فهرست مطالب
دین راستافاری یکی از منحصر به فردترین، جذاب ترین و بحث برانگیزترین ادیان موجود است. این نسبتاً جدید است زیرا در اوایل دهه 1930 ایجاد شد. همچنین دینی است که بسیاری درباره آن شنیدهاند، اما خیلیها واقعاً آن را نمیدانند.
اکثر مردم از زیباییشناسی مذهب رستافاری آگاه هستند، زیرا اجمالی از آن را در تلویزیون و سایر فرهنگهای پاپ دیدهاند. رسانه ها. با این حال، هنگامی که در زیر سطح راستافاریانیسم کاوش می کنید، می توانید جنبه های تکان دهنده و نشانه های گذشته آشفته جامائیکا را بیابید.
در اینجا نگاهی به مبانی دین راستافاری و اصول اصلی آن می اندازیم.
4>راس تافاری – آمیزه ای منحصر به فرد جامائیکایی از دیدگاه های مذهبی و سیاسی
Haile Selassie. PD.
رستافاری ریشه در فلسفه فعال سیاسی مارکوس گاروی، متولد جامائیکا در سال 1887 دارد. او از خودتوانمندسازی سیاه پوستان دفاع می کرد. او سیاهپوستان را تشویق کرد که به آفریقا برگردند و به آفریقا نگاه کنند «زمانی که یک پادشاه سیاهپوست تاجگذاری شود». راس تافاری پس از تاجگذاری به عنوان امپراتور کشور، نام سلطنتی هایله سلاسی اول را پذیرفت، اما نام او قبل از تاجگذاری با پیدایش مذهب راستافاری در جامائیکا جاودانه شد. .
اما چه می کندحاکم اتیوپی با دینی در جزیرهای در آن سوی اقیانوس اطلس ارتباط دارد؟
برای درک اینکه ما باید به آنچه که راستافاریان اولیه واقعاً اعتقاد داشتند نگاه کنیم.
راستافاری و مسیحیت پروتستانی
دین راستافاری آمیزه ای از مسیحیت پروتستان، عرفان و آگاهی سیاسی و ملی گرایی پان آفریقایی است. برخلاف تصور رایج، این دین منحصراً مربوط به جامائیکا نیست، زیرا این دین پیروانی در سراسر جهان داشت. اما جامائیکا بزرگترین مرکز راستافاریان بود.
مذهب راستافاری بسیاری از اصول اولیه خود را از عهد عتیق که قرن ها قبل از پیدایش این دین به بردگان آفریقایی آموخته بود، برگرفت. راستافاریان بر این باورند که معنای واقعی داستان خروج از عهد عتیق را بیش از حد درک می کنند (به معنای درک کردن) در زبان جامائیکایی. یک آزمایش بزرگ توسط جاه (خدا) و قاره آمریکا "بابل" است که مردم آفریقا به آن تبعید شده اند. آنها بر این باور بودند که تمام "سرکوب" ("ظلم")، آزار نژادی، و تبعیض که مردم آفریقا با آن مواجه بودند، آزمایشی از سوی جاه است. بابل به آفریقا و به طور خاص به اتیوپی یا "صهیون" بازگشت.
به گفته راستافاری، اتیوپی محل اصلیقدرت سلسله ای در آفریقا و کشوری بود که همه آفریقایی ها از آن سرچشمه گرفتند. این واقعیت که اتیوپی در شرق آفریقا واقع شده است و بنابراین هم تا حد امکان از آمریکا دور است و هم به خاورمیانه نزدیکتر است نیز احتمالاً تصادفی نبوده است.
این بازگشت پیش بینی شده و قریب الوقوع به اتیوپی مشاهده شد. به عنوان "بازگشت بزرگ" و هدف اصلی جنبش راستافاری.
به همین دلیل است که اکثر رستاها راس تافاری یا اعلیحضرت امپراتوری هایله سلاسی اول را به عنوان آمدن دوم مسیح میدانستند که برای نجات همه مردم آفریقا بازگشته بود. .
رستافری “زندگی” – اصل سبک زندگی متعادل
رستاها علاوه بر اعتقادات مذهبی خود به سبک زندگی “زندگی” نیز معتقد بودند. بر این اساس، راستاها قرار بود موهای بلند خود را در حالت طبیعی و شانه نشده بپوشند. لیویتی همچنین نشان داد که راستاها باید به ترتیب به رنگ های سبز، قرمز، سیاه و طلایی لباس بپوشند، زیرا این رنگ ها نماد گیاهان، خون، آفریقایی و سلطنت است. ” یعنی یک رژیم غذایی طبیعی و گیاهی. آنها از بسیاری از غذاهایی که در لاویان ممنوع است، مانند گوشت خوک و سخت پوستان اجتناب می کنند.
بسیاری از مراسم مذهبی راستافاری شامل مراسم دعا و همچنین کشیدن گانجا یا ماری جوانا بود که قرار بود به بهتر شدن کمک کند. itation» - مراقبه با جاه. مناسک آنها نیز اغلبشامل "بینگی ها" بود که مراسم نواختن طبل تمام شب بود.
موسیقی رگی نیز معروف است که از جنبش راستافاری سرچشمه گرفت و توسط باب مارلی رایج شد.
آموزه های اولیه راستافاریان
از آنجایی که دین رستافاری در سراسر جهان اجرا می شود، هیچ عقیده یا جزمی واحدی در مورد نحوه اجرای آن وجود ندارد. با این وجود، بسیاری از آیینها و باورهای اولیه تقریباً مشابه بودند و در میهنپرستی پان-آفریقایی و احساسات ضد سفیدپوستانشان متحد شدند. مهاجران و بردگان اروپایی با آنها رفتار کرده بودند و از طریق جداسازی و تبعیض گسترده به این کار ادامه می دادند.
بسیاری از نویسندگان سعی کرده اند آموزه های اولیه رستافاری را خلاصه کنند، اما "دقیق ترین" جمع بندی که به طور گسترده به رسمیت شناخته شده است، این است که لئونارد هاول واعظ معروف رستا. بر این اساس، راستافاریانیسم شامل موارد زیر است:
- احساس ضد سفیدپوست.
- برتری مردم آفریقا/مردم آفریقا قوم برگزیده خداوند هستند/مردم آفریقا در نهایت بر مردم حکومت خواهند کرد. دنیا.
- از سفیدپوستان به خاطر بدی ها و گناهانشان نسبت به قوم برگزیده خدا باید و خواهد شد. نفی، آزار و اذیت و تحقیر دولت و کلیه نهادهای قانونیجامائیکا.
- Haile Selassie من روزی همه سیاه پوستان را به آفریقا هدایت خواهم کرد.
- امپراتور Haile Selassie خداست، مسیح دوباره متولد شده و فرمانروای تمام مردم آفریقا است.
Haile Selassie I – The Black Messiah
Haile Selassie یا Tafari Makonnen همانطور که نام تولد او بود، در 23 ژوئیه 1892 در اتیوپی به دنیا آمد. او بین سالهای 1930 و 1974 امپراتور اتیوپی بود تا اینکه سرانجام در 27 اوت 1975 از دنیا رفت یا "ناپدید شد". پس از جنگ جهانی دوم او اتیوپی را وارد جامعه ملل و همچنین سازمان ملل کرد. او همچنین پایتخت کشور آدیس آبابا را به مرکز مهمی برای سازمان وحدت آفریقا، یعنی اتحادیه آفریقای امروزی تبدیل کرد. یکی از اولین اقدامات او به عنوان امپراتور، نوشتن قانون اساسی جدید و محدود کردن اختیارات پارلمان اتیوپی بود.
رأس تافاری یک رهبر مترقی، همچنین اولین حاکم اتیوپی بود که به خارج از کشور رفت. او از اورشلیم، رم، لندن و پاریس دیدن کرد. حکومت عملکردی او بر اتیوپی نیز قبل از سال 1930 آغاز شد، زیرا او از سال 1917 نایب السلطنه Zauditu، دختر امپراتور قبلی منیلک دوم بود. در سال 1936 به تبعید. او آدیس آبابا را در سال 1941 به همراه اتیوپیایی و اتیوپیایی بازپس گرفت.نیروهای بریتانیایی.
این و بسیاری از اعمال دیگر او به عنوان نایب السلطنه و امپراتور اتیوپی همان چیزی است که به جایگاه فرقه او در میان مردم پان آفریقایی در سراسر جهان منجر شد و باعث شد که آنها او را "مسیح برای همه سیاه پوستان" اعلام کنند. "
6 اصل اساسی راستافاری
در طول دهه ها، مذهب رستافاری به آرامی شروع به دور شدن از آغاز نفرت انگیز خود کرد. این یک روند کند بود که هنوز ادامه دارد. نشانگر این پیشرفت، 6 اصل اساسی راستافاری است که در کتاب لئونارد بارت در سال 1977 خلاصه شده است راستافاریان، ترسناک های جامائیکا.
در اینجا ما هنوز می توانیم مقدار زیادی از نفرت اولیه نسبت به نژاد سفید را ببینید، اما به شیوه ای کم تهاجمی:
- Haile Selassie I خدای زنده است.
- شخص سیاه تناسخ تناسخ است اسرائیل باستان، که به دست فرد سفیدپوست، در جامائیکا در تبعید بوده است. اتیوپی بهشت است.
- امپراتور شکست ناپذیر اتیوپی اکنون ترتیبی می دهد که افراد مهاجر آفریقایی الاصل به اتیوپی بازگردند.
- در آینده نزدیک، سیاهان بر جهان حکومت خواهند کرد.
باورهای رستافاری مدرن
از اوایل دهه 70 (مصادف با مرگ هایله سلاسی در سال 1975)، باورهای راستافاری به طور فزاینده ای تغییر کرد. یکی از اولین گامهای مهم، کتاب جوزف اونز در سال 1973 بودراستافاریان جامائیکا و دیدگاه او از رویکرد راستافاری مدرن تر. نوشتههای او بعداً توسط مایکل N. Jagessar در کتاب او در سال 1991 JPIC and Rastafarians تجدید نظر شد. ژاگسار به شکلگیری و پیشبرد یک نظام اعتقادی حتی معاصرتر راستافاری کمک کرد.
این ایدههای جدید و سایر ایدههای مشابه در نهایت توسط اکثر معتقدان راستافاری پذیرفته شد. امروزه اکثر مستاجران راستافاری را می توان به صورت زیر خلاصه کرد:
- انسانیت خداوند و الوهیت انسان. این به تداوم احترام Haile Selassie I اشاره دارد. رستافاریان هنوز او را خدای زنده می دانند. مانند مسیحیان، آنها بر این ایده که خدا خود را به عنوان یک شخص زنده آشکار می کند، تأکید می کنند. علاوه بر این، اکثر راستافاریان مدرن معتقدند که هایله سلاسی هرگز واقعاً نمرده است. بیشتر وقایع سال 1975 را به عنوان «ناپدید شدن» و نه «مرگ» او یاد میکنند.
- خدا در درون هر انسانی یافت میشود. شباهت دیگر با مسیحیت این است که راستافاریان معتقدند خداوند خود را میشناسد. در قلب هر فردی تنها یک مرد وجود داشت که واقعاً و به طور کامل خدا بود، با این حال همانطور که ژاگسار می گوید: باید یک مرد وجود داشته باشد که او به طور برجسته و کامل در او وجود داشته باشد، و آن انسان برتر، راستافاری، سلاسی اول است.
- خدا در تاریخ. مذهب رستافاری به این نکته اشاره می کند که همیشه هر رویداد در تاریخ را از دریچه کلید تفسیر می کنددیدگاه های راستفری آنها هر واقعیت تاریخی را به عنوان نمونه ای از اعمال و قضاوت قادر مطلق خدا تفسیر می کنند.
- نجات روی زمین. راستافاریان به تصور آسمانی یا اخروی از بهشت اعتقادی ندارند. برای آنها، رستگاری در زمین، یعنی در اتیوپی، یافت می شود.
- برتری زندگی. راستافاریان به همه طبیعت احترام می گذارند اما انسانیت را بر همه طبیعت قرار می دهند. برای آنها همه جنبه های انسانیت باید محافظت و حفظ شود.
- احترام به طبیعت. این مفهوم در قوانین غذایی راستافاریان و گیاهخواری آنها به وضوح دیده می شود. راستافاریان با وجود اینکه بر قداست زندگی انسان تاکید می کنند، به محیط زیست و تمامی گیاهان و جانوران اطراف خود نیز احترام می گذارند.
- قدرت بیان. راستافاریان بر این باورند که گفتار یک قدرت ویژه و ماوراء طبیعی است که خداوند به مردم داده است. از نظر آنها، گفتار وجود دارد تا به ما اجازه دهد حضور و قدرت خدا را بهتر احساس کنیم.
- شیطان شرکتی است. برای راستافاریان، گناه فقط شخصی نیست، بلکه شرکتی نیز هست. راست افاریان معتقدند سازمان هایی مانند صندوق بین المللی پول به طور عینی و کاملاً شیطانی هستند. این باور احتمالاً از این دیدگاه ناشی می شود که چنین سازمان هایی مسئول مشکلات مالی جامائیکا هستند. اساساً، راستافاریان آنها را نمونهای از گناهان مرد سفید پوست میدانند.
- قضاوت نزدیک است. مانند پیروان بسیاری از ادیان دیگر،راستا معتقدند که روز قیامت نزدیک است. دقیقاً مشخص نیست که چه زمانی، اما زودتر از دیر، حق رستافاری ها به آنها داده می شود و بازگرداندن آنها به کشورشان در اتیوپی کامل خواهد شد.
- کشیشی راستافاریان. راستافاریان بر این باورند که نه تنها قوم برگزیده خداوند هستند، بلکه وظیفه آنها بر روی زمین ترویج قدرت، صلح و پیام الهی اوست. را می توان در کتاب ناتانیل ساموئل میرل در سال 1998 Chanting Down Babylon مشاهده کرد. او در آن به چگونگی تغییر ایده رستافاری در مورد بازگشت به وطن در طول سالها اشاره میکند:
...برادران دکترین بازگشت به وطن را به عنوان مهاجرت داوطلبانه به آفریقا، بازگشت به آفریقا از نظر فرهنگی و نمادین یا رد تفسیر کردند. ارزشهای غربی و حفظ ریشههای آفریقایی و غرور سیاهپوست.
پیوستن
بهعنوان یک جنبش نسبتاً اخیر، راستافاری رشد کرده و توجه زیادی را به خود جلب کرده است. در حالی که تا حدودی بحث برانگیز است، دین تغییر کرده و برخی از اعتقادات آن در طول زمان فرسوده شده است. در حالی که برخی از راستافاریان هنوز بر این باورند که سفیدپوستان نسبت به سیاه پوستان پست تر هستند و در آینده سیاهان بر جهان حکومت خواهند کرد، اکثر معتقدان بر برابری، صلح، عشق و چند نژادپرستی تمرکز می کنند.
برای یادگیری. در مورد نمادهای راستافاری، مقاله ما را اینجا ببینید .