اژدهای آمریکای شمالی و جنوبی

  • این را به اشتراک بگذارید
Stephen Reese

    اسطوره‌های اژدها آمریکای شمالی و جنوبی به اندازه اروپا و آسیا در سرتاسر جهان مشهور نیستند. با این حال، آنها به همان اندازه که در میان قبایل بومی دو قاره گسترده بودند، رنگارنگ و جذاب هستند. بیایید نگاهی به اژدهای منحصر به فرد اساطیر آمریکای شمالی و جنوبی بیندازیم.

    اژدهای آمریکای شمالی

    وقتی مردم به موجودات افسانه ای که قبایل بومی آمریکای شمالی آنها را پرستش می کردند و از آنها می ترسیدند فکر می کنند. ، آنها معمولاً ارواح خرس، گرگ و عقاب را تصور می کنند. با این حال، اسطوره ها و افسانه های اکثر قبایل بومی آمریکای شمالی نیز شامل بسیاری از مارهای غول پیکر و موجودات اژدها مانند است که اغلب برای آداب و رسوم و اعمال آنها بسیار مهم بودند.

    ظاهر فیزیکی شمال بومی اژدهاهای آمریکایی

    اژدها و مارهای مختلف در اسطوره های قبایل بومی آمریکای شمالی در اشکال و اندازه های مختلف وجود دارند. برخی از آنها مارهای دریایی عظیمی با پا یا بدون پا بودند. بسیاری از آنها مارها یا خزندگان غول پیکر زمینی بودند که معمولاً در غارها یا روده های کوه های آمریکای شمالی زندگی می کردند. و سپس برخی مارهای کیهانی در حال پرواز یا جانوران گربه مانند بالدار با فلس و دم خزنده بودند.

    برای مثال، اژدهای معروف پیاسا یا پرنده پیاسا، بر روی بلوف های سنگ آهکی در مدیسون کانتی به تصویر کشیده شد. بال های پر با چنگال های خفاش مانند، فلس های طلایی در سرتاسر بدن، شاخ های الکی روی سر و یک بلنددم میخ دار مطمئناً شبیه اژدهای اروپایی یا آسیایی نیست که اکثر مردم می شناسند، اما قطعاً می توان آن را به عنوان اژدها طبقه بندی کرد.

    یک مثال دیگر اژدهای پلنگ زیر آب از دریاچه های بزرگ است. منطقه ای که بدنی شبیه به گربه داشت اما با فلس ها، دم خزنده و دو شاخ گاو بر روی سرش کشیده شده بود. اجسام مانند.

    • Kinepeikwa یا Msi-Kinepeikwa یک مار زمینی عظیم بود که به تدریج با ریختن پوست خود به طور مکرر رشد کرد تا در نهایت به یک دریاچه فرو رفت.
    • Stvkwvnaya یک مار دریایی شاخدار از اساطیر Seminole بود. شایعه شده بود که شاخ آن یک داروی تقویت کننده قوای جنسی قوی است، بنابراین بومیان اغلب سعی می کردند برای کشیدن مار و برداشتن شاخ آن آواز خواندن و احضار جادویی انجام دهند.
    • Gaasyendietha موجود جالب دیگری است. بیشتر شبیه اژدهایان اروپایی است، حتی اگر مهاجران اروپایی هنوز به آمریکای شمالی نرسیده بودند. Gaasyendietha در اساطیر سنکا مشهور بود و در حالی که در رودخانه ها و دریاچه ها زندگی می کرد با بدن غول پیکر خود در آسمان پرواز می کرد و آتش می زد.

    همچنین در برخی از مارهای زنگی بالدار به تصویر کشیده شده است. سرامیک های می سی سی پی و دیگر مصنوعات.

    به طور خلاصه، اسطوره های اژدها در آمریکای شمالی بسیار شبیه اژدهایان از سراسر جهان بود.از جهان.

    منشا افسانه های اژدهای آمریکای شمالی

    دو یا سه منبع احتمالی برای افسانه های اژدهای آمریکای شمالی وجود دارد و به احتمال زیاد همه آنها وارد شده اند. زمانی که این اسطوره ها خلق شدند بازی کنید:

    • بسیاری از مورخان معتقدند که اسطوره های اژدهای آمریکای شمالی هنگام مهاجرت از شرق آسیا از طریق آلاسکا با مردم آورده شده است. این بسیار محتمل است زیرا بسیاری از اژدهایان آمریکای شمالی شبیه اسطوره‌های اژدهای آسیای شرقی هستند.
    • بقیه معتقدند که اسطوره‌های اژدها قبایل بومی آمریکای شمالی اختراع خودشان بوده است، زیرا آنها زمان زیادی را در این قاره می‌گذرانند. تنها بین مهاجرت آنها و استعمار اروپا.
    • فرضیه سومی نیز وجود دارد و آن این است که برخی از افسانه های اژدها، به ویژه در سواحل شرقی آمریکای شمالی، توسط وایکینگ های نوردیک لیف اریکسون و سایر کاوشگران در حوالی 10 میلادی آورده شده است. قرن بعد از میلاد این یک فرضیه بسیار کمتر محتمل اما همچنان ممکن است.

    در اصل، این احتمال وجود دارد که هر سه این خاستگاه در شکل گیری اسطوره های مختلف اژدهای آمریکای شمالی نقش داشته باشند.

    معنا و نماد در پشت اکثر افسانه های اژدهای آمریکای شمالی

    معنای پشت افسانه های مختلف اژدها آمریکای شمالی به اندازه خود اژدها متنوع است. برخی از آنها موجودات دریایی خیرخواه یا از نظر اخلاقی مبهم و ارواح آبی مانند آسیای شرقی بودند.اژدها .

    مار دریایی پردار کولوویسی از اساطیر زونی و هوپی، برای مثال، روح اصلی گروهی از ارواح آب و باران به نام کوکو بود. این یک مار شاخدار بود، اما می توانست به هر شکلی که می خواست، از جمله شکل انسان، تبدیل شود. بومیان هم آن را می پرستیدند و هم از آن می ترسیدند.

    بسیاری از اسطوره های دیگر اژدها منحصراً بدخواهانه توصیف شدند. بسیاری از مارهای دریایی و مارهای خشکی به طور یکسان برای ربودن کودکان، تف کردن سم یا آتش استفاده می‌شدند و به عنوان بوگی برای ترساندن کودکان از مناطق خاصی استفاده می‌شدند. مار دریایی اورگان Amhuluk و Huron drake Angont نمونه های خوبی از آن هستند.

    اژدهای آمریکای جنوبی و مرکزی

    افسانه های اژدهای آمریکای جنوبی و مرکزی حتی متنوع تر و رنگارنگ تر از آمریکای شمالی هستند. . آنها همچنین از اکثر اسطوره های دیگر اژدها در سراسر جهان منحصر به فرد هستند زیرا بسیاری از آنها با پر پوشیده شده بودند. یکی دیگر از ویژگی‌های جالب این است که بسیاری از این اژدهایان میان‌آمریکایی، کارائیب و آمریکای جنوبی نیز خدایان برجسته در ادیان بومیان بودند و نه فقط هیولا یا ارواح.

    ظاهر فیزیکی بومیان آمریکای جنوبی و مرکزی اژدها

    خدایان بسیاری از اژدها در فرهنگ‌های میان‌آمریکایی و آمریکای جنوبی ویژگی‌های فیزیکی واقعاً منحصربه‌فردی داشتند. بسیاری از آنها نوعی تغییر شکل بودند و می توانستند به شکل انسان یا جانوران دیگر تبدیل شوند.به شکل مار، آنها اغلب دارای ویژگی های کایمره یا ترکیبی بودند، زیرا آنها دارای سر حیوانات اضافی و سایر قسمت های بدن بودند. اما مشهورتر از همه، بیشتر آنها با پرهای رنگارنگ، گاهی اوقات با فلس نیز پوشیده شده بودند. این احتمالاً به دلیل بیشتر فرهنگ‌های آمریکای جنوبی و میان‌آمریکایی است که در مناطق جنگلی متراکم زندگی می‌کنند، جایی که پرندگان رنگارنگ استوایی اغلب دیده می‌شوند.

    منشا افسانه‌های اژدها آمریکای جنوبی و مرکزی

    بسیاری از مردم بین ظاهر رنگارنگ اژدهاهای آمریکای جنوبی و آسیای شرقی و مارهای اساطیری ارتباط برقرار می کنند و آن را به این واقعیت مرتبط می کنند که قبایل بومی آمریکا از شرق آسیا از طریق آلاسکا به دنیای جدید سفر کردند.

    <2 با این حال، این اتصالات احتمالاً تصادفی هستند، زیرا اژدهایان جنوب و آمریکای جنوبی با یک بازرسی دقیق‌تر تمایل دارند با اژدهای آسیای شرقی بسیار متفاوت باشند. برای مثال، اژدهاها در شرق آسیا عمدتاً ارواح آب پوسته پوسته بودند، جایی که اژدهایان آمریکای جنوبی و مرکزی خدایان پر و آتشینی هستند که فقط گاهی به بارندگی یا پرستش آب متصل می شوند، مانند Amaru.

    هنوز ممکن است که این اژدها و مارها حداقل از افسانه های قدیمی آسیای شرقی الهام گرفته شده باشند یا بر اساس آنها ساخته شده باشند، اما به نظر می رسد که آنها به اندازه کافی متفاوت باشند تا آنها را متعلق به خود بدانیم. برخلاف بومیان آمریکای شمالی، قبایل آمریکای مرکزی و جنوبی مجبور بودندسفرهای بسیار دورتر، طولانی تر و به مناطق کاملاً متفاوتی داشته باشند، بنابراین طبیعی است که اسطوره ها و افسانه های آنها بیشتر از بومیان آمریکای شمالی تغییر کرده است.

    معنا و نماد پشت اکثر افسانه های اژدهای آمریکای جنوبی و مرکزی 9>

    معنای اکثر اژدهایان آمریکای جنوبی و مرکزی بسته به خدای اژدها بسیار متفاوت است. با این حال، بیشتر اوقات، آنها خدایان واقعی بودند و نه فقط ارواح یا هیولاها.

    بسیاری از آنها خدایان "اصلی" در پانتئون مربوطه خود بودند یا خدایان بارندگی، آتش، جنگ، یا باروری بودند. به این ترتیب، اکثر آنها خوب یا حداقل از نظر اخلاقی مبهم در نظر گرفته می شدند، حتی اگر بیشتر آنها به قربانی های انسانی نیاز داشتند.

    • Quetzalcoatl

    احتمالاً مشهورترین نمونه، خدای پدر آزتک و تولتک Quetzalcoatl است (که توسط مایاهای یوکاتک به نام کوکولکان، توسط مایاهای کیچه کوماتز، و همچنین در فرهنگ های دیگر به نام های اِهکاتل یا گوکوماتز نیز شناخته می شود).

    کوئتزالکواتل مار پر

    کوتزالکواتل یک اژدهای آمفیپتر بود، به این معنی که او دو بال داشت و هیچ اندام دیگری نداشت. او هم پر داشت و هم فلس های رنگارنگ و می توانست هر زمان که بخواهد به یک انسان تبدیل شود. او همچنین می‌توانست به خورشید تبدیل شود و گفته می‌شود که خورشید گرفتگی، مار زمینی است که کوتزالکواتل را به طور موقت می بلعد.

    کوئتزالکواتل یا کوکولکان نیز در این زمینه منحصر به فرد بود.که او تنها خدایی بود که قربانی انسان را نمی خواست و نمی پذیرفت. افسانه های زیادی در مورد مشاجره کوتزالکواتل و حتی جنگیدن با خدایان دیگر مانند خدای جنگ تزکاتلیپوکا وجود دارد، اما او این بحث ها را از دست داد و فداکاری های انسانی ادامه یافت.

    کوتزالکواتل همچنین خدای بسیاری از چیزها در بیشتر فرهنگ ها بود - او خدای خالق، خدای ستارگان عصر و صبح، خدای بادها، خدای دوقلوها، و همچنین آتش‌آور، معلم هنرهای زیبا و خدایی بود که تقویم را خلق کرد.

    مشهورترین افسانه ها در مورد کوتزالکواتل به مرگ او مربوط می شود. یکی از نسخه‌هایی که توسط مصنوعات و شمایل‌های بی‌شماری پشتیبانی می‌شود این است که در خلیج مکزیک جان خود را از دست داد، جایی که او خود را به آتش کشید و به سیاره زهره تبدیل شد.

    نسخه دیگری که به اندازه فیزیکی پشتیبانی نمی‌شود. شواهد اما به طور گسترده توسط استعمارگران اسپانیایی رواج یافت این بود که او نمرده، بلکه بر روی یک قایق تحت حمایت مارهای دریایی به سمت شرق حرکت کرد و قول داد که روزی برگردد. طبیعتاً فاتحان اسپانیایی از این نسخه استفاده کردند تا خود را به عنوان تجسمات بازگشتی خود کوتزالکواتل معرفی کنند. و خدایان اژدهای آمریکای جنوبی شامل Haitan و Vodoun Great Serpent Loa Damballa بودند. او در این فرهنگ ها یک خدای پدر و یک خدای باروری بود. او خودش را با فانی اذیت نکردمشکلات اما در اطراف رودخانه ها و نهرها آویزان شده و باروری را به منطقه می آورد.

    • Coatlicue

    Coatlicue یکی دیگر از اژدهای منحصر به فرد خدایی - او یک الهه آزتک بود که به طور معمول به شکل انسان نشان داده می شد. او دامن مار و دو سر اژدها را بر روی شانه‌هایش داشت، علاوه بر سر انسان. Coatlicue برای آزتک ها طبیعت را نشان می داد - هم جنبه های زیبا و هم بی رحمانه اش. خدایی که احتمالاً یکی از اژدهایان میان‌آمریکایی است که نزدیک‌ترین به اژدهایان آسیای شرقی است. چاک فلس و سبیل داشت و به عنوان خدای باران آور پرستش می شد. همچنین اغلب او را در حالی که تبر یا صاعقه در دست دارد به تصویر می‌کشیدند، زیرا او را به عنوان توفان‌های تندری نیز می‌دانستند.

    فرهنگ‌های آمریکای جنوبی و مرکزی شامل هزاران خدایان و ارواح اژدها مانند Xiuhcoatl، Boitatá، Teju Jagua، Coi Coi-Vilu، Ten Ten-Vilu، Amaru و دیگران. همه آنها اسطوره ها، معانی و نمادهای خاص خود را داشتند، اما موضوع مشترک بیشتر آنها این است که آنها فقط ارواح نبودند و نه هیولاهای شیطانی بودند که توسط قهرمانان شجاع کشته شوند - آنها خدایان بودند.

    Wrapping. Up

    اژدهای قاره آمریکا رنگارنگ و پر از شخصیت بودند و مفاهیم مهم بسیاری را برای مردمی که به آنها اعتقاد داشتند را نشان می دادند. آنها همچنان به عنوان چهره های مهم اسطوره شناسی دوام می آورنداین مناطق.

    استفان ریس یک مورخ است که در نمادها و اساطیر تخصص دارد. او چندین کتاب در این زمینه نوشته است و آثارش در مجلات و مجلات سراسر جهان به چاپ رسیده است. استفن که در لندن به دنیا آمد و بزرگ شد، همیشه به تاریخ عشق می ورزید. در کودکی، ساعت‌ها به بررسی متون باستانی و کاوش در خرابه‌های قدیمی می‌پرداخت. این امر باعث شد که او به دنبال تحقیقات تاریخی باشد. شیفتگی استفان به نمادها و اساطیر از این اعتقاد او ناشی می شود که آنها اساس فرهنگ بشری هستند. او معتقد است که با درک این اسطوره ها و افسانه ها می توانیم خود و دنیای خود را بهتر بشناسیم.