فهرست مطالب
مردم اغلب از یونانیان باستان به عنوان مخترع اصلی دموکراسی و ایالات متحده به عنوان کشور امروزی یاد می کنند که سیستم را مجدداً تأسیس و به کمال رساند. اما این دیدگاه چقدر درست است؟
روش صحیح نگاه کردن به دموکراسی ها و روند انتخابات به طور کلی و چگونه پیشرفت آنها در طول تاریخ است؟
در این مقاله، ما را بررسی خواهیم کرد نگاهی اجمالی به تاریخ انتخابات و چگونگی تکامل فرآیند در طول قرن ها.
فرآیند انتخابات
وقتی در مورد انتخابات صحبت می شود، گفتگو اغلب به دموکراسی ها منجر می شود - سیستم سیاسی مردم. انتخاب نمایندگان خود در دولت به جای اینکه حکومت مذکور توسط یک پادشاه، یک دیکتاتور مستبد یا دستفروشانی که توسط الیگارش ها حمایت می شوند رهبری شود.
البته مفهوم انتخابات فراتر از دموکراسی است.
2> یک فرآیند انتخاباتی را می توان در بسیاری از سیستم های کوچکتر مانند اتحادیه ها، گروه های اجتماعی کوچکتر، سازمان های غیر دولتی و حتی یک واحد خانواده که در آن تصمیمات خاصی را می توان به رأی گذاشت، اعمال کرد.
با این حال، تمرکز در مورد دموکراسی به عنوان یک کل، زمانی که در مورد تاریخ انتخابات صحبت می شود، کاملاً طبیعی است، زیرا این همان چیزی است که مردم هنگام بحث در مورد مفهوم انتخابات در مورد آن صحبت می کنند. ?
دموکراسی غربی از کجا می آید؟
پریکلس'از طبیعت انسان از خانواده و قبیله گرایی ماقبل تاریخ، از یونان و روم باستان تا دوران مدرن، مردم همیشه برای نمایندگی و آزادی شنیده شدن صدای خود تلاش کرده اند.
مراسم تشییع جنازهتوسط فیلیپ فولتز. PD.متداولترین تصوری که مردم دارند این است که دموکراسیهای مدرن غربی بر اساس مدلی ساخته شدهاند که توسط دولتشهرهای یونان باستان و جمهوری رومی که پس از آنها به وجود آمدند. و این درست است – هیچ فرهنگ باستانی دیگری که ما از آن می شناسیم، نظام دموکراتیکی مانند یونانیان ایجاد نکرده است.
به همین دلیل است که حتی کلمه دموکراسی ریشه یونانی دارد و از کلمات یونانی demos<می آید. 10> یا مردم و کراتیا، یعنی قدرت یا حکومت . دموکراسی به معنای واقعی کلمه با اجازه دادن به مردم برای انتخاب دولت هایشان قدرت می بخشد.
این بدان معنا نیست که مفهوم دموکراسی قبل از یونان باستان ناشناخته بود. همانطور که اشاره کردیم، مفهوم فرآیند انتخابات خارج از ساختارهای سیاسی بزرگتر وجود دارد.
بنابراین، در حالی که یونانی ها اولین کسانی بودند که فرآیند انتخابات را به یک سیستم حکومتی کارکردی نظام دادند، مردم شناسان معتقدند که همین روند می تواند تمام راه را به دوران شکارچی-گردآورنده تمدن بشری برمیگردانیم. تا روزگاری قبل از اینکه بشریت حتی یک تمدن داشته باشد.
دموکراسی قبل از تمدن بشری؟
این در ابتدا می تواند متناقض به نظر برسد. آیا دموکراسی یکی از بالاترین دستاوردهای یک جامعه متمدن نیست؟
این است، اما همچنین وضعیت اساسی برای هر گروه کوچکتر یا بزرگتری از مردم است. برای طولانی ترین زمان مردم بهنظم اجتماعی به عنوان ذاتاً اقتدارگرا - همیشه باید کسی در راس باشد. حتی در ابتدایی ترین جوامع، همیشه یک "رئیس" یا "آلفا" وجود دارد که معمولاً این موقعیت را از طریق زور بی رحمانه به دست می آورد.
و در حالی که درست است که نوعی سلسله مراتب تقریباً همیشه وجود دارد، حتی در یک دموکراسی، این بدان معنا نیست که یک فرآیند انتخاباتی نمی تواند بخشی از چنین سیستمی باشد. به گفته مردم شناسان، اشکالی از دموکراسی های اولیه وجود دارد که تقریباً در هر قبیله و جامعه شکارچی-گردآورنده و قبل از ظهور جوامع بزرگتر، کم تحرک و کشاورزی وجود داشته است.
بسیاری از این جوامع ماقبل تاریخ. گفته می شود که مادرسالار بوده و خیلی بزرگ نبوده و اغلب فقط به حدود صد نفر می رسد. با این حال، مردم شناسان موافق هستند که اکثر تصمیمات در این جوامع هنوز به رأی گذاشته می شد.
به عبارت دیگر، این شکل از قبیله گرایی است. به عنوان یک نوع دموکراسی ابتدایی طبقه بندی می شود.
این سیستم انتخاباتی به قبایل مختلف اجازه می داد تا به عنوان واحدهای منسجمی عمل کنند که در آن همه بتوانند صدای خود را شنیده و به نیازهایشان رسیدگی کنند.
و در واقع، بسیاری از جوامع ابتدایی تری که در چند قرن اخیر توسط مهاجران اروپایی یا حتی در چند دهه اخیر کشف شد، به نظر می رسد که همه تحت این شکل از قبیله گرایی انتخاباتی اداره می شوند.
نیاز به یک فرآیند جدید
اما در بسیاری از مناطق جهان باستان، چنین سیستمهای دموکراتیک بدوی با ظهور کشاورزی و شهرها و شهرهای بزرگتر که آن را فعال کرد، شروع به سقوط کردند. ناگهان، سیستم انتخاباتی مؤثر برای جوامعی که به صدها، هزاران و حتی میلیونها نفر رسید، بیش از حد دست و پا چلفتی شد. تا زمانی که اقتدارگرایان قدرت نظامی برای حمایت از حکومت خود را داشته باشند، باید در مورد جمعیت بزرگی به کار رود.
به بیان ساده، جوامع باستانی نمی دانستند چگونه یک فرآیند انتخاباتی دموکراتیک را در مقیاس توده ای سازمان دهند. با این حال، زیرا این چیزی است که به منابع، زمان، سازمان، یک جمعیت تحصیلکرده و اراده سیاسی-اجتماعی نیاز دارد.
برخی آزمون و خطا نیز ضروری خواهد بود، به همین دلیل است که اکثر جوامع باستانی به اقتدارگرایی نزول کردند. سریعترین راه برای انجام آن.
دموکراسی و یونانیان
سولون - یکی از مشارکت کنندگان در ایجاد دموکراسی یونانی. PD.
بنابراین، یونانیان باستان چگونه دموکراسی را از بین بردند؟ آنها به تمام موارد فوق دسترسی داشتند. یونانی ها یکی از اولین مهاجران اروپا بودند، پس از تراکیایی ها که از شبه جزیره آناتولی یا آسیای صغیر به بالکان کوچ کرده بودند. تراکیان قسمت های جنوبی را ترک کرده بودندبالکان - یا یونان امروزی - عمدتاً به نفع سرزمینهای حاصلخیزتر در غرب دریای سیاه اشغال نشده است.
این به یونانیان اجازه داد در بخشهای منزویتر و منزویتر بالکان، در خط ساحلی که هر دو بود، ساکن شوند. هنوز به اندازه کافی مثمر ثمر است تا زندگی را پشتیبانی کند و فرصت های تجاری بی حد و حصری را ارائه می دهد.
بنابراین، طولی نکشید که استاندارد زندگی یونانیان باستان رونق گرفت و تحقیقات و دانش در هنر، علوم و آموزش به سرعت دنبال شد. زمانی که مردم هنوز در ایالت-شهرهای کوچک یا متوسط نسبتاً قابل مدیریت زندگی می کردند.
در اصل - و برای اینکه چیزی از دستاوردهای یونانیان باستان کم نکنیم - شرایط کم و بیش برای توسعه ایده آل بود. از اساس دموکراسی است.
و چند قرن بعد، سلطنت روم سرنگون شد و رومیان تصمیم گرفتند مدل یونانی را تکرار کنند و دموکراسی خود را در قالب جمهوری روم ایجاد کنند.
معایب دموکراسی باستان
البته باید گفت که هیچ یک از این دو نظام دموکراتیک باستانی طبق معیارهای امروزی به ویژه اصلاح شده یا "عادلانه" نبودند. رای دادن بیشتر به جمعیت بومی، مرد و صاحب زمین محدود می شد، در حالی که زنان، خارجی ها و بردگان از روند انتخابات دور نگه داشته می شدند. ناگفته نماند که آن بردگان فوق الذکر یک جنبه کلیدی از چگونگی ایجاد هر دو جامعه بودند.اقتصادهای قدرتمندی که در آن زمان به فرهنگ و استانداردهای آموزش عالی آنها دامن زدند.
بنابراین، اگر دموکراسی در یونان و روم بسیار موفق بود، چرا در سایر نقاط جهان باستان گسترش نیافته است؟ خوب، دوباره - به همان دلایلی که در بالا ذکر کردیم. اکثر مردم و جوامع صرفاً ابزار مناسبی برای ایجاد و اجرای مؤثر حتی یک فرآیند انتخاباتی اساسی در مقیاس کافی نداشتند، چه رسد به یک دموکراسی کارآمد.
آیا در سایر جوامع باستانی دموکراسی وجود داشت؟
همانطور که گفته شد، شواهد تاریخی وجود دارد که نشان میدهد انواع دموکراسیها واقعاً به طور خلاصه در سایر جوامع باستانی ایجاد شده است. به طور خلاصه تلاش های نیمه موفق دموکراتیک داشته اند. این احتمالاً در مورد بین النهرین پیش از بابل بود.
فنیقیه در کرانه شرقی دریای مدیترانه نیز رسم «حکومت توسط مجمع» را داشت. سانگها و گاناس ها نیز در هند باستان وجود دارند - انواع "جمهوری" ماقبل تاریخ که بین قرن های ششم و چهارم قبل از میلاد وجود داشته اند. مشکلی که در مورد چنین نمونه هایی وجود دارد بیشتر این است که شواهد مکتوب زیادی در مورد آنها وجود ندارد و همچنین این واقعیت که آنها مدت زیادی زنده نماندند.
در واقع، حتی رم نیز در نهایت به اقتدارگرایی زمانی که ژولیوس سزار قدرت را غصب کرد و جمهوری روم را به حکومت تبدیل کردامپراتوری روم - دولت شهرهای یونان در آن مقطع تنها بخشی از امپراتوری بودند، بنابراین حرف زیادی در این مورد باقی نمانده بود.
و، از آنجا، امپراتوری روم ادامه یافت. یکی از بزرگترین و طولانیترین امپراتوریهای جهان، که تا زمان سقوط قسطنطنیه به دست عثمانیها در سال 1453 پس از میلاد وجود داشت. آغاز سیستم های انتخاباتی حکومتی اما بیشتر به عنوان یک حمله به دموکراسی. تلاشی سریع و آموزشی که به حدود دو هزار سال دیگر نیاز دارد تا در مقیاسی بزرگتر قابل اجرا شود. باستیل - ناشناس. دامنه عمومی.
دموکراسی به عنوان یک سیستم دولتی قابل دوام در قرن 17 و 18 در اروپا و آمریکای شمالی به وجود آمد. این روند ناگهانی نبود، حتی اگر اغلب بخواهیم به رویدادهایی مانند انقلاب فرانسه یا آمریکا به عنوان نقاط عطف تاریخ اشاره کنیم. شرایطی که در آن نقاط عطف اتفاق افتاد باید به آرامی در طول زمان شکل می گرفت.
- انقلاب فرانسه در سال 1792 اتفاق افتاد و اولین جمهوری فرانسه در آن سال تأسیس شد. البته، اولین جمهوری فرانسه دوام چندانی نداشت تا اینکه کشور دوباره به یک امپراتوری مستبد تبدیل شد. 1215 م. کهالبته پارلمان به صورت دموکراتیک انتخاب نشد، اما در عوض شامل اربابان، املاک بزرگتر و منافع تجاری در امپراتوری بریتانیا بود. این با قانون اصلاحات 1832 تغییر کرد، زمانی که پارلمان بریتانیا به یک هیئت دموکراتیک از نمایندگان منتخب تبدیل شد. بنابراین، به نوعی، وجود پارلمان اصلی اشرافی به شکل گیری ساختار دموکراتیکی که بریتانیا امروز می شناسد، کمک کرد.
- تولد دموکراسی آمریکایی اغلب با تولد دموکراسی همزمان می شود. خود کشور - 1776 - سالی که اعلامیه استقلال امضا شد. با این حال، برخی از مورخان ادعا می کنند که تولد واقعی دموکراسی آمریکایی در 19 سپتامبر 1796 است - روزی که جورج واشنگتن سخنرانی خداحافظی خود را امضا کرد و اولین انتقال مسالمت آمیز قدرت را در کشور انجام داد، بنابراین ثابت کرد که واقعاً یک دولت دموکراتیک با ثبات است.
یک به یک، بسیاری از کشورهای اروپایی دیگر پس از ایالات متحده، بریتانیا و فرانسه، و پس از آنها - کشورهای دیگر در سرتاسر جهان از این روند پیروی کردند. و بقیه، همانطور که می گویند، تاریخ است.
امروز چند دموکراسی واقعی وجود دارد؟
به جز، واقعاً اینطور نیست. در حالی که امروزه بسیاری از مردم، به ویژه در غرب، دموکراسی را بدیهی می دانند، حقیقت این است که امروزه در جهان کشورهای غیر دموکراتیک بیشتر از دمکراتیک هستند.
براساس شاخص دموکراسی ، تا سال 2021، تنها 21 «درست» وجود داشتدموکراسی ها» در جهان، مجموعاً 12.6 درصد از کل کشورهای روی کره زمین است. 53 کشور دیگر به عنوان «دموکراسی معیوب»، یعنی کشورهایی با مشکلات فساد سیستماتیک انتخاباتی و الیگارشی طبقه بندی شدند. تعداد 59 کشور تحت رژیم های استبدادی زندگی می کنند. تعدادی از آنها در اروپا بودند، یعنی روسیه پوتین و بلاروس با دیکتاتور خودخوانده لوکاشنکو. حتی قاره کهن واقعاً هنوز کاملاً دموکراتیک نیست.
وقتی توزیع جمعیت جهان را در تمام آن کشورها به حساب میآوریم، معلوم میشود که تنها حدود 45.7 درصد از جمعیت جهان در یک کشور دموکراتیک زندگی میکنند. . بیشتر آنها در اروپا، آمریکای شمالی و جنوبی و همچنین استرالیا و اقیانوسیه یافت می شوند. با این حال، اکثریت جمعیت جهان هنوز تحت رژیمهای استبدادی کامل یا رژیمهای ترکیبی زندگی میکنند و چیزی بیش از اشکال واهی دموکراسی نیستند. تاریخ انتخابات، نظام های انتخاباتی و دموکراسی به عنوان شکلی از حکومت هنوز به پایان نرسیده است.
در واقع، ما حتی ممکن است نیمه راه را طی نکرده باشیم.
باید دید که اوضاع چگونه است. در آینده نزدیک اجرا خواهد شد، اما ما می توانیم با این واقعیت که به نظر می رسد سیستم های انتخاباتی یک بخش ذاتی هستند، آرامش داشته باشیم.