سان ووکونگ - شاه میمون شیاد روشنفکر

  • این را به اشتراک بگذارید
Stephen Reese

    سان ووکونگ یکی از مشهورترین شخصیت های اساطیر چینی و همچنین یکی از منحصربه فردترین خدایان جهان است. داستان طولانی و رنگارنگ سان ووکنگ، میمونی باهوش که توسط خود یین و یانگ جهان خلق شده است، در رمان قرن شانزدهمی وو چنگین به تفصیل شرح داده شده است سفر به غرب .

    چه کسی است. Sun Wukong؟

    طرح قرن 19th Sun Wukong. دامنه عمومی.

    سان ووکانگ، همچنین به عنوان پادشاه میمون شناخته می‌شود، یک شخصیت اسطوره‌ای/تخیلی چینی است که از چین به هند سفر می‌کند تا به عصر روشنگری برسد. سان ووکانگ در آن سفر رشد شخصی زیادی را پشت سر می گذارد و داستان او به طرق مختلف نمادین است.

    اگرچه رمان سفر به غرب (فقط) پنج قرن پیش نوشته شده است. سون ووکونگ به عنوان یک شخصیت اصلی در اساطیر چینی در نظر گرفته می شود، البته شخصیتی جدید.

    قدرت های شگفت انگیز سان وکونگ

    قبل از پرداختن به داستان او، اجازه دهید به سرعت تمام توانایی ها و قدرت های خارق العاده سان را فهرست کنیم. ووکونگ دارای این بود:

    • او قدرت فوق العاده ای داشت، به اندازه ای که دو کوه آسمانی را روی شانه هایش نگه دارد
    • سان وکونگ می توانست "با سرعت یک شهاب سنگ بدود"
    • او می توانست با یک جهش 108000 لی (54000 کیلومتر یا 34000 مایل) بپرد
    • پادشاه میمون می توانست خود را به 72 حیوان مختلف تبدیل کند
    • او یک جنگنده بزرگ بود
    • سان ووکنگ همچنین می تواند کپی یا تصاویر آینه ای ازWukong، Son Goku همچنین قدرت مافوق بشری و دم. او همچنین به جنگیدن با یک عصا علاقه داشت.

      Wrapping Up

      Sun Wukong یکی از منحصربه‌فردترین چهره‌های اساطیر چینی است و داستان‌های رشد شخصی او داستان‌هایی است که حاوی اخلاقیات بسیاری است. همچنین داستانی است که همچنان از بسیاری جهات الهام بخش اساطیر چینی و فرهنگ مدرن است.

      خودش
    • او دارای توانایی های دستکاری آب و هوا بود
    • پادشاه میمون همچنین قادر بود افراد را به طور جادویی در موقعیتی در میانه مبارزه منجمد کند

    برخی از این توانایی ها سان ووکانگ متولد شد با، در حالی که دیگران او را در سفر خود توسعه یا کشف کرد. او همچنین بسیاری از سلاح‌ها و زره‌های خارق‌العاده را در طول زندگی‌اش کشف کرد، از جمله اسلحه هشت تنی کارمندی که می‌توانست به اندازه یک خلال دندان کوچک شود یا به یک سلاح غول‌پیکر تبدیل شود.

    یک کودک کیهان

    روشی که سان ووکونگ به وجود می آید هم منحصر به فرد و هم تا حدودی آشناست. میمون در داخل یک سنگ جادویی بزرگ که بر فراز کوه هوآهو یا کوه گل و میوه قرار داشت به دنیا آمد. بخشی از جادوی سنگ این بود که از بهشت ​​تغذیه می شود (یعنی یانگ یا "طبیعت مثبت") اما از زمین نیز پرورش می یابد (یین یا "طبیعت منفی").

    ترکیب این دو جهانی ثابت ها چیزی است که زندگی را در داخل سنگ ایجاد می کند شبیه به اینکه چگونه Pan Gu ، خدای آفرینش تائوئیست، توسط یین و یانگ در تخم کیهانی ایجاد می شود. در مورد Sun Wukong، یین و یانگ سنگ جادویی را به رحمی تبدیل کردند که در آن یک تخم بیرون آمد.

    در نهایت، تخمک سنگ را شکست و در معرض عناصر قرار گرفت. وقتی باد از کنار تخم مرغ وزید، تبدیل به میمونی سنگی شد که بلافاصله شروع به خزیدن و راه رفتن کرد. این داستان منشأ شبیه به داستان هندوها استخدای میمون هانومان که همچنین هنگام وزش باد (یا خدای هندوی باد وایو) بر صخره به دنیا آمد. در عین حال، پیدایش تخم مرغ از یین و یانگ یک مفهوم بسیار تائویستی است.

    برای جالب تر شدن تولد او، هنگامی که سان ووکنگ چشمانش را باز کرد، دو دانه طلایی شروع به تیراندازی کردند. آنها پرتوها به سمت قصر امپراتور یشم در بهشت ​​درخشیدند و خدا را مبهوت کردند. امپراطور که کنجکاو بود، دو تن از افسران خود را برای تحقیق فرستاد. وقتی برگشتند به او گفتند که این فقط یک میمون سنگی است و وقتی میمون آب خورد یا آب خورد، نور خاموش شد. با شنیدن این، امپراتور جید به سرعت علاقه خود را از دست داد.

    سان ووکانگ که به حال خود رها شده بود، در نهایت با برخی از حیوانات دیگر در کوه دوست شد. همانطور که رشد کرد، بیشتر شبیه میمون شد، به این معنی که سنگ تبدیل به گوشت شد و یک پوسته ضخیم از مو رشد کرد. Sun Wukong که در میان دیگر میمون‌ها و حیوانات رشد می‌کرد، پس از چندین شاهکار، مانند پریدن به داخل آبشار و شنا کردن در بالادست، توانست به پادشاه آنها یا به اصطلاح پادشاه میمون‌ها تبدیل شود.

    در آن دوره از زندگی خود، Sun Wukong همچنین با دشمنان مختلفی مانند اژدها پادشاه دریا و شیاطین دریایی مختلف مبارزه می کرد. او از دشمنانش نیز موجودی کاملی از اسلحه و زره جمع آوری می کرد، مانند عصای جادویی و کوچک هشت تنی، چکمه های ابری، پرهای ققنوس خود.کلاه، و پیراهن زنجیر زنجیر طلایی معروفش.

    پادشاه حیله گر میمون ها

    آنچه سان وکونگ را به عنوان "حیله گر" به خود اختصاص داد، فقط شخصیت بازیگوش و شاد او نبود، بلکه نحوه نجات او بود. روح او.

    بعد از گذراندن مدتی به عنوان پادشاه میمون ها، سان ووکنگ توسط یان وانگ و ده پادشاه جهنم بازدید شد. معلوم شد که زمان آن رسیده است که روح سان ووکنگ را جمع کنند.

    با این حال، پادشاه میمون برای این کار آماده بود و یان وانگ را فریب داد تا او را بدون کشتن او رها کند. علاوه بر این، سان ووکانگ موفق شد کتاب زندگی و مرگ را در دست بگیرد. پادشاه میمون نام خود را از کتاب پاک کرد و نام همه میمون های دیگر را نیز حذف کرد و اساساً روح آنها را خارج از دسترس پادشاهان جهنم قرار داد.

    یان وانگ از این امر خشمگین شد و به گروه کر دیگر پیوست. صداهایی که توسط Sun Wukong شکست خورده یا فریب خورده اند و از امپراطور جید درخواست می کنند تا کاری با میمون گستاخ انجام دهد.

    امپراتور یشم

    همانطور که شیاطین و الوهیت های بیشتری شروع به شکایت از شاه میمون بی آزمایش کردند. از کوه Huaguo، امپراتور جید در نهایت شروع به توجه کرد. فرمانروای آسمانها تصمیم گرفت که بهترین راه برای مقابله با سان ووکنگ این است که به او اجازه دهد در بهشت ​​با خدایان دیگر زندگی کند. امپراطور جید امیدوار بود که این امر به اندازه کافی سون ووکانگ را راضی کند تا از ایجاد مشکل در زمین دست بردارد.

    وکونگ با خوشحالی امپراتور جید را پذیرفت.دعوت کرد و با دوستان میمون خود در Huaguo خداحافظی کرد. با این حال، هنگامی که او به کاخ جید رسید، سان ووکانگ از اینکه متوجه شد وظیفه نگهبانی از اسب‌های امپراتور به او محول شده است، آزرده شد. او همچنین متوجه شد که خدایان دیگر بهشت ​​او را به خاطر میمون بودن مسخره می‌کنند و او را همتای خود نمی‌دانستند.

    سان ووکانگ نمی‌توانست این توهین‌ها را بپذیرد، بنابراین تصمیم گرفت با پیدا کردن کلید، خود را ثابت کند. به جاودانگی او مدت زیادی خود را وقف این کار کرد و اغلب وظایف و تعهدات دیگر خود را نادیده می گرفت زیرا آنها را بی ربط می دانست.

    یک روز، امپراطور جید تصمیم گرفت برای همسرش، ژیوانگمو جشنی ترتیب دهد. سان ووکونگ دعوت نشد اما این مانع از حضور شاه میمون نشد. وقتی خدایان دیگر شروع به تمسخر او کردند و او را دور کردند، وکونگ بیشتر عصبانی شد و تصمیم گرفت خود را Qítiān Dashèng یا حکیم بزرگ برابر بهشت معرفی کند. این توهین بزرگی به امپراطور جید بود، زیرا اساساً به این معنی بود که سان ووکانگ خود را برابر امپراتور اعلام کرده بود. شاه میمون حتی یک بنر با نام جدید خود بر روی آن نوشته بود.

    امپراتور جید که خشمگین شده بود، یک گردان کامل از سربازان را برای دستگیری شاه میمون فرستاد اما ووکانگ همه آنها را به راحتی اعزام کرد. پس از سقوط آخرین سرباز، ووکونگ به تمسخر امپراتور ادامه داد و فریاد زد:

    « نام مرا به خاطر بسپار، حکیم بزرگ برابر بهشت،سان ووکانگ!»

    امپراتور جید پیروزی ووکونگ را پس از آن تصدیق کرد و تصمیم گرفت با پادشاه میمون صلح کند. او موقعیت نگهبان هلوهای جاودانگی شیوانگمو را به او پیشنهاد داد. سان ووکانگ همچنان این را به عنوان یک توهین تلقی می کرد، بنابراین تصمیم گرفت به جای آن هلو جاودانگی را بخورد.

    امپراتور خشمگین دو گردان دیگر را به دنبال قوم میمون فرستاد اما آن دو به راحتی شکست خوردند. سرانجام، امپراتور یشم چاره ای جز درخواست کمک از خود بودا نداشت. بودا با دیدن شیطنت‌های خودپسندانه ووکانگ، پادشاه میمون را از بهشت ​​بیرون کرد و او را زیر کوهی چنان سنگین گرفت که حتی او هم نتوانست آن را بلند کند.

    سفر به غرب

    این بخشی از داستان Sun Wukong که سفر به غرب در واقع به نام آن نامگذاری شده است. 500 سال پس از گیر افتادن پادشاه میمون در زیر کوه توسط بودا، او توسط یک راهب بودایی به نام تانگ سانگزنگ کشف شد. راهب پیشنهاد داد اگر پادشاه میمون قول توبه کند و شاگرد او شود، ووکونگ را آزاد کند.

    وکونگ که حتی پس از 500 سال تحقیر هنوز تا حدودی مغرور بود، نپذیرفت - او خدمتکار کسی نخواهد بود. با این حال، هنگامی که تانگ سانگزنگ شروع به دور شدن کرد، سان ووکانگ به سرعت تغییر کرد و از او التماس کرد که برگردد. او پذیرفت که در ازای آزادی به راهب مسافر خدمت کند. تانگ سانزنگ نیز موافقت کرد اما از الهه رحمت خواستگوان یین به او گروهی جادویی بدهد که کنترل او بر شاه میمون را تضمین کند.

    تانگ سانگنگ سپس سون ووکانگ را آزاد کرد و به او اجازه داد به دو شاگرد دیگرش بپیوندد - خوک نیمه انسان ژو باجی یا " پیگی» و ژنرال سابق بهشتی شرمسار شا ووجینگ یا «شنی».

    سان ووکانگ که سرانجام آزاد شد، واقعاً از تانگ سانگزنگ سپاسگزار بود و در سفرش به غرب به او پیوست. سفر راهب زائر در واقع به هند بود، جایی که او می‌خواست چند طومار بودایی باستانی را جستجو کند که به او در مسیر خود به سوی روشنگری کمک می‌کرد.

    این سفر طولانی و خطرناک بود و سان ووکانگ مجبور بود با شیاطین مبارزه کند. و دیگر دشمنان همراه با یاران جدیدش. او همچنین درس های ارزشمندی را از تانگ سانزنگ در طول مسیر و همچنین از پیگی و سندی دریافت کرد. و در پایان سفرشان، سون ووکانگ بالاخره توانست از میمونی حریص، مغرور و عصبانی که قرار بود به روشنگری برسد.

    تائوئیست، هندوئیست، بودایی، یا چینی؟

    سفر به غرب. آن را از اینجا در آمازون بخرید.

    حتی خواندن سطح سفر به غرب نشان می دهد که داستان از چندین اسطوره مختلف الهام گرفته است. اسطوره آغازین سان ووکونگ بسیار منشأ هندویی دارد و با مفاهیم تائوئیستی یین و یانگ در هم آمیخته است.

    امپراتور یشم و بسیاری دیگر از خدایان بهشت ​​نیز بسیار تائوئیست هستند.اصل و نسب. اما در عین حال، بودا را نیز به عنوان یک مرجع قدرتمند آسمانی می شناسند و تمام سفر به هند در جستجوی طومارهای بودایی باستانی و تعقیب روشنگری بودایی است.

    بنابراین می توان گفت که بودیسم به عنوان دین اصلی داستان قرار می گیرد در حالی که تائوئیسم و ​​حتی بیشتر از آن هندوئیسم در درجه دوم قرار دارند. با این حال، قرائت خیرخواهانه‌تر این است که همه این ادیان، آموزه‌ها، فلسفه‌ها و اسطوره‌ها به‌عنوان مجموعه‌ای بزرگ به‌نام « اساطیر چینی » در نظر گرفته می‌شوند.

    Sun Wukong در سراسر آسیا

    از آنجایی که اساطیر چینی و اکثر مذاهب موجود در این کشور در سایر کشورهای آسیایی نیز حضور دارند و فعال هستند، داستان Sun Wukong نیز در سراسر این قاره راه خود را باز کرده است. در ژاپن، پادشاه میمون به عنوان مثال سون گوکو شناخته می شود، در حالی که در کره نام او سون اوه گونگ است. این داستان در سراسر آسیا نیز محبوب است، تا ویتنام، تایلند، و حتی مالزی و اندونزی.

    نمادها و نمادهای Sun Wukong

    داستان Sun Wukong نمونه ای از داستان یک شخص است. سفر در زندگی از نوزادی تا بزرگسالی و از ایگو تا روشنگری، شیطنت‌باز و شاه میمون استعاره‌ای از رشد شخصی است.

    سان ووکانگ که در یک تخم‌مرغ سنگی ساخته شده از انرژی‌های خالص جهانی به دنیا آمده، قدرتمند و الهی است. تولد - درست مانند همه زندگی است، با توجه بهبودیسم، تائوئیسم و ​​بسیاری دیگر از فلسفه های شرقی. با این حال، به عنوان یک روح کاملاً جدید و نادان، سان ووکانگ نیز مغرور، حسود است و به راحتی خشمگین می شود.

    او یاد نگرفته که در منیت خود سلطنت کند و باید 500 سال را زیر یک صخره بگذراند و با آن سفر کند. یک استاد دانا، و تا زمانی که بتواند به عنوان یک شخص رشد کند، کاستی های خود را درک کند، و به روشنگری دست یابد، با چالش های بی شماری روبرو شود. یک اثر مکتوب فرهنگی است تا یک اسطوره شفاهی هزاران ساله. وو چنگِن سفر به غرب را فقط پنج قرن پیش نوشت، و با این حال سان ووکانگ (یا نسخه‌های او) قبلاً به سایر آثار ادبی و هنری دیگر راه یافته است.

    <2 برای یکی، رمان اصلی اقتباس های سینمایی و تئاتری بی شماری را به خود دیده است. یکی از جدیدترین آنها فیلم سفر به غربمحصول 2013 استیون چاو است. جدای از آن، شخصیت‌های زیادی بر اساس Sun Wukong وجود داشته‌اند که در رسانه‌های محبوب از جمله بازی‌های ویدیویی مانند League of Legends، Marvel vs. Capcom 2: New Age of Heroes، Sonson،و<3 ظاهر شده‌اند> Warriors Orochi.

    یک شخصیت به نام Sun Wukong نیز در سریال فانتزی آینده Rooster Teeth RWBY ظاهر شد. با این حال، احتمالاً مشهورترین نمونه، سون گوکو، شخصیت اصلی مجموعه انیمیشن Dragon Ball است. نام آن از نسخه ژاپنی Sun گرفته شده است

    استفان ریس یک مورخ است که در نمادها و اساطیر تخصص دارد. او چندین کتاب در این زمینه نوشته است و آثارش در مجلات و مجلات سراسر جهان به چاپ رسیده است. استفن که در لندن به دنیا آمد و بزرگ شد، همیشه به تاریخ عشق می ورزید. در کودکی، ساعت‌ها به بررسی متون باستانی و کاوش در خرابه‌های قدیمی می‌پرداخت. این امر باعث شد که او به دنبال تحقیقات تاریخی باشد. شیفتگی استفان به نمادها و اساطیر از این اعتقاد او ناشی می شود که آنها اساس فرهنگ بشری هستند. او معتقد است که با درک این اسطوره ها و افسانه ها می توانیم خود و دنیای خود را بهتر بشناسیم.