فهرست مطالب
سیذارتا گوتاما، که بیشتر به عنوان بودا یا "روشنفکر" شناخته می شود، از یک زندگی ممتاز ناشی شد، که در نهایت در تلاش برای نجات از آن صرف نظر کرد.
بودایی ها بر این باورند که روزی در حالی که زیر درختی مشغول مراقبه بود، مفهوم رنج را به تصویر کشید. از این ظهور، مبانی بودیسم بیرون آمد، که رسماً چهار حقیقت شریف نامیده می شود. بودا و بنابراین برای عمل بودایی اساسی هستند. آنها حاوی بسیاری از آموزه ها و رهنمودهای اساسی هستند که بودایی ها دنبال می کنند.
- آنها بیانگر بیداری هستند زیرا این اولین سخنرانی های بودا بود. طبق افسانه های بودایی، بودا زیر درخت بودی در حال مراقبه بود که ذهنش در مورد مفاهیم رنج و رستگاری روشن شد، که در نهایت به روشنگری او انجامید.
- اینها دائمی هستند و هرگز تغییر نمی کنند زیرا ماهیت اصلی انسان ثابت می ماند. در حالی که احساسات و افکار در نوسان هستند و موقعیت ها در طول زمان تغییر می کنند، هیچ انسانی نمی تواند از پیر شدن، بیمار شدن و مرگ در مقطعی اجتناب کند یا بگریزد.
- آنها به امید اشاره می کنند که چرخه رنج، تولد و تولد مجدد پایان یافته است. آنها موعظه می کنند که انتخاب با خود شخص است که در همان مسیر بماند یا تغییر کندمسیر او، و در نهایت، سرنوشت او.
- آنها نماد آزادی از زنجیره رنج هستند. با پیروی از مسیر روشنگری و در نهایت دستیابی به حالت آزاد شده نیروانا، هرگز مجبور نیستید دوباره تناسخ را طی کنید.
چهار نشانه/منظور
چیزی که خود بودا را به تغییر مسیر زندگی خود سوق داد، مجموعه ای از برخوردهای مهمی بود که او در 29 سالگی داشت. قدیمی گفته می شود که او یک بار دیوارهای کاخ خود را ترک کرد تا دنیای بیرون را تجربه کند و از دیدن اثبات رنج بشر شوکه شد.
بر خلاف زندگی کامل و مجلل که از بدو تولد همیشه در محاصره اش بوده است. چیزی که دید چشمانش را به دنیایی کاملا متفاوت باز کرد. اینها در نهایت به عنوان چهار نشانه یا چهار منظره بودا شناخته شدند:
- یک پیرمرد
- یک فرد بیمار
- جسد مرده
- زهد (کسی که با انضباط و پرهیز شدید زندگی می کرد)
گفته می شود که سه نشانه اول او را متوجه می کند که هیچ کس نمی تواند از دست دادن جوانی، سلامتی و زندگی بگریزد و او را با مرگ و میر خود کنار بیاورد. و با وجود قانون کارما، شخص مجبور است این روند را بارها و بارها تکرار کند و رنج خود را بیشتر کند.
از سوی دیگر، علامت چهارم، راه خروج از چرخ کارمایی را نشان میدهد که با دستیابی به نیروانا یا حالت کامل وجود است.این چهار نشانه در تضاد با زندگی او بود که همیشه می دانست و احساس می کرد مجبور است در مسیر خود به سوی روشنگری حرکت کند. آریاساکا»، این دکترین ها از واقعیت های تغییر ناپذیری صحبت می کنند که فرد را قادر می سازد به نیروانا دست یابد. این کلمه از ariya به معنای پاک، نجیب یا عالی گرفته شده است. و sacca که به معنای "واقعی" یا "واقعی" است.
چهار حقیقت اصیل اغلب توسط بودا در آموزه های خود به عنوان وسیله ای برای به اشتراک گذاشتن سفر خود استفاده می شد و می توان آنها را یافت. در Dhammacakkappavattana Sutta، رکورد رسمی اولین سخنرانی بودا.
1-اولین حقیقت نجیب: Dukkha
معمولاً به معنای «رنج»، Dukkha، یا اولين حقيقت نجيب گاهي به عنوان شيوه اي منفي از نگاه به جهان توصيف مي شود. با این حال، این آموزش بیش از یک توصیف سطحی از درد یا ناراحتی فیزیکی است که انسان تجربه می کند. نه منفی است و نه مثبت.
بلکه تصویری واقع گرایانه از وجود انسان است که در آن افراد دچار پریشانی روانی، احساس ناامیدی یا نارضایتی یا ترس از تنهایی می شوند. از نظر جسمی، مردم نمی توانند از این واقعیت بگریزند که همه پیر می شوند، بیمار می شوند و می میرند.
با توجه به معنای واقعی آن، اولین حقیقت شریف را می توان به حالتی از گسست یا تکه تکه بودن نیز در نظر گرفت. به عنوان یکفردی که در جستجوی لذت های ظاهری یا ظاهری غوطه ور می شود، هدف خود را در زندگی از دست می دهد. بودا در آموزه های خود شش مورد از دوخا را در زندگی ذکر کرد:
- تجربه یا مشاهده تولد
- احساس اثرات بیماری
- ضعیف شدن بدن به عنوان نتیجه پیری
- ترس از مردن داشتن
- ناتوانی در بخشیدن و رها کردن نفرت
- از دست دادن میل قلبی
2 - حقیقت شریف دوم: سامودایا
سامودایا به معنای مبدأ یا سرچشمه دومین حقیقت شریف است که دلایل همه رنج های بشر را توضیح می دهد. به گفته بودا، این رنج ناشی از خواسته های برآورده نشده و ناشی از عدم درک آنها از ماهیت واقعی آنهاست. میل، در این زمینه، فقط به احساس خواستن چیزی اشاره نمی کند، بلکه چیزی بیشتر را نشان می دهد.
یکی از اینها «کما تانها» یا هوس های جسمانی است که به همه چیزهایی اشاره دارد که ما به آن ها می پردازیم. میل هایی که به حواس ما مرتبط هستند - بینایی، بویایی، شنوایی، چشایی، احساس و حتی افکار ما به عنوان حس ششم. دیگری «بهاوا تانا» است، اشتیاق برای زندگی جاودانه یا چسبیدن به وجود. این میل پایدارتری است که بودا معتقد است ریشه کن کردن آن دشوار است مگر اینکه فرد به روشنگری دست یابد. این ناشی از یک ذهنیت مخرب است،حالتی از دست دادن تمام امید، و تمایل به توقف وجود، زیرا فرد معتقد است که با انجام این کار، تمام رنج ها پایان می یابد.
3- حقیقت نجیب سوم: Nirodha
سومین حقیقت شریف یا نیرودا که به «پایان» یا «بستن» ترجمه میشود، سپس موعظه میکند که پایانی برای همه این رنجها وجود دارد. این به این دلیل است که انسانها لزوماً درمانده نیستند زیرا توانایی تغییر مسیر خود را دارند، و این از طریق نیروانا است.
فقط آگاهی از اینکه رنج واقعی چیست و چه چیزی باعث آن میشود گامی در مسیر درست است. ، زیرا این به فرد این امکان را می دهد که بر اساس آن عمل کند. همانطور که یک فرد خود را بالا می برد تا تمام خواسته های خود را از بین ببرد، درک خود را از ماهیت واقعی خود باز خواهد یافت. سپس او را قادر می سازد تا به نادانی خود رسیدگی کند و او را به نیروانا برساند.
4- چهارمین حقیقت نجیب: ماگا
در نهایت، بودا راه رسیدن به آن را نشان می دهد. رهایی از رنج و قطع توالی تناسخ. این چهارمین حقیقت شریف یا «مگا» است که به معنای راه است. این راهی به سوی روشنگری است که بودا مشخص کرده است، یک راه میانه بین دو تجلی افراطی میل.
یک تجلی آن لذت است - اجازه دادن به خود برای ارضای تمام هوس های خود. بودا زمانی چنین زندگی می کرد و می دانست که این راه رنج او را از بین نمی برد. درست نقطه مقابل آن محرومیت از همه خواسته ها از جملهنیاز اساسی به رزق و روزی این راه توسط بودا نیز تلاش شد، اما بعداً متوجه شد که این نیز پاسخی نیست.
هر دو راه موفق نشدند زیرا هسته هر سبک زندگی هنوز در وجود خود لنگر انداخته بود. بودا سپس شروع به موعظه در مورد مسیر میانه کرد، تمرینی که تعادل را بین هر دو افراط پیدا می کند، اما در عین حال آگاهی فرد از خود را از بین می برد.
تنها با جدا کردن زندگی از احساس خود میتوان به روشنگری دست یافت. این فرآیند مسیر هشتگانه نامیده میشود، که دستورالعملهایی است که توسط بودا در مورد اینکه چگونه باید زندگی خود را از نظر درک جهان، افکار، کلمات و رفتار، حرفه و تلاشها، آگاهی خود زندگی کرد، تعیین کرد. و چیزهایی که فرد به آنها توجه می کند.
نتیجه گیری
چهار حقیقت اصیل ممکن است نگاهی تیره و تار به زندگی به نظر برسد، اما در هسته خود، پیامی قدرتمند است که از آزادی و آزادی صحبت می کند. کنترل سرنوشت خود به جای محدود شدن با این فکر که هر چیزی که اتفاق می افتد مقدر است و نمی توان آن را تغییر داد، آموزه های بودیسم حاوی این ایده است که به عهده گرفتن مسئولیت و انتخاب درست، مسیر آینده شما را تغییر می دهد.