فهرست مطالب
همه ما در طول زندگی خود با نوعی خرافات مواجه شده ایم، چه چیزی که به خودمان باور داریم و چه چیزی که شنیده ایم. در حالی که برخی از خرافات رایج هستند، مانند روی هم زدن انگشتان دست برای برآورده کردن آرزوهایتان، برخی دیگر آنقدر عجیب و غریب هستند که شما را به شک میاندازند.
اما، یک چیز مشترک همه خرافات این است که آنها معمولا از یک ترسی که مردم از ناشناخته ها دارند و حتی با وجود شواهد مخالف، مردم همچنان سرسختانه به آنها اعتقاد دارند.
بنابراین، خرافات چیست، از کجا می آیند و چرا ما معتقدیم در آنها؟
خرافات چیست؟
خرافات به طرق متعددی تعریف شده است، یکی از آنها این است: عقاید یا عمل ناشی از جهل، ترس از ناشناخته، اعتماد به جادو یا شانس، یا تصور نادرست از علیت . به بیان ساده، آنها باورهایی هستند که تصور میشود رویدادها یا اعمال خاصی باعث خوش شانسی یا بدشانسی میشوند.
خرافات ایمانی است که مردم به نیروهای ماوراء طبیعی دارند و روشی ناامیدکننده است که در مواقع غیرقابل پیشبینی استفاده میشود. اعتقاد بر این است که اکثر خرافات در واقع راه هایی برای حل هرگونه عدم اطمینان هستند. این حس کنترل غیرقابل کنترل، هرچند نادرست، را برای کسانی که نمی توانند سلطنت را رها کنند، فراهم می کند. روانشناسان بر این باورند که افراد در مواجهه با موارد نامطلوب مختلف تمایل به خرافات دارنداتفاقاتی که معمولا باعث ناامنی، اضطراب، ترس و عصبانیت در آنها می شود. آداب و رسوم مختلف از تلاش برای به دست گرفتن کنترل زندگی در زمانهای پر دردسر ناشی میشوند.
این باورها معمولاً خود تحمیلی هستند، عمدتاً در مورد تأثیرات ماوراء طبیعی و ایمان به این که انسانها به جای آن بر جادو، شانس و الوهیت تکیه میکنند. از علل طبیعی این باورها حول یک نیروی اسرارآمیز کنترل کننده بخت خوب یا بدشانسی و تصوری است که افراد نمی توانند با تلاش خود به آن دست یابند.
مردم بر این باورند که تنها با انجام نوعی مراسم یا رفتار به شیوه های خاصی می توانند آنها بر نیروی مرموز تأثیر می گذارند تا مطابق نیازهای آنها عمل کند. این باورها و آیینها همیشه ماهیتی دلخواه دارند و هیچ دلیل منطقی ندارند.
تاریخ خرافات
جایی که انسانها و تمدنها هستند، خرافات همیشه دنبال میشوند. استفاده از طلسم، طلسم و توتم در طول گذشته برای دفع ارواح شیطانی رواج داشته و تا به امروز ادامه داشته است.
عمل قربانی کردن نیز رفتاری خرافی است که تمدن های گذشته به آن می پرداختند تا برکت داشته باشند. با موفق باشید . بسیاری از خرافات گذشته حتی به آداب و رسوم مذهبی تبدیل شده اند.
برخی از خرافات بدنام مانند عدد نحس 13 سالهاست که وجود داشته و حتی با دین و اساطیر مرتبط است. مثلا عدد 13 به عنوانیک عدد بدشانس ریشه در اساطیر اسکاندیناوی باستانی دارد، جایی که لوکی سیزدهمین عضو بود، و همچنین در اساطیر مسیحی که مصلوب شدن عیسی به آخرین شامی که در آن سیزده مهمان وجود داشت، مرتبط است.
برخی از باورهای خرافی حتی ممکن است ریشه در برخی جنبه های عقلانی و عملی داشته باشند که اکنون به مجموعه ای از قوانین برای زندگی تبدیل شده اند. خرافات رایجی مانند " زیر نردبان راه نرو" یا " شکستن آینه باعث بدشانسی می شود" را مثال بزنید .
این عقل سلیم است. که هر دو موقعیت خطرناک هستند، در حالت اول ممکن است فرد روی نردبان را به پایین بیاندازید، در حالی که در حالت دوم در معرض خرده های شیشه قرار خواهید گرفت که باعث جراحت می شود. خرافات ممکن است به عنوان ابزاری برای اطمینان از اینکه مردم حتی به طور ناخودآگاه از خطر دوری میکنند سرچشمه گرفته باشد.
دلایلی که مردم به خرافات اعتقاد دارند
تعریف خرافات میگوید که آنها باورهای بیمعنی و غیرمنطقی هستند. با این حال میلیاردها نفر از سراسر جهان در طول زندگی روزمره خود به نوعی از خرافات اعتقاد دارند. دلایل مختلفی برای خرافه پرستی افراد وجود دارد. هنگامی که یک رویداد مثبت یا منفی خاص با رفتاری همراه باشد، خرافات متولد می شوند.
- فقدان کنترل
یکی از بزرگترین دلایل اعتقاد مردم به خرافات عدم کنترل مردم استزندگی خودشون با اعتقاد به این خرافات، امید واهی دارند و احساس امنیت می کنند که همه چیز بر این اساس اتفاق می افتد.
شانس بی ثبات است، کنترل و تأثیرگذاری بر آن سخت است. از این رو مردم تصور می کنند که نیروهای ماوراء طبیعی در کار هستند حتی در تمام موارد تصادفی زندگی. به هر حال، هیچ کس نمیخواهد برای وسوسه کردن سرنوشت ریسک کند، بنابراین جذب خرافهگرایی میشود.
- بی ثباتی اقتصادی همچنین تحقیقاتی است که همبستگی بین بی ثباتی اقتصادی و میزان اعتقاد مردم به خرافات را نشان می دهد و این رابطه متناسب است.
به ویژه در زمان جنگ که احساس عدم اطمینان اجتماعی بالا نیز وجود دارد. با وقوع بحران های اقتصادی، اعتقاد به خرافات در جامعه افزایش می یابد. خرافات جدید همیشه در زمان تحولات در حال افزایش است.
- فرهنگ و سنت
برخی از خرافات عمیقاً در فرهنگ یا سنت افراد ریشه دارند. و از آنجایی که آنها غرق در این خرافات بزرگ می شوند، آنها نیز تقریباً ناخودآگاه آن را تبلیغ می کنند. این باورها و آداب و رسوم در ذهن جوانان ریشه دوانده است، حتی قبل از اینکه آنها شروع به پرسشگری کنند و تبدیل به طبیعت دوم شوند. تئوری "فکر کردن سریع و آهسته" را ابداع کرد. این اساساً نشان می دهد که مغز انسان قادر به انجام هر دو استتفکر شهودی و سریع و در عین حال داشتن یک فرآیند فکری منطقی تر. در مورد خرافات، مردم می توانند تشخیص دهند که افکارشان غیرمنطقی است، اما قادر به اصلاح آن نیستند. به عبارت دیگر، آنها دو ایده را به طور همزمان در ذهن خود نگه می دارند - نوعی ناهماهنگی شناختی.
اغلب اعتقاد به خرافات صرفاً به این دلیل است که مردم نمی خواهند سرنوشت را وسوسه کنند. از این گذشته، عواقب پیروی نکردن از این خرافات و مصیبتهای پیشبینیشده در مقایسه با حماقتی که گاهی هنگام پیروی از این رفتارها و اعمال احساس میکنیم، بیشتر از بهایی است که باید پرداخت کنیم.
اثرات خرافات
- اضطراب و استرس را تسکین می دهد
در شرایطی که افراد کنترل زندگی خود را از دست می دهند و نسبت به ناشناخته ها مضطرب هستند، یک باور خرافی تسکین دهنده است. اثر داشتن رفتار معمولی و تشریفاتی می تواند منبع آرامش بسیاری باشد و راهی برای حفظ خود در مسیر ذهنی باشد.
- افزایش اعتماد به نفس
مطالعات نشان داده است افرادی که از برخی اعمال خرافی مانند نگه داشتن انگشتان دست، پوشیدن لباس های خاص و غیره پیروی می کردند، نه تنها در فعالیت های ورزشی بلکه در سایر زمینه ها نیز عملکرد بهتری داشتند.
بهبود در عملکرد با سطوح اعتماد به نفس بالا مرتبط است که خودکارآمدی خاصی را تضمین می کند. این نیز می تواند یکاثر پلاسبو، که از انجام یک باور خرافی قبل از اجرای یک رویداد که به آنها احساس خوش شانسی می دهد، ناشی می شود. این تشریفات همچنین ممکن است به تمرکز و یافتن جریانی کمک کند که عملکرد را بهبود می بخشد.
- تصمیم گیری ضعیف
اگرچه اغلب، باورهای خرافی شکل عادات بی ضرری به خود می گیرند، گاهی اوقات ممکن است منجر به سردرگمی، سوء تفاهم و تصمیم گیری ضعیف شوند، زیرا افرادی که به آنها اعتقاد دارند فقط یک دیدگاه جادویی از واقعیت می بینند. وقتی افراد به شانس و سرنوشت اعتماد می کنند، ممکن است همیشه تصمیم درستی نگیرند.
- سلامت روان
خرافات ممکن است بر سلامت روان فرد تأثیر بگذارد. افراد و مبتلایان به OCD به ویژه آسیب پذیر هستند، زیرا این باورها به صورت تثبیت ظاهر می شوند. کسانی که این "تفکر جادویی" OCD را دارند ممکن است نتوانند رفتارهای خرافی خود را رد کنند. حتی کسانی که اختلالات اضطرابی دارند تحت تاثیر باورهای خرافی قرار می گیرند و باید به دنبال کمک باشند. سلامتی یا منجر به تصمیمات بد شود، پیروی از آنها ضرری ندارد. از این گذشته، هیچ کس با پیروی از چند آیین خرافی ضرر نمی کند. به عنوان یک امتیاز اضافی، اگر این تمرینها سطح عملکرد و اعتماد به نفس را افزایش دهند، ممکن است آنقدرها هم بد نباشند.