Bishamonten (Vaisravana) - اساطیر ژاپنی

  • این را به اشتراک بگذارید
Stephen Reese

    مذاهب آسیای شرقی نه تنها به خودی خود بلکه به دلیل رابطه آنها با یکدیگر جذاب هستند. بسیاری از خدایان و ارواح از دینی به دین دیگر سرازیر می شوند و حتی گاهی اوقات به فرهنگ اصلی خود که توسط دیگران تغییر یافته است "باز می گردند." و یک خدا وجود دارد که احتمالاً این را بهتر از بسیاری از آنها نشان می دهد - بیشامونتن، بیشامون، وایسروانا، یا تامونتن.

    بیشامونتن کیست؟

    بیشامونتن را می توان از طریق منشور بسیاری از ادیان - هندوئیسم - صحبت کرد. ، هندو-بودیسم، بودیسم چینی و تائوئیسم و ​​همچنین بودیسم ژاپنی. حتی اگر ریشه های اولیه او را می توان به هندوئیسم ردیابی کرد، جایی که او از خدای ثروت هندو کوبرا یا کوورا سرچشمه می گیرد، بیشامونتن بیشتر به عنوان یک خدای بودایی شناخته می شود.

    نام های مختلف بیشامونتن

    نگهداری پیگیری همه نام‌ها، هویت‌ها و ریشه‌های بیشامونتن به چیزی بیش از یک مقاله نیاز دارد - موضوع کتاب‌ها و پایان‌نامه‌های بی‌شماری است. با این حال، به نظر می‌رسد که نام اصلی او Vaiśravaṇa یا Vessavaṇa بوده است - خدای هندو-بودایی که اولین بار از خدای ثروت هندو Kubera سرچشمه گرفت. سپس به Bishamon یا Beishiramana تبدیل شد و از آنجا به Tamonten تبدیل شد. ترجمه مستقیم ازتامونتن یا بیشامونتن در زبان چینی تقریباً به معنای کسی که زیاد می شنود است زیرا بیشامونتن به عنوان محافظ معابد بودایی و دانش آنها نیز شناخته می شد. به عبارت دیگر، او دائماً در کنار معابد بودایی ایستاده بود و در حین نگهبانی از آنها به همه چیزهایی که در آنها می گذشت گوش می داد.

    وقتی بودیسم به ژاپن راه یافت، نام بیشامونتن تا حد زیادی بدون تغییر باقی ماند اما شخصیت او همچنان گسترش یافت - بیشتر در مورد آن در زیر.

    یکی از چهار پادشاه آسمانی

    در بودیسم سنتی چینی، بیشامون، یا تامونتن، به عنوان یکی از چهار Shitennō - چهار شناخته می شود. پادشاهان آسمانی از چهار جهت جهان محافظت می کنند. همانطور که از نام آنها پیداست، چهار پادشاه آسمانی محافظان یک جهت جغرافیایی و مناطقی از جهان (که در آن زمان برای مردم شناخته شده بود) بودند که بخشی از آن جهت بودند.

    • پادشاه شرق Jikokuten .
    • پادشاه غرب Kōmokuten بود.
    • پادشاه جنوب Zōchōten بود.
    • پادشاه شمال تامونتن بود که به نام بیشامونتن نیز شناخته می‌شد.

    عجیب، پنجمین پادشاهی نیز وجود داشت که با چهار پادشاه می‌رفت و آن تایشاکوتن بود. ، پادشاه مرکز جهان.

    در مورد تامونتن یا بیشامونتن، به عنوان پادشاه شمال، اعتقاد بر این بود که او بر سرزمین های شمال چین حکومت می کند و از آن محافظت می کند و به مغولستان و سیبری بالای آن می رود. . به عنوان یک خدای جنگ،او اغلب با نیزه در یک دست و بتکده - ظرف بودایی از ثروت و خرد - در دست دیگر به تصویر کشیده می شد. همچنین معمولاً او را در حال قدم گذاشتن بر روی یک یا دو دیو به تصویر می‌کشند که نشان می‌دهد او محافظ بودیسم در برابر همه ارواح و نیروهای شیطانی است.

    در ژاپن، تامونتن در حدود قرن ششم پس از میلاد محبوبیت پیدا کرد، زمانی که او و بقیه. از چهار پادشاه آسمانی همراه با بودیسم به کشور جزیره وارد شدند.

    اگرچه ژاپن از نظر فنی در شرق چین قرار دارد، بیشامونتن/تامونتن بود که در این کشور بسیار محبوب شد تا پادشاه این کشور. شرق جیکوکوتن. این احتمالاً به این دلیل است که بیشامونتن به عنوان یک خدای محافظ در برابر شیاطین و نیروهای شیطانی در نظر گرفته می شود، به همین دلیل بودایی ها ارواح مختلف کامی و یوکای شینتوئیسم ژاپنی مانند Tengu را که دائماً بوداییان ژاپنی را آزار می دادند، دیدند.

    علاوه بر این، بیشامونتن در نهایت به عنوان قویترین چهار پادشاه آسمانی در نظر گرفته شد که دلیل دیگری بود که مردم ژاپن به طور مستقل از دیگران شروع به پرستش او کردند. در چین، او حتی به عنوان یک خدای شفادهنده در نظر گرفته می‌شد که می‌توانست امپراتور چین را از هر بیماری که به آن دعا می‌شد معالجه کند.

    یکی از هفت خدای خوش شانس

    بیشامونتن، تامونتن، یا وایوراونا نیز به عنوان یکی از هفت خدای خوش شانس ژاپن همراه با Ebisu ، Daikokuten، Benzaiten، Fukurokuju، Hotei، و Jurojin دیده می شود.حضور بیشامونتن در این باشگاه نخبگان احتمالاً به دو دلیل است:

    • بیشامونتن به عنوان محافظ معابد بودایی به عنوان محافظ ثروت - هم از نظر مادی و هم از نظر دانش خدایان ثروتمند مانند او اغلب به عنوان خدایان شانس در نظر گرفته می شوند و به نظر می رسد که در ژاپن نیز چنین اتفاقی افتاده است> یا، به طور خاص، به عنوان خدای جنگجویان، خدایی که از آنها در نبرد محافظت می کند. از آنجا، پرستش بیشامونتن به آسانی تبدیل به افرادی شد که از بیشامونتن برای خیر و اقبال در نبرد دعا می کردند.

    اما باید گفت که «شمولیت» بیشامونتن در گروه هفت خدای خوش شانس اتفاق افتاده است. در اواخر قرن پانزدهم پس از میلاد، یا 900 سال پس از ورود او به کشور جزیره به عنوان یکی از چهار پادشاه. دین بودایی نیز، حتی اگر اغلب به شوخی انجام می شد، همانطور که مردم اغلب با خدایان شانس انجام می دهند. نمادگرایی بیشامونتن گستره وسیعی دارد.

    بسته به اینکه از چه کسی بپرسید، بیشامونتن را می توان به عنوان یکی یا چند مورد زیر در نظر گرفت:

    • نگهبان شمال
    • مدافع معابد بودایی
    • یک خدای جنگ
    • Aخدای ثروت و گنج
    • حافظ جنگجویان در نبرد
    • مدافع ثروت و دانش بودایی
    • قاتل شیاطین
    • خدای شفا دهنده
    • فقط یک خدای خوش شانس است

    اقلامی که معمولاً نماد بیشامونتن هستند نیزه امضاء شده او، بتکده ای که او در یک دست حمل می کند و همچنین شیاطینی که اغلب به او نشان داده می شود. پا گذاشتن او معمولاً به‌عنوان یک خدای خشن، خشن و ترسناک به تصویر کشیده می‌شود.

    اهمیت بیشامونتن در فرهنگ مدرن

    به طور طبیعی، بیشامونتن به‌عنوان یک خدای محبوب و چند مذهبی، در بسیاری از آثار به نمایش درآمده است. هنر در طول اعصار و حتی می‌توان آن را در مجموعه‌های مانگا، انیمه و بازی‌های ویدیویی مدرن مشاهده کرد.

    برخی از نمونه‌های محبوب عبارتند از مجموعه انیمیشن Noragami که در آن Bishamon یک الهه زن جنگ و یک محافظ است. از جنگجویان و همچنین یکی از چهار خدای ثروت . همچنین بازی ویدیویی Game of War: Fire Age که در آن Bishamon یک هیولا است، مجموعه مانگا Ranma ½ ، مجموعه مانگا و انیمه RG Veda ، BattleTech فرانچایز، Darkstalkers بازی ویدئویی، برای نام بردن چند.

    Wrapping Up

    نقش بیشامون به عنوان محافظ بودیسم و ​​پیوندهای او با ثروت جنگ و جنگجویان او را به شخصیتی با عظمت و بسیار مورد احترام در اساطیر ژاپن تبدیل می کند.

    استفان ریس یک مورخ است که در نمادها و اساطیر تخصص دارد. او چندین کتاب در این زمینه نوشته است و آثارش در مجلات و مجلات سراسر جهان به چاپ رسیده است. استفن که در لندن به دنیا آمد و بزرگ شد، همیشه به تاریخ عشق می ورزید. در کودکی، ساعت‌ها به بررسی متون باستانی و کاوش در خرابه‌های قدیمی می‌پرداخت. این امر باعث شد که او به دنبال تحقیقات تاریخی باشد. شیفتگی استفان به نمادها و اساطیر از این اعتقاد او ناشی می شود که آنها اساس فرهنگ بشری هستند. او معتقد است که با درک این اسطوره ها و افسانه ها می توانیم خود و دنیای خود را بهتر بشناسیم.