خدایان و الهه های ایرانی – فهرست

  • این را به اشتراک بگذارید
Stephen Reese

    دین ایرانی باستان (که به آن بت پرستی ایرانی نیز گفته می شود) قبل از اینکه زرتشتی دین اصلی منطقه شود وجود داشته است. در حالی که شواهد مکتوب بسیار کمی از دین پارسی و نحوه اجرای آن وجود دارد، اطلاعات اندکی که از روایات ایرانی، بابلی و یونانی به دست آمده است، این امکان را برای ما فراهم کرده است که درک نسبتاً خوبی از آن به دست آوریم.

    دین ایرانی دارای تعداد زیادی خدایان و ایزدبانوها بود که اهورامزدا به عنوان خدای اصلی، که همه خدایان را رهبری می کرد. بسیاری از این خدایان بعدها به عنوان جنبه‌هایی از اهورامزدا، خدای برتر، در آیین زرتشت گنجانده شدند.

    در اینجا به برخی از مهم‌ترین ایزدان ایرانی و نقش‌هایی که در اساطیر آنها ایفا کرده‌اند، اشاره می‌کنیم.

    اهورا مزدا (پادشاه خدایان)

    اهورا مزدا (که اورمزد نیز نامیده می شود) خدای اصلی ایرانیان باستان و زرتشتیان و نماد پاکی، رستگاری و خرد او خالق جهان است و همه چیز را به وجود آورده است.

    این اهورا مزدا است که بر اساس اعمالشان در زمین تصمیم می گیرد چه کسی به بهشت ​​یا جهنم برود. او پیوسته با شر و تاریکی مبارزه می کند. او همیشه با شیطان، آنگرا ماینیو، در جنگ است.

    طبق اسطوره، اهورا مزدا اولین انسان ها را خلق کرد که سپس توسط شیطان فاسد شدند. در حالی که آنها از بهشت ​​منع شده بودند، به فرزندانشان اختیار داده شد تا خوب یا خیر را انتخاب کنندبرای خودشان بد است

    در تقویم اوستایی ایرانیان باستان اولین روز هر ماه را اهورامزدا می نامیدند.

    آناهیتا (الهه آبهای روی زمین)

    تقریباً در همه ادیان باستانی، منبع حیات و باروری به عنوان یک موجود زن به تصویر کشیده شده است. در ایران الهه ای که شکل اولیه و کامل آن آردوی سوره آناهیتا بود، این مقام را داشت.

    آناهیتا الهه باروری، آب، سلامتی و شفا و خرد ایرانی باستان است. او گاهی اوقات به عنوان الهه جنگ شناخته می شود، زیرا جنگجویان قبل از نبردها برای بقا و پیروزی از او برکت می گرفتند.

    آناهیتا الهه باروری و رشد بود. به وصیت او باران بارید و رودخانه ها جاری شد و گیاهان رشد کردند و حیوانات و انسان ها زایش یافتند.

    آناهیتا را قدرتمند، درخشنده، رفیع، بلند، زیبا، پاک و آزاد توصیف می کنند. تصویرهای او او را با تاجی طلایی از هشتصد ستاره بر سر، ردایی روان و گردن بند طلایی به دور گردنش نشان می دهد.

    میترا (خدای خورشید)

    یکی از اولین خدایان ایران، میترا خدایی محبوب و مهم بود. او به عنوان خدای طلوع خورشید، عشق، دوستی، عهد، صداقت و بسیاری موارد دیگر پرستش می شد. این میترا است که نظم همه چیز را تضمین می کند. علاوه بر این، میترا بر قانون نظارت می کند و از حقیقت محافظت می کند و به این ترتیب به عنوان خدایی تلقی می شود که به حاکمان الهی می دهد.اختیار حکومت.

    میترا بر انسانها، اعمال، قراردادها و قراردادهای آنها نظارت می کند. او مردم را به راه راست هدایت می کند و آنها را از شر محافظت می کند، در حالی که نظم شب و روز و تغییر فصول را حفظ می کند.

    هائوما (خدای سلامت)

    هائوما به هر دو یک اشاره دارد. گیاه و خدای ایرانی به عنوان یک خدا، هائوما با اعطای سلامتی و قدرت، و خدای برداشت، سرزندگی و شخصیت گیاه بود. او یکی از قدیمی ترین و شریف ترین خدایان ایران باستان است و مردم از او برای پسران دعا می کردند.

    نام این ایزد از گیاه هاوما گرفته شده است که گفته می شود خواص درمانی دارد. در برخی از افسانه ها آمده است که عصاره این گیاه به انسان قدرت های ماورایی می بخشد. از این گیاه برای تهیه نوشیدنی مست کننده استفاده می شد، احساسی که از کیفیت خدایان به شمار می رفت. تصور می شد که آب گیاه هائوما باعث روشنگری می شود.

    سراوشا (خدای رسول و نگهبان انسان)

    سراوشا یکی از محبوب ترین چهره ها در باورهای ایرانیان باستان است. سراوشا ایزد اطاعت دینی است که توسط اهورامزدا به عنوان یکی از اولین آفریده های او خلق شد. او رسول و واسطه بین خدایان و مردم است. نام سراوشا (که به آن ساروش، سروش یا ساروش نیز گفته می شود) به معنای اطلاعات، اطاعت و انضباط است.

    سراوشا یکی از خدایان بزرگی است که به نظم دنیا اهمیت می دهد.فرشته نگهبان زرتشتیان است. او همچنین اولین مخلوق اهورا مزدا بود.

    بر اساس برخی منابع، سراوشا و میترا با هم نگهبان عهد و عهد و نظم هستند. در روز قیامت، دو خدا در کنار هم می ایستند تا از اجرای عدالت اطمینان حاصل کنند.

    آزار (خدای آتش)

    آزار (همچنین به نام آتار) خدای آتش بود و خود آتش او فرزند اهورا مزدا بود. آتش عنصر مهمی در دین پارسی بود و به این ترتیب آذر نقش مهمی داشت. بعدها آتش در آیین زرتشتی به یکی از اجزای جدایی ناپذیر اهورامزدا تبدیل شد.

    آذر نماد نظم واقعی و یکی از یاران لشکر بهشت ​​است که برای خیر می جنگد. در تقویم اوستایی نهمین روز هر ماه و نهمین ماه هر سال به نام این ایزد نامگذاری شده است.

    در ایران باستان جشنی به نام آذرگان در روز نهم ماه نهم هر سال برگزار می شد. سال آمد در افسانه ها، آذر در نبردهایی که برای از بین بردن شر به راه انداخته است، با اژدها و شیاطین جنگیده و پیروز شده است.

    ووهو مانا (خدای دانش)

    وهو مانا که به نام وهمان نیز شناخته می شود. یا بهمن، حافظ حیوانات است. اسم بهمن به معنای کسی که حسنات دارد است. در اسطوره ها وهو مانا در سمت راست اهورامزدا ترسیم شده و تقریباً به عنوان مشاور عمل می کند.

    وهو مانا به عنوان «اندیشه نیک» مظهر حکمت خداست که در انسان فعال است و رهبری می کند.انسانها به خدا خدایان ماه، گوش و رام، همکاران او هستند. حریف اصلی او دیویی به نام آکوان است.

    بعدها در آیین زرتشتی، وهو مانا به عنوان یکی از شش موجود اول که توسط اهورامزدا، خدای برتر، برای کمک به وی در نابودی شر و پیشبرد خیر خلق شد، به تصویر کشیده شده است. .

    زروان (خدای زمان و سرنوشت)

    زروان که زوروان نیز نامیده می شود، خدای زمان و سرنوشت بود. او در ابتدا نقش کوچکی در پانتئون بزرگ خدایان ایرانی داشت، اما در آیین زرتشتی، زوروان به عنوان برترین خدایی که همه چیز از جمله اهورامزدا را آفرید، جایگاه بسیار مهم تری به خود اختصاص می دهد.

    ایرانیان باستان معتقدند. زروان خالق روشنایی و تاریکی یعنی اهورامزدا و دشمن او انگرا ماینیو اهریمن بوده است.

    طبق افسانه، زروان هزار سال مراقبه کرد تا فرزندی به دنیا آورد که خلق کند. جهان. پس از نهصد و نود و نه سال، زروان شروع کرد به این که آیا شک این مراقبه ها و دعاها مفید است؟

    کمی بعد زروان صاحب دو فرزند شد. اهورامزدا از مراقبه‌ها و اندیشه‌های نیک زوروان متولد شد، اما انگرا ماینیو از شک و تردید متولد شد. خدای باد یا اتمسفر که اغلب دارای طبیعت دوگانه است. وایو از یک طرف باران و زندگی است و از طرف دیگر او یک استشخصیت ترسناک و غیرقابل کنترل مرتبط با مرگ. او خیرخواه است و در عین حال می تواند با قدرت ویرانگر خود همه چیز و همه را نابود کند. از آنجا که وایو باد است، او در هر دو قلمرو خوب و شریر سفر می کند، و در عین حال هم فرشته و هم شیطان است.

    این تداعی ها از طبیعت وایو به عنوان جو یا باد می آیند. او هم نگهبان هواست و هم مظهر دیو هوای ناپاک و مضر. او با فراهم کردن باران از میان ابرهای بارانی زندگی می آفریند، اما در عین حال، از طریق طوفان های ویرانگر که باعث مرگ می شود، زندگی می آفریند.

    وایو به عنوان یک جنگجو به تصویر کشیده شده است که نیزه و سلاح های طلایی را در دست دارد و آماده است تا به داخل بشتابد. نبرد با نیروهای شیطانی، اما بسته به اینکه باد به چه سمتی می وزد، می توانست بچرخد و با نیروهای نور بجنگد.

    رشنو (خدای عدالت)

    رشنو یک فرشته بود، نه خیری که همراه با میترا و سراوشا بر روح مردگان ریاست می کرد. او بر روی پل چینوات که قلمروهای زندگی پس از مرگ و جهان بشری را در بر می گرفت، ایستاد. این راشنو بود که سوابق اعمال یک فرد را که در طول زندگی جمع شده بود می خواند و سپس قضاوت می کرد که آیا آن شخص به بهشت ​​می رود یا جهنم. تصمیم او همیشه منصفانه و عادلانه تلقی می شد و پس از دریافت، روح می توانست به خانه نهایی خود برود.

    Angra Mainyu (تجسم شیطان، اختلاف، وآشوب)

    انگرا ماینیو که به اهریمن نیز معروف است، شیطان و روح شیطانی در دین ایرانی است. او با نور و هر چه خیر می جنگد و از این رو حریف همیشگی او اهورامزدا است. Angra Mainyu رهبر شیاطین و ارواح تاریک است که devas نامیده می شود.

    انگرا ماینیو برادر اهورا مزدا است و در بیشتر داستانهای کهن ایرانی از آن یاد شده است. در اسطوره ها، انسان ها و دیگر خدایان و موجودات خوب، که همگی توسط اهورامزدا خلق شده اند، در تلاشی کیهانی برای پیروز شدن بر شر در مبارزه با شیاطین به تصویر کشیده شده اند. سرانجام، اهریمن نابود می شود و اهورامزدا بر او مسلط می شود.

    پیچیدن

    اگرچه اسناد مکتوب کمی از آیین باستانی ایرانی وجود دارد، اما اندکی که می دانیم باز می شود. یکی از اولین ادیان جهان پر از خدایان رنگارنگ، خوب و بد است. هر خدایی حوزه های تخصصی خود را داشت و از کسانی که در آن زمینه های خاص کمک می خواستند مراقبت می کرد. بسیاری از این خدایان در دین جدید، زرتشتی، به عنوان جنبه هایی از اهورامزدا زندگی می کنند.

    استفان ریس یک مورخ است که در نمادها و اساطیر تخصص دارد. او چندین کتاب در این زمینه نوشته است و آثارش در مجلات و مجلات سراسر جهان به چاپ رسیده است. استفن که در لندن به دنیا آمد و بزرگ شد، همیشه به تاریخ عشق می ورزید. در کودکی، ساعت‌ها به بررسی متون باستانی و کاوش در خرابه‌های قدیمی می‌پرداخت. این امر باعث شد که او به دنبال تحقیقات تاریخی باشد. شیفتگی استفان به نمادها و اساطیر از این اعتقاد او ناشی می شود که آنها اساس فرهنگ بشری هستند. او معتقد است که با درک این اسطوره ها و افسانه ها می توانیم خود و دنیای خود را بهتر بشناسیم.