فهرست مطالب
جهانبینی مسحور یونانیان باستان افسانههای جذاب فراوانی را ارائه میدهد. اسطوره ها داستان های زنده و غنی از معنای نمادین هستند - هدف آنها کمک به مردم برای درک دنیای اطرافشان و همچنین دنیای درونشان است. برخی از این داستانها بهویژه مربوط میشوند، به همین دلیل است که جایگاه فرقهای پیدا میکنند و موضوع سازماندهی جشنوارههای مذهبی میشوند.
بهعلاوه، مواردی وجود دارد که یک اسطوره آنقدر مهم به نظر میرسد که به یک دین جداگانه تبدیل میشود. تنهایی. در مورد اورفیسم چنین است - دین اسرارآمیزی که ظاهراً توسط اورفیوس ، شاعر افسانهای یونانی پایهگذاری شده است. اورفیسم، منشأ آن در راز پنهان است. محققین نمی توانند در مورد چارچوب زمانی دقیقی که این دین در طی آن تأسیس شده است، توافق کنند. طبق اولین شواهدی که به آداب و رسوم اورفیک اشاره میکند، این دین حداقل از قرن ششم قبل از میلاد وجود داشته است.
برخی از کارشناسان این ادعا را که اورفیسم یک دین سازمانیافته بود، رد میکنند. به گفته آنها، این جنبش تنها به عنوان یک جنبش محلی آغاز شد که نقش آن متعاقباً توسط نویسندگانی که مدت ها پس از تأسیس آن زندگی می کردند، نامتناسب شد.
اما فیلسوفان باستان مانند سقراط و افلاطون با این نظریه مخالفند. به عنوان مثال، در گفت و گوی افلاطون به نام کراتیلوس ، سقراط ادعا می کند که شاعران اورفیک شایسته انتساب آن هستند.نام چیزها، و در نتیجه برای ایجاد خود زبان یونانی. این افسانه تنها بخشی از عقیده ای است که فیلسوفان یونان باستان به طور گسترده ای آن را باور داشتند. یعنی، بسیاری از خردمندان معتقد بودند که اورفیسم هسته اصلی دین رایج یونانی است و قدیمی ترین دین موجود است. دین سنتی یونان از بسیاری جهات، بنابراین جای تعجب نیست که وقتی صحبت از آفرینش جهان می شود، روایت متفاوتی ارائه می دهد. کیهانشناسی سنتی یونان در «تئوگونی»، اثری مهم از هزیود، شاعر حماسی یونانی، ترسیم شده است. اگرچه جهان بینی اورفیک شباهت هایی با «تئوگونی» دارد، اما عناصری را نیز به ظاهر بیگانه با فرهنگ یونان باستان معرفی می کند. این همان چیزی است که بسیاری از محققان را به این نظریه سوق داد که ارفیسم وارد شده است، یا حداقل تحت تأثیر فرهنگ مصر و شرق نزدیک است.
طبق نظر طرفداران اورفیسم، خالق جهان Phanes است - خدای اولیه که نام به معنای "نور آور" یا "درخشنده" است. این خدا همچنین با بسیاری از القاب دیگر مانند Protogonos (اولین زاده) و Erikepaios (قدرتمند) همراه است. این خدای خالق با بسیاری از خدایان دیگر مانند اروس، پان و زئوس نیز برابر شده است. تخم کیهانی ظهور او باعث شد که تخم به دو نیمه تقسیم شود و در نتیجه ایجاد شودزمین و آسمان پس از این، اولین بار به خلق خدایان دیگری ادامه داد.
فانس دارای عصای جادویی بود که به او قدرت می داد تا بر جهان حکومت کند. این عصا بخش عمده ای از طرح کیهان شناسی است. یعنی او آن را به نایکس داد و او آن را به اورانوس داد و او نیز آن را به کرونوس داد تا او آن را به پسرش زئوس بفرستد.
در نهایت عصای جادویی در دست داشت زئوس در شهوت قدرت تسخیر شده بود. او در اولین شاهکار قدرتمند خود، پدرش کرونوس را با قورت دادن اندام تناسلی خود اخته کرد. با این حال، او به همین جا بسنده نکرد، زیرا او Phans را بلعید تا بر عناصر و نیروی خلاق زندگی قدرت پیدا کند. هنگامی که او تمام قدرتی را که می توان تصور کرد به دست آورد، سعی کرد عصای خود را به پسرش دیونیسوس بسپارد. این ما را به اسطوره مرکزی اورفیسم هدایت می کند.
اسطوره مرکزی اورفیسم
اسطوره مرکزی اورفیسم حول مرگ و رستاخیز دیونیزوس زاگرئوس می چرخد. دیونیسوس زاگرئوس پسر زئوس و پرسفونه بود. او محبوب ترین پسر زئوس بود و به همین دلیل قصد داشت او را جانشین تاج و تخت او در المپوس کند. وقتی هرا (همسر زئوس) متوجه این موضوع شد، حسادت او را گرفت زیرا جانشین زئوس یکی از پسران او نبود. او برای انتقام، توطئه ای برای کشتن دیونیزوس طراحی کرد.
اولین قدم انتقام هرا، احضار تایتان ها، خدایان پیش از المپیک بود که زئوس آنها را سرنگون کرد. اوبه آنها دستور داد تا دیونیسوس شیرخوار را بگیرند و بکشند. از آنجایی که دیونیسوس هنوز کودک بود، اغوا کردن او آسان بود - تایتان ها با اسباب بازی ها و آینه حواس او را پرت کردند. سپس او را گرفتند، اندامش را از بدنش جدا کردند و تمام اعضای بدنش را به جز قلبش خوردند.
خوشبختانه، قلب دیونیسوس توسط آتنا، خواهر زئوس، نجات یافت. او زئوس را از اتفاقات آگاه کرد و طبیعتاً او خشمگین شد. او در خشم خود صاعقه ای را به سمت تایتان ها پرتاب کرد و آنها را به خاکستر تبدیل کرد.
قتل تایتان هایی که دیونیزوس را خوردند در واقع نشان دهنده تولد بشر است. یعنی انسان ها از خاکستر تایتان های کشته شده بیرون آمدند. از آنجایی که همه آنها حاوی بخش هایی از دیونوسوس بودند که می خوردند، روح انسان از بقایای دیونیزوس ایجاد شد، در حالی که بدن ما از تیتان ها خلق شد. هدف Orphics خلاص شدن از شر بخش تایتانیک از وجود ما است - بخش بدنی، پست و حیوانی که اغلب بر خود آگاه ما غالب می شود و ما را وادار می کند برخلاف قضاوت بهتر خود عمل کنیم.
رستاخیز دیونوسوس
Dionysus – Public Domain
روایت های زیادی از تولد دوباره Dionysus وجود دارد. بر اساس محبوب ترین افسانه، زئوس زنی فانی به نام سمله را باردار کرد که منجر به تولد دیونوسوس برای دومین بار شد.
داستانی که کمتر شناخته شده است از زنده کردن پسر گمشده زئوس با کاشت قلبش در ران او صحبت می کند. . در نهایت، حساب سوم می دهد آپولون نقش اصلی - او اعضای پاره شده دیونوسوس را جمع آوری کرد و آنها را در پیشگاه خود در دلفی دفن کرد، بنابراین به طور معجزه آسایی او را زنده کرد.
حقایق جالب
- چیست قابل توجه در مورد اورفیسم، مشابهت بین زندگی اورفئوس و دیونیزوس است. یعنی اورفئوس نیز به عالم اموات فرود آمد و بازگشت. علاوه بر این، او نیز از اندام جدا شده بود. با این حال، دلیل متفاوت بود، او توسط مائنادها، متخصصان فرقه زن دیونوسیایی، پاره شد - آنها او را به دلیل دوری از پرستش دیونوسوس و وقف کامل به آپولون قطعه قطعه کردند.
- پیروان اورفیسم یکی از اولین گیاهخواران تاریخ بودند. آنها علاوه بر پرهیز از گوشت حیوانات، از انواع خاصی از سبزیجات، به ویژه لوبیا، پرهیز کردند. فیثاغورث این رژیم را از ارفیسم پذیرفت و آن را در فرقه خود اجباری کرد. این گذرنامه ها در واقع بشقاب های طلایی بودند که در مقبره های متوفی قرار می گرفتند. بشقابها با دستورالعملهای آئیننامه رفتاری در عالم اموات، گذرگاهی امن به طرف دیگر را تضمین میکردند.
- فانس، متمایزترین خدای اورفیک، بر روی قدیمیترین سکههای شناختهشده نشان داده شده است. کتیبه.
- برتراند راسل، یکی از برجسته ترین فیلسوفان قرن بیستم، ادعا کرد که اورفیسم تا به امروز تأثیر ظریفی را حفظ کرده است. یعنی ایندین با فیثاغورث، فیلسوفی که بر افلاطون تأثیر گذاشته بود، پیوند خورد، و افلاطون یکی از ارکان فلسفه غرب است.
پس، افلاطون بدون اورفیسم وجود نخواهد داشت، و بدون افلاطون هیچ تمثیلی از غار وجود نخواهد داشت. آزمایش فکری که موضوع اصلی بی شمار آثار هنری است. ممکن است دور از ذهن به نظر برسد، اما می توان ادعا کرد که هیچ فیلم ماتریکسی بدون Orphism وجود نخواهد داشت!
Wrapping Up
Orphism بود دینی اسرارآمیز که نشان دهنده یک جریان پنهان بسیار تأثیرگذار در فرهنگ یونانیان باستان بود. با توجه به اینکه جهان غرب بر اساس فرهنگ یونان باستان استوار است، فرهنگ امروزی و معاصر ما به طرز ماهرانه و پیچیده ای با برخی از ایده هایی که از اورفیسم سرچشمه می گیرد، مرتبط است.
این دین از مضامین اساطیری رایج و همچنین منحصر به فرد تشکیل شده است. ایده ها و نمادها، مهمترین موجود - هبوط به عالم اموات، رستاخیز، درگیری بین خدایان پیر و جوان، تخم جهان، و تجزیه یک خدا.