توحید در مقابل شرک - مقایسه

  • این را به اشتراک بگذارید
Stephen Reese

    توحید و شرک عباراتی هستند که برای دسته بندی و گروه بندی سنت های دینی مختلف استفاده می شوند.

    در حالی که استفاده از این اصطلاحات گسترده می تواند مفید باشد، اما آنچه که شخص به سرعت در می یابد این است که حتی یک سطح بررسی سطحی اکثر سنت های دینی، دسته بندی آنها را پیچیده تر می کند.

    در ادامه به بررسی کلی توحید و شرک همراه با برخی نکات ظریف و نمونه های مختصر از ادیانی است که بیشتر در این دسته بندی ها قرار می گیرند.

    توحید چیست؟

    توحید عبارت است از اعتقاد به یک حق تعالی. این خدای یگانه مسئول خلق جهان است. برخی از ادیان توحیدی در این مفهوم از خدا محدودتر یا سختگیرتر از دیگران هستند. این امر می‌تواند در مورد ماهیت و پرستش سایر دسته‌های موجودات روحانی مناقشه شود.

    توحید دقیق یا محدود می‌داند که فقط یک خدای شخصی وجود دارد که باید پرستش شود. این را می‌توان توحید انحصاری نیز نامید.

    یک توحید گسترده‌تر یا کلی‌تر، خدا را به عنوان یک نیروی ماوراء طبیعی واحد یا مجموعه‌ای از خدایان می‌بیند که دارای وحدت مشترک هستند. پانانتئیسم نسخه ای از توحید گسترده است که در آن خداوند در هر بخش از آفرینش قرار دارد.

    برخی از نظام های دینی را به سختی می توان به یکتاپرستی در مقابل شرک طبقه بندی کرد.

    اصطلاح Henotheism به پرستش اشاره دارد. خدای متعالی واحد بدون انکار وجود احتمالی دیگریخدایان کوچکتر به طور مشابه، مونولتریسم اعتقاد به بسیاری از خدایان با اعتلای یک خدا است که به طور مداوم پرستش می شود.

    نمونه های زیادی از این امر در جهان باستان وجود دارد و به عنوان یکتاپرستی اولیه در نظر گرفته می شود. معمولاً یک خدا توسط پادشاه یا فرمانروای یک تمدن باستانی برای مدتی بالاتر از پانتئون خدایان قرار می گیرد>فروهار – نماد دین زرتشتی

    ادیان ابراهیمی، یهودیت، مسیحیت و اسلام همگی ادیان توحیدی محسوب می شوند. اسلام و یهودیت هر دو داستان ابراهیم را بیان می کنند که بت پرستی خانواده و فرهنگ خود را در بین النهرین باستان به نفع پرستش انحصاری خدا یا یهوه به ترتیب رد کرد. هر دو دین در دیدگاه توحیدی خود نسبت به خدای شخصی، قادر مطلق، دانای مطلق و همه جا حاضر محدود و سختگیر هستند.

    مسیحیت نیز یکتاپرستی تلقی می شود، با این حال اعتقاد به سه گانه بودن خدا (پدر، پسر، روح القدس) ) باعث می شود که برخی آن را در یکتاپرستی گسترده تر بدانند و یا در صدد دسته بندی آن به عنوان شرک برآیند.

    به دلیل گستردگی دیدگاه های مختلف در آیین هندو، طبقه بندی آن دشوار است. بیشتر روایات تأکید می‌کنند که خدا یکی است و به اشکال مختلف ظاهر می‌شود و به طرق مختلف ارتباط برقرار می‌کند. این را می توان به عنوان یکتاپرستی یا پانانتئیسم تلقی کرد. دو فرقه اصلی هندوئیسم که بر دیدگاه توحیدی نسبت به خدا تأکید می کنند، ویشنویسم هستندو شیویسم.

    به عنوان یکی از قدیمی ترین ادیان که پیوسته اجرا می شود، زرتشت بر یهودیت، مسیحیت، اسلام و دیگران تأثیر گذاشته است. این دین برگرفته از آموزه های زرتشت ایرانی باستانی است. تعیین تاریخ زندگی او دشوار است، اما آیین زرتشتی در فرهنگ ایران باستان تا قرن ششم پیش از میلاد برجسته بود. برخی استدلال می‌کنند که ریشه‌های آن به هزاره دوم قبل از میلاد باز می‌گردد و زرتشت را معاصر ابراهیم می‌داند.

    کیهان‌شناسی زرتشتی دوگانگی رادیکال بین خیر و شر را با غلبه نهایی خیر به شر دارد. خدای واحدی وجود دارد، اهورا مزدا (خداوند حکیم) که برترین موجود است.

    شرک چیست؟

    برخی از بسیاری از خدایان خدایان هندو

    مثل توحید، شرک به عنوان چتر بزرگی برای نظام های اعتقادی و کیهان شناسی های مختلف عمل می کند. به طور کلی پرستش خدایان متعدد است. عمل واقعی پرستش خدایان متعدد، آن را از نظام های توحیدی متمایز می کند که امکان وجود خدایان دیگر را باز می گذارد. با این حال، می توان بین شرک نرم و سخت تمایز قائل شد.

    شرک سخت می آموزد که خدایان متمایز متعددی وجود دارند نه اینکه صرفاً تجسم نیروهای مختلف باشند. این ایده که همه خدایان یکی هستند، یک مفهوم ملایم چند خدایی یا همه خدایی است که توسط باورهای سخت شرک آلود رد شده است.

    کیهان شناسی های چند خدایی اغلب پیچیده هستند، باانواع و مراتب بسیاری از موجودات الهی. بسیاری از این خدایان به نیروهای طبیعی مانند خورشید، ماه ، خدایان آب و آسمان متصل هستند. خدایان دیگر با ایده هایی مانند عشق، باروری، خرد، خلقت، مرگ و زندگی پس از مرگ مرتبط هستند. این خدایان شخصیت، ویژگی‌های شخصیتی و قدرت‌ها یا توانایی‌های منحصربه‌فردی را از خود نشان می‌دهند.

    ادیان مهم چند خدایی

    الهه مادر زمین نئوپاگان، گایا

    شواهد مردم‌شناختی و جامعه‌شناختی برای حمایت از این ایده وجود دارد که نخستین اشکال دین انسان‌ها شرک بودند. ادیان فرهنگ های باستانی معروف مانند مصریان، بابلی ها، آشوری ها و چینی ها همراه با یونانیان و رومیان دوران باستان کلاسیک شرک داشتند. خاستگاه ادیان توحیدی ابراهیمی در برابر چشم انداز این جوامع شرک آمیز قرار دارد.

    همانطور که در بالا ذکر شد، دسته بندی هندوئیسم به عنوان متناسب با توحید یا شرک دشوار است. برخی از گسترده‌ترین سنت‌های آن به‌عنوان توحیدی به تصویر کشیده می‌شوند، اگرچه در درک وسیع‌تری از این اصطلاح قرار می‌گیرند که مفهوم همه خدایان را یک یا چند نشأت از یک موجود برتر می‌رساند. با این حال، بسیاری از هندوها شرک، ستایش خدایان متعدد را انجام می دهند.

    یک جنبش شرک آلود مدرن تر، نئوپاگانیسم است. اشکال مختلفی از این جنبش وجود دارد که شناخته شده ترین آنها Wicca است. طرفداران اینهاسیستم های اعتقادی به دنبال بازیابی ادیان گمشده اجداد خود هستند. آنها ادیان توحیدی و به ویژه مسیحیت را به عنوان استعمار و همتای دین مردم بومی باستانی می دانند. عبادت نوپاگان در اطراف مراسم و مناسکی است که در مکان‌های مختلف مانند دایره‌های سنگی باستانی و تپه‌های خاکی انجام می‌شود.

    خلاصه

    توحید به طور کلی پرستش یک خدای واحد است در حالی که شرک عبادت است. خدایان متعدد با این حال، دقیقاً معنای یک یا چندگانه توسط ادیان مختلف تفاوت‌های ظریف و متفاوتی دارد.

    به طور کلی، ادیان مشرک به دلیل تعداد خدایان، دیدگاه بزرگ‌تر و پیچیده‌تری نسبت به ماوراء طبیعی دارند. این خدایان اغلب به نیروهای طبیعی یا ویژگی های انسانی مانند عشق و خرد مرتبط هستند. شواهد محکمی وجود دارد که نشان می‌دهد اولین و قدیمی‌ترین ادیان مورد استفاده انسان‌ها شرک بودند.

    ادیان توحیدی در درک معنای پرستش یک موجود برتر متفاوت هستند، اما آن موجود معمولاً خالق همه چیز است و دانای مطلق را نشان می‌دهد. اديان ابراهيمي همگي توحيدي هستند همراه با گروههاي كوچكتري مانند زرتشت. اینها آموزه های اخلاقی قوی، دیدگاهی دوگانه به جهان هستی دارند و خود را در مقابل شرک می بینند.

    استفان ریس یک مورخ است که در نمادها و اساطیر تخصص دارد. او چندین کتاب در این زمینه نوشته است و آثارش در مجلات و مجلات سراسر جهان به چاپ رسیده است. استفن که در لندن به دنیا آمد و بزرگ شد، همیشه به تاریخ عشق می ورزید. در کودکی، ساعت‌ها به بررسی متون باستانی و کاوش در خرابه‌های قدیمی می‌پرداخت. این امر باعث شد که او به دنبال تحقیقات تاریخی باشد. شیفتگی استفان به نمادها و اساطیر از این اعتقاد او ناشی می شود که آنها اساس فرهنگ بشری هستند. او معتقد است که با درک این اسطوره ها و افسانه ها می توانیم خود و دنیای خود را بهتر بشناسیم.