تاریخچه و خاستگاه عید پاک - چگونه این تعطیلات مسیحی تکامل یافت

  • این را به اشتراک بگذارید
Stephen Reese

عید پاک، عید پاک، یا فقط "روز بزرگ" همانطور که در بسیاری از فرهنگ ها این تعطیلات نامیده می شود، در کنار کریسمس یکی از دو جشن بزرگ در اکثر فرقه های مسیحی است. عید پاک رستاخیز عیسی مسیح را در سومین روز مصلوب شدن او جشن می گیرد.

اگرچه همه اینها کاملاً واضح به نظر می رسد، تاریخ و تاریخ دقیق عید پاک کاملاً پیچیده است. متکلمان قرن‌هاست که درباره تاریخ مناسب عید پاک با هم اختلاف دارند و به نظر می‌رسد هنوز هیچ اتفاق نظری وجود ندارد.

مسئله ریشه های عید پاک را در بت پرستی اروپایی اضافه کنید و جای تعجب نیست که کل کتابخانه ها می توانند با سؤالاتی در مورد منشأ عید پاک پر شده و پر شده باشند.

عید پاک و بت پرستی

اوستارا نوشته یوهانس گرتس. دامنه عمومی.

به نظر می رسد اکثر مورخان موافق هستند که دلیل اینکه این عید به طور گسترده به عنوان "عید پاک" شناخته می شود به دلیل منشأ آن در بت پرستی است. ارتباط اصلی که در اینجا ذکر شد این است که با الهه آنگلوساکسون بهار و باروری Eostre (که اوستارا نیز نامیده می شود) است. Bede ارجمند این فرضیه را در قرن هشتم پس از میلاد مطرح کرد.

طبق این نظریه، جشن Eostre به مسیحیت اختصاص یافت، دقیقاً مانند آنچه مسیحیان اولیه با جشن انقلاب زمستانی انجام دادند. که به کریسمس معروف شد. این واقعیت که مسیحیت برای انجام این کار شناخته شده بود، یک بیانیه بحث برانگیز نیست - اوایلمسیحیان ایمان خود را بسیار گسترده و سریع و دقیقاً با انطباق ادیان دیگر در اسطوره های مسیحی گسترش دادند.

برای مثال، یکسان دانستن خدایان و نیمه خدایان ادیان مختلف بت پرستان با ادیان مرسوم بود. فرشتگان و فرشتگان مختلف مسیحیت. به این ترتیب، مشرکان تازه مسلمان شده می‌توانستند تعطیلات و بیشتر اعمال و اعتقادات فرهنگی خود را حفظ کنند و در عین حال به مسیحیت گرویده و خدای مسیحی را بپذیرند. این عمل منحصر به مسیحیت نیست، زیرا بسیاری از ادیان که به اندازه کافی بزرگ شدند تا در فرهنگ های مختلف گسترش پیدا کردند، همین کار را کردند - اسلام ، بودیسم ، زرتشتی ، و بیشتر.

اما، این که آیا این مورد در مورد عید پاک نیز صدق می‌کند یا خیر، بحث برانگیز است. برخی از محققان استدلال می کنند که ریشه های نام عید پاک در واقع از عبارت لاتین in albis - شکل جمع alba یا dawn می آید. این کلمه بعداً به eostarum در آلمانی عالی قدیم تبدیل شد و از آنجا در اکثر زبان‌های لاتین مدرن به عید پاک تبدیل شد. بسیاری از سنت ها و نمادهای عید پاک از آنجا می آیند، از جمله تخم مرغ های رنگی و اسم حیوان دست اموز عید پاک.

اسامی دیگر عید پاک

همچنین لازم به ذکر است که عید پاک را فقط در برخی از نقاط جهان غرب به این نام می گویند. در بسیاری از فرهنگ ها و فرقه های مسیحی دیگر،اما نام های دیگری دارد.

دو موردی که به احتمال زیاد با آنها روبرو خواهید شد، نسخه های Pascha یا Great Day در بسیاری از فرهنگ های ارتدکس شرقی هستند (املای Велик Ден در بلغاری، Великдень در اوکراینی، و Велигден در مقدونی، برای نام بردن چند مورد).

یک اصطلاح رایج دیگر برای عید پاک در بسیاری از فرهنگ های ارتدکس، به سادگی است. Ressurection ( Васкрс در صربی و Uskrs در بوسنیایی و کرواتی).

ایده های پشت نام هایی مانند Ressurection و روز بزرگ کاملاً واضح است، اما در مورد عید چه؟

در یونان باستان و لاتین، Pascha از کلمه عبری قدیمی פֶּסַח ( Pesach ) یا عید فصح می آید. به همین دلیل است که زبان‌ها و فرهنگ‌های سراسر جهان این نام را برای عید پاک به اشتراک می‌گذارند، از فرانسوی Pâques تا روسی Пасха .

اما، این ما را به این سؤال می‌رساند. :

چرا پسح ؟ آیا این تعطیلات متفاوت از عید پاک نیست؟ این سوال دقیقاً این است که چرا تا به امروز فرقه‌های مسیحی مختلف هنوز عید پاک را در تاریخ‌های مختلف جشن می‌گیرند.

تاریخ مورد مناقشه عید پاک

بحث در مورد تاریخ "صحیح" عید پاک بیشتر بین کشورهای غربی و غربی در جریان است. فرقه های مسیحی شرقی در ابتدا به عنوان جنجال عید پاک یا جنجال عید پاک شناخته می شد. اینها تمایزات اصلی بودند:

  • مسیحیان شرقی اولیه، به ویژه در آسیای صغیر،روز مصلوب شدن عیسی را در همان روزی که یهودیان عید فصح را جشن گرفتند - چهاردهمین روز از اولین ماه بهار یا 14 نیسان در تقویم عبری . این بدان معناست که روز رستاخیز عیسی باید دو روز بعد، در 16 نیسان باشد - صرف نظر از اینکه در کدام روز هفته بوده است. هفته - یکشنبه بنابراین، در آنجا، عید پاک در اولین یکشنبه پس از چهاردهمین روز ماه نیسان جشن گرفته می شد.

به مرور زمان، کلیساهای بیشتری برای روش دوم تلاش کردند زیرا برای تعطیلات همیشه راحت بود. یکشنبه باشد بنابراین، از سال 325 پس از میلاد، شورای نیقیه مقرر کرد که عید پاک همیشه باید در اولین یکشنبه پس از اولین ماه کامل پس از اعتدال بهاری در 21 مارس باشد. به همین دلیل است که عید پاک همیشه تاریخ متفاوتی دارد اما همیشه جایی بین 22 مارس و 25 آوریل.

پس چرا هنوز تاریخ های متفاوتی برای عید پاک وجود دارد؟

تفاوت تاریخ بین فرقه های مسیحی شرقی و غربی امروز در واقع ربطی به بحث عید پاک ندارد. دیگر در حال حاضر، به دلیل شرق و غرب است که از تقویم های مختلف استفاده می کنند. در حالی که مسیحیان غربی و همچنین اکثر مردم در سراسر جهان از تقویم میلادی استفاده می کنند، مسیحیان ارتدوکس شرقی هنوز از تقویم جولیانی برای تعطیلات مذهبی استفاده می کنند.

این با وجود این استاین واقعیت که مردمی که در کشورهای مسیحی ارتدوکس شرقی زندگی می کنند نیز از تقویم گریگوری برای همه مقاصد سکولار استفاده می کنند - کلیسای ارتدکس شرقی به سادگی از تنظیم مجدد تعطیلات خود امتناع می ورزد. بنابراین، از آنجایی که تاریخ‌های تقویم جولیانی 13 روز پس از تقویم میلادی می‌افتند، عید پاک ارتدوکس شرقی همیشه پس از کلیساهای کاتولیک و پروتستان غربی برگزار می‌شود.

یک تفاوت جزئی دیگر این است که کلیسای ارتدوکس شرقی جشن عید پاک را در همان روز با عید پسح ممنوع می کند. با این حال، در مسیحیت غربی، عید پاک و عید فصح اغلب با هم تداخل دارند، همانطور که در سال 2022 اتفاق افتاد. در این مورد، سنت غربی متناقض به نظر می رسد زیرا قرار است رستاخیز عیسی دو روز پس از عید فصح رخ داده باشد - این از اوست. طبق گفته مرقس و یوحنا در عهد جدید، مصلوب شدن در عید فصح رخ داد.

در قرن بیستم و اوایل قرن بیست و یکم تلاش‌های مختلفی برای رسیدن به تاریخ عید پاک انجام شده است که همه مسیحیان می‌توانند با آن موافقت کنند، اما تا به حال فایده‌ای نداشته است.

نتیجه

عید پاک همچنان یکی از جشن های گسترده مسیحی است، اما منشا، تاریخ و حتی نام آن همچنان مورد بحث است.

استفان ریس یک مورخ است که در نمادها و اساطیر تخصص دارد. او چندین کتاب در این زمینه نوشته است و آثارش در مجلات و مجلات سراسر جهان به چاپ رسیده است. استفن که در لندن به دنیا آمد و بزرگ شد، همیشه به تاریخ عشق می ورزید. در کودکی، ساعت‌ها به بررسی متون باستانی و کاوش در خرابه‌های قدیمی می‌پرداخت. این امر باعث شد که او به دنبال تحقیقات تاریخی باشد. شیفتگی استفان به نمادها و اساطیر از این اعتقاد او ناشی می شود که آنها اساس فرهنگ بشری هستند. او معتقد است که با درک این اسطوره ها و افسانه ها می توانیم خود و دنیای خود را بهتر بشناسیم.