وستا - الهه رومی خانه، کانون و خانواده

  • این را به اشتراک بگذارید
Stephen Reese

    در اساطیر رومی، وستا (معادل یونانی هستیا ) به عنوان یکی از دوازده خدای محترم شناخته می شد. او الهه باکره کانون، خانه و خانواده بود و نماد نظم داخلی، خانواده و ایمان بود. وستا که به "ماتر" (به معنی مادر) معروف است، یکی از خالص ترین خدایان پانتئون روم است، زیرا او یک باکره ابدی بود.

    منشا وستا

    وستا اوپس، خدای باروری و الهه زمین، و زحل، خدای بذر یا کاشت به دنیا آمد. خواهران و برادران او شامل مشتری (پادشاه خدایان)، نپتون (خدای دریاها)، جونو (الهه ازدواج)، سرس (الهه کشاورزی و باروری) و پلوتو (ارباب دنیای زیرین) بودند. همه آنها با هم اعضای اولین پانتئون روم بودند.

    طبق افسانه، وستا قبل از اینکه برادرش مشتری پدرش را سرنگون کند و کنترل کیهان را در دست بگیرد به دنیا آمد. کیوان، پدرش، خدایی حسود بود و همچنین از موقعیت و قدرت خود بسیار محافظت می کرد. بلافاصله پس از باردار شدن همسرش، زحل پیشگویی را کشف کرد که پیش‌بینی می‌کرد یکی از پسرانش او را سرنگون می‌کند، درست مانند کاری که با پدرش کرده بود. زحل مصمم بود تمام تلاش خود را برای جلوگیری از تحقق این پیشگویی انجام دهد، بنابراین به محض اینکه پنج فرزند اول او به دنیا آمدند، تک تک آنها را بلعید. وستا یکی از آنها بود.

    اپس وقتی دید او چه چیزی را می دید عصبانی شدشوهرش این کار را کرده بود و او آخرین فرزند متولد شده خود، مشتری، را از او پنهان کرد. او سنگی را در لباس نوزادی پوشاند و به زحل داد. به محض اینکه کیوان آن را به دست گرفت، سنگ را قورت داد، به این فکر کرد که آن کودک است، اما سنگ در معده او هضم نمی شود و به زودی آن را استفراغ کرد. همراه با سنگ، پنج کودکی که او بلعیده بود آمد. فرزندان زحل با هم پدر خود را سرنگون کردند (درست مانند پیشگویی) و سپس رژیم جدیدی را ایجاد کردند و مسئولیت ها را بین خود تقسیم کردند.

    نقش وستا در اساطیر رومی

    به عنوان نقش وستا، الهه خانه، کانون و خانواده، نظارت بر نحوه زندگی خانواده ها و کمک به آنها برای مراقبت از وضعیت خانه هایشان بود. او مطمئن شد که خانه‌هایشان آرام است و تقدسشان به خوبی حفظ می‌شود.

    وستا همیشه به‌عنوان الهه‌ای خوش اخلاق به تصویر کشیده می‌شد که هرگز درگیر درگیری بین خدایان دیگر نمی‌شد. در برخی روایت ها، او با فالوس و باروری مرتبط بود، اما این تعجب آور است زیرا او در مقایسه با دیگر خدایان رومی باکره بود. به گفته اسطوره شناسان، وستا هیچ اسطوره ای برای خود نداشت جز اینکه به عنوان خدای پانتئون اصلی روم شناخته می شد. او اغلب به‌عنوان یک زن جوان کاملا پوشیده و زیبا به تصویر کشیده می‌شد.

    به دلیل زیبایی وستا و شخصیت مهربان و همدل او، او بسیار مورد توجه قرار گرفت.خدایان دیگر با این حال، او هرگز به آنها علاقه مند نبود. در واقع، او با پیشرفت‌های آپولو و نپتون مبارزه کرد و گفته می‌شود که پس از آن، از برادرش مشتری خواست تا او را برای ابد باکره بسازد که او با آن موافقت کرد. سپس با مراقبت از خانه و خانه اش از او تشکر کرد. بنابراین، الهه نه تنها با زندگی خانگی، بلکه با آرامش خانگی نیز یکی شد. برای رومیان باستان، اجاق نه تنها برای پخت و پز و جوشاندن آب، بلکه به عنوان مکانی برای جمع شدن کل خانواده اهمیت داشت. مردم با استفاده از آتش در خانه های خود برای خدایان قربانی و قربانی می کردند. بنابراین، اجاق و آتش مهمترین بخش خانه محسوب می شد.

    وستا و پریاپوس

    طبق داستانی که اووید، الهه مادر Cybele دارد. یک مهمانی شام برگزار کرد و همه خدایان به آن دعوت شدند، از جمله سیلنوس ، مربی باکوس، و وستا که برای شرکت در آن هیجان زده بود. مهمانی به خوبی پیش رفت و در اواخر شب، تقریباً همه مست بودند، از جمله سیلنوس که فراموش کرده بود الاغ خود را ببندد.

    وستا خسته بود و مکانی راحت برای استراحت پیدا کرد. پریاپوس، خدای باروری، متوجه شد که او تنهاست. او به الهه خفته نزدیک شد و می خواست با او همراه شود که الاغ سیلنوس این کار را کردبا صدای بلند پرسه می زد. وستا از خواب بیدار شد و متوجه شد که قرار است چه اتفاقی بیفتد، بنابراین با صدای بلندی که می توانست فریاد زد. خدایان دیگر از پریاپوس خشمگین شدند که توانست فرار کند. به لطف الاغ سیلنوس، وستا توانست باکرگی خود را حفظ کند و خرها اغلب در زمان وستالیا مورد احترام قرار می گرفتند.

    فرقه وستا را می توان به زمان تأسیس روم که تصور می شد در سال 753 قبل از میلاد باشد، ردیابی کرد. مردم الهه را در خانه های خود می پرستیدند، زیرا او الهه خانه، کانون و خانواده بود، اما معبدی نیز در فروم رومی، مرکز اصلی روم، به او تقدیم شده بود. در داخل معبد آتش مقدس ابدی به نام ignes aeternum وجود داشت که تا زمانی که شهر روم رونق می گرفت، همچنان می سوخت. این یک موقعیت تمام وقت بود و Vestal Virgins از اختیارات پدرشان آزاد شدند. باکره ها در خانه ای در نزدیکی فروم رومی با هم زندگی می کردند. وستالها تنها کسانی بودند که اجازه ورود به معبد وستا را داشتند و مسئولیت حفظ آتش ابدی را بر عهده داشتند. با این حال، مجازات شکستن عهد 30 ساله آنها برای زندگی با عفت وحشتناک بود. اگر قرار بود سوگند خود را بشکنند، مجازات آن مرگ دردناکی است، یا کتک خوردن و دفن شدنزنده هستند، یا سرب مذاب در گلویشان ریخته شده است.

    Vestalia

    Vestalia جشنواره ای یک هفته ای بود که به افتخار الهه هر ساله از هفتم تا پانزدهم ژوئن برگزار می شد. . در طول جشنواره، دسته‌ای با دوشیزگان پابرهنه به سمت معبد وستا حرکت می‌کردند و آنها به الهه هدایایی می‌پرداختند. پس از پایان جشنواره، نوبت به جاروکردن آیینی معبد برای تطهیر آن رسید.

    این جشنواره در میان رومیان بسیار محبوب بود، اما در سال 391 پس از میلاد توسط امپراتور روم، تئودوسیوس کبیر، لغو شد، اگرچه مردم با آن مخالفت کردند.

    به طور خلاصه

    وستا به عنوان الهه آتش، آتش و خانواده یکی از مهم ترین خدایان پانتئون یونانی بود. در حالی که او نقش فعالی در اسطوره ها ایفا نمی کرد، در میان خدایان رومی مورد احترام و پرستش بود.

    استفان ریس یک مورخ است که در نمادها و اساطیر تخصص دارد. او چندین کتاب در این زمینه نوشته است و آثارش در مجلات و مجلات سراسر جهان به چاپ رسیده است. استفن که در لندن به دنیا آمد و بزرگ شد، همیشه به تاریخ عشق می ورزید. در کودکی، ساعت‌ها به بررسی متون باستانی و کاوش در خرابه‌های قدیمی می‌پرداخت. این امر باعث شد که او به دنبال تحقیقات تاریخی باشد. شیفتگی استفان به نمادها و اساطیر از این اعتقاد او ناشی می شود که آنها اساس فرهنگ بشری هستند. او معتقد است که با درک این اسطوره ها و افسانه ها می توانیم خود و دنیای خود را بهتر بشناسیم.