا با صلیب شکسته آغشته نشده بود. با این حال، صلیب آهنی اصلی هنوز در آلمان و در بیشتر نقاط جهان منفی است.

یک استثنای جالب، ایالات متحده است که در آن صلیب آهنین به آن بدی شهرت نداشت. در عوض، توسط چندین سازمان دوچرخه‌سوار و بعداً - اسکیت‌بازان و سایر گروه‌های علاقه‌مند به ورزش‌های شدید، پذیرفته شد. هم برای دوچرخه‌سواران و هم برای بسیاری دیگر، صلیب آهنین به دلیل ارزش شوک آن، عمدتاً به عنوان نمادی سرکش استفاده می‌شد. به نظر نمی‌رسد که مستقیماً با احساسات نئونازی در ایالات متحده مرتبط باشد، اگرچه گروه‌های نازی رمزارز به احتمال زیاد همچنان از این نماد استقبال می‌کنند و از آن استفاده می‌کنند.

هنوز، استفاده آزادتر از صلیب آهنین در ایالات متحده تا حدودی اعتبار این نماد را بازسازی کرده است. به طوری که حتی مارک های تجاری برای پوشاک و کالاهای ورزشی وجود دارد که از صلیب آهنی - بدون هیچ گونه استفاده می کنندالبته صلیب شکسته روی آن. اغلب، هنگامی که به این روش استفاده می شود، نماد "صلیب آهنی پروس" نامیده می شود تا آن را از نازیسم متمایز کند.

متأسفانه، لکه دار شدن رایش سوم حتی در ایالات متحده نیز تا حدودی باقی مانده است. در حالی که بازخرید نمادهایی مانند صلیب آهنین عالی است زیرا در ابتدا برای گسترش نفرت استفاده نمی‌شدند، این یک روند کند و دشوار است زیرا گروه‌های نفرت‌انگیز به هر حال به استفاده از آنها ادامه می‌دهند. به این ترتیب، بازسازی صلیب آهنین به طور ناخواسته پوششی برای گروه های نازی کریپتو نازی و ناسیونالیست سفید و تبلیغات آنها فراهم می کند. بنابراین، باید دید در آینده ای نزدیک، چهره عمومی صلیب آهنین چگونه تغییر خواهد کرد.

به طور خلاصه

دلایل اختلافات پیرامون صلیب آهنین واضح است. هر نماد مرتبط با رژیم نازی هیتلر خشم عمومی را به دنبال خواهد داشت. علاوه بر این، بسیاری از گروه‌های علنا ​​نئونازی، و همچنین گروه‌های نازی رمزارز، همچنان به استفاده از این نماد ادامه می‌دهند، بنابراین اغلب توجیه می‌شود که این نماد را بالا می‌برد. این احتمالاً قابل انتظار است - هر نماد نفرت سابقی که جامعه سعی در بازیابی آن داشته باشد، به طور پنهانی توسط گروه های نفرت استفاده می شود، در نتیجه بازسازی نماد را کند می کند. امروز این کشور رنگ و بوی ارتباط خود را با نازی ها دارد. این باعث شده است که در ADL به عنوان یک نماد نفرت ذکر شود و همچنان تا حد زیادی به این عنوان نگاه می شود.

استفان ریس یک مورخ است که در نمادها و اساطیر تخصص دارد. او چندین کتاب در این زمینه نوشته است و آثارش در مجلات و مجلات سراسر جهان به چاپ رسیده است. استفن که در لندن به دنیا آمد و بزرگ شد، همیشه به تاریخ عشق می ورزید. در کودکی، ساعت‌ها به بررسی متون باستانی و کاوش در خرابه‌های قدیمی می‌پرداخت. این امر باعث شد که او به دنبال تحقیقات تاریخی باشد. شیفتگی استفان به نمادها و اساطیر از این اعتقاد او ناشی می شود که آنها اساس فرهنگ بشری هستند. او معتقد است که با درک این اسطوره ها و افسانه ها می توانیم خود و دنیای خود را بهتر بشناسیم.