فهرست مطالب
اساطیر یونان موجودات خارق العاده ای دارد که از مرزهای یونان فراتر رفته و وارد فرهنگ مدرن غربی شده اند. یکی از این موجودات Satyr است، موجودی نیمه بز نیمه انسان، شبیه سنطور ، و معمولاً در ادبیات و فیلمها به عنوان Funs از آن یاد میشود. در اینجا نگاهی دقیق تر به اسطوره آنها داریم.
ساتیرها چیست؟
ساتیرها موجوداتی نیمه بز و نیمه انسان بودند. آنها اندام تحتانی، دم و گوش های بز و بالاتنه یک مرد داشتند. معمول بود که تصویرهای آنها آنها را با عضوی در حالت ایستاده نشان می داد، شاید نمادی از شخصیت شهوانی و جنسی محور آنها باشد. به عنوان یکی از فعالیت های آنها، آنها تمایل داشتند پوره ها را تعقیب کنند تا با آنها جفت گیری کنند.
ساتیرها با شراب سازی سر و کار داشتند و به دلیل بیش از حد جنسی خود مشهور بودند. چندین منبع از شخصیت آنها به عنوان دیوانه و دیوانه یاد می کنند، مانند شخصیت سنتورها. زمانی که شراب و رابطه جنسی در میان بود، ساترها موجوداتی دیوانه بودند.
اما، این موجودات به عنوان ارواح باروری در روستاها نیز نقش داشتند. پرستش و افسانه های آنها در جوامع روستایی یونان باستان آغاز شد، جایی که مردم آنها را با Bacchae، یاران خدا Dionysus مرتبط می کردند. آنها همچنین با خدایان دیگری مانند Hermes ، Pan و Gaia ارتباط داشتند. به گفته هزیود، ساتیرها فرزندان دختران هکاتروس بودند. با این حال، وجود دارددر اسطوره ها روایت های زیادی از اصل و نسب آنها وجود ندارد.
Satyrs در مقابل Sileni
در مورد Satyrs اختلاف نظر وجود دارد زیرا آنها و Sileni اسطوره ها و ویژگی های یکسانی دارند. تفاوت بین این دو گروه به اندازه کافی قابل توجه نیست و اغلب یکسان در نظر گرفته می شود. با این حال، برخی از محققان تلاش میکنند تا ساتیرز را از سیلنی متمایز کنند.
- برخی از نویسندگان سعی کردهاند این دو گروه را از هم جدا کنند و توضیح دهند که ساتیرها نیم بز و سیلنی نیماسب هستند، اما افسانهها از این جهت متفاوت است. تئوری.
- همچنین گزاره هایی وجود دارد که Satyr نام این موجودات در سرزمین اصلی یونان بوده است. سیلنی ، به نوبه خود، نام آنها در نواحی یونانی آسیایی بود.
- در روایت های دیگر، سیلنی ها نوعی ساتیر بودند. به عنوان مثال، ساتیری به نام سیلنوس وجود دارد که پرستار دیونیزوس در دوران کودکی او بود.
- ساتیرهای خاص دیگری به نام سیلنز وجود دارند که سه ساتیر مسن بودند که دیونوسوس را در این روز همراهی کردند. سفرهای او در سراسر یونان این اختلاف ممکن است از این شخصیت ها و نام های مشابه ناشی شده باشد. منشا دقیق ناشناخته باقی مانده است.
ساتیرها در اسطوره ها
ساتیرها در اساطیر یونان یا هیچ اسطوره خاصی نقش محوری ندارند. به عنوان یک گروه، آنها ظاهر کمی در داستان ها دارند، اما هنوز هم رویدادهای معروفی وجود دارد که آنها را نشان می دهد.
- جنگ غول ها
وقتیغولها تحت فرمان گایا با المپیکیها جنگ کردند، زئوس از همه خدایان خواست تا ظاهر شوند و با او بجنگند. دیونیسوس ، هفائستوس ، و ساترها در نزدیکی آن بودند و آنها اولین کسانی بودند که وارد شدند. آنها سوار بر الاغ وارد شدند و با هم توانستند اولین حمله به غولها را دفع کنند.
- آمیمون و ساتیر آرگیو
آمیمون دختر پادشاه دانائوس بود. بنابراین یکی از دانائیان. یک روز او در جنگل به دنبال آب و شکار بود و به طور تصادفی یک ساتیرو که در خواب بود را از خواب بیدار کرد. این موجود دیوانه از شهوت بیدار شد و شروع به آزار و اذیت آمینون کرد که برای پوزیدون دعا کرد تا ظاهر شود و او را نجات دهد. خدا ظاهر شد و ساتیر را فراری داد. پس از آن، این پوزئیدون بود که با دانائید رابطه جنسی داشت. از پیوند آنها، ناپلیوس به دنیا آمد.
- Satyr Silenus
مادر دیونوسوس، Semele ، با خدا هنوز در شکمش است از آنجایی که او پسر زئوس بود، خدای رعد پسر را گرفت و به ران او چسباند تا اینکه رشد کرد و آماده تولد شد. دیونیسوس نتیجه یکی از اعمال زناکارانه زئوس بود. به همین دلیل، حسود هرا از دیونوسوس متنفر بود و می خواست او را بکشد. بنابراین، مخفی نگه داشتن پسر بسیار مهم بود و سیلنوس کسی بود که این کار را انجام داد. سیلنوس از زمان تولدش از خدا مراقبت می کرد تا اینکه دیونوسوس نزد خدا رفتعمه.
- Satyrs و Dionysus
Bacchae گروهی بودند که دیونوسوس را در سفرهایش همراهی کردند و آیین او را در سراسر یونان گسترش دادند. ساتیرها، پوره ها، مائناها و مردمی بودند که می نوشیدند، جشن می گرفتند و دیونوسوس را می پرستیدند. در بسیاری از درگیریهای دیونیسوس، ساتیرها نیز به عنوان سربازان او خدمت میکردند. برخی از اسطوره ها به ساتیرها اشاره می کنند که دیونیسوس آنها را دوست می داشت و برخی دیگر که منادیان او بودند.
نمایش با ساترها
در یونان باستان نمایشنامه های معروفی وجود داشت که در آن مردان لباس ساتیرز می پوشیدند و آهنگ می خواندند. در جشنوارههای دیونیسیا، نمایشهای ساتر بخش اساسی بودند. از آنجایی که این جشنواره ها آغاز تئاتر بود، چندین نویسنده آثاری نوشتند تا آنها را در آنجا به نمایش بگذارند. متأسفانه، تنها چند قطعه از این نمایشنامه ها باقی مانده است.
Satyrs Beyond Mythology یونان
در قرون وسطی، نویسندگان شروع به پیوند ساتیرها با شیطان کردند. آنها نه نماد شهوت و دیوانگی، بلکه نماد شر و جهنم شدند. مردم آنها را شیاطین می دانستند، و مسیحیت آنها را در شمایل نگاری شیطان خود پذیرفت.
در رنسانس، ساترها در سراسر اروپا در چندین اثر هنری دوباره ظاهر شدند. شاید در دوره رنسانس است که ایده Satyrs به عنوان موجوداتی با پاهای بز قوی تر شد زیرا بیشتر تصویرهای آنها آنها را به این حیوان مربوط می کند و نه به اسب. مجسمه میکل آنژ در سال 1497 باخوس یک ساتر را در پایه خود نشان می دهد. در بیشتر آثار هنری، آنهامست ظاهر می شوند، اما آنها نیز به عنوان موجودات نسبتا متمدن ظاهر شدند.
در قرن نوزدهم، چندین هنرمند ساترها و پوره ها را در زمینه های جنسی نقاشی کردند. با توجه به پیشینه تاریخی خود، هنرمندان از این موجودات اساطیری یونان برای به تصویر کشیدن تمایلات جنسی بدون توهین به ارزش های اخلاقی آن زمان استفاده کردند. علاوه بر نقاشیها، نویسندگان مختلفی شعرها، نمایشنامهها و رمانهایی نوشتند که ساترها را به تصویر میکشید یا داستانها را بر اساس اسطورههای آنها پایهگذاری کردند.
در دوران مدرن، تصویرهای ساترها با شخصیت و ویژگی های واقعی آنها در اساطیر یونان تفاوت زیادی دارد. آنها به عنوان موجودات مدنی بدون شهوت جنسی و شخصیت مست خود ظاهر می شوند. Satyrs در Narnia C.S Lewis و همچنین در Persy Jackson and the Olympians ریک ریوردان با نقشهای اصلی ظاهر میشوند.
Wrapping Up
Satyrs موجودات جذابی بودند که بخشی از دنیای غرب شدند. در اساطیر یونانی، ساتیرها در چندین اسطوره نقش مکمل را ایفا کردند. ممکن است شخصیت آنها دلیلی باشد که آنها به عنوان یک موضوع مهم در تصاویر هنری باقی مانده اند. آنها با اساطیر و همچنین با هنر، مذهب و خرافات ارتباط داشتند. برای این، آنها موجودات شگفت انگیزی هستند.