9 حقیقت شگفت انگیز سامورایی ژاپنی

  • این را به اشتراک بگذارید
Stephen Reese

    سامورایی‌های ژاپنی در میان افسانه‌ای‌ترین جنگجویان تاریخ ایستاده‌اند که به دلیل مشخصات رفتاری دقیق ، وفاداری شدید، و مهارت‌های جنگی خیره‌کننده‌شان شناخته می‌شوند. و با این حال، چیزهای زیادی در مورد سامورایی وجود دارد که بیشتر مردم نمی‌دانند.

    جامعه ژاپنی قرون وسطایی از سلسله مراتب سخت‌گیری پیروی می‌کرد. تتراگرام shi-no-ko-sho به معنای چهار طبقه اجتماعی به ترتیب نزولی است: جنگجویان، کشاورزان، صنعتگران و تاجران. سامورایی‌ها اعضای طبقه بالای جنگجویان بودند، حتی اگر همه آنها جنگنده نبودند. آنها حتی امروز هم تخیل ما را الهام می بخشند.

    دلیلی تاریخی برای بی رحمی سامورایی ها وجود داشت.

    سامورایی ها به این دلیل که هنگام انتقام گرفتن از جان خود دریغ نمی کنند، شناخته می شوند. شناخته شده است که کل خانواده ها توسط سامورایی های انتقام جو پس از تجاوز تنها یک عضو به شمشیر کشیده شده اند. اگرچه از دیدگاه امروزی بی‌معنا و بی‌رحمانه است، اما این به دعوای قبیله‌های مختلف مربوط می‌شود. سنت خونین به طور خاص با دو قبیله آغاز شد - Genji و Taira.

    در سال 1159 پس از میلاد، در جریان به اصطلاح شورش هیجی، خانواده Taira به رهبری پدرسالار خود Kiyomori به قدرت رسیدند. با این حال، او با نجات جان نوزاد دشمنش یوشیتومو (از قبیله جنجی) اشتباه کرد.فرزندان. دو تن از پسران یوشیتومو بزرگ شدند تا یوشیتسونه و یوریتومو افسانه ای شوند.

    آنها جنگجویان بزرگی بودند که تا آخرین نفس خود با تایرا جنگیدند و در نهایت به قدرت خود برای همیشه پایان دادند. این روند ساده ای نبود و از دیدگاه جناح های متخاصم، رحمت کیوموری به قیمت جان هزاران نفر در طول جنگ ظالمانه Genpei (1180-1185) از دست رفت. از آن زمان به بعد، جنگجویان سامورایی عادت داشتند که همه اعضای خانواده دشمنان خود را سلاخی کنند تا از درگیری بیشتر جلوگیری کنند.

    آنها از یک قانون شرافتی سختگیرانه به نام بوشیدو پیروی می کردند.

    علیرغم اینکه آنچه که گفته شد، سامورایی ها کاملاً بی رحم نبودند. در واقع، تمام اعمال و رفتار آنها توسط رمز بوشیدو شکل گرفته است، کلمه ای ترکیبی که می تواند به عنوان «راه جنگجو» ترجمه شود. این یک سیستم اخلاقی کامل بود که برای حفظ اعتبار و شهرت جنگجویان سامورایی طراحی شده بود، و دهان به دهان در میان اشراف جنگجوی ژاپن قرون وسطی منتقل شد.

    بوشیدو با استفاده از فلسفه بودایی به سامورایی ها آموزش داد. با آرامش به سرنوشت اعتماد کنید و تسلیم امر اجتناب ناپذیر باشید. اما بودیسم همچنین خشونت را به هر شکلی ممنوع می کند. شینتوئیسم نیز به نوبه خود وفاداری به حاکمان، احترام به یاد نیاکان و خودشناسی را به عنوان شیوه زندگی تجویز می کرد.

    بوشیدو تحت تأثیر این دو مکتب فکری و همچنین تحت تأثیر قرار گرفت.آیین کنفوسیوس، و تبدیل به یک کد اصلی از اصول اخلاقی شد. نسخه‌های بوشیدو شامل آرمان‌های زیر می‌شود:

    • صادق یا عدالت. .
    • شجاعت، که کنفوسیوس آن را عمل به آنچه درست است تعریف کرده است.
    • خیرخواهی، سپاسگزار بودن، و فراموش نکردن کسانی که به سامورایی ها کمک کردند.
    • ادب، مانند سامورایی ها در هر موقعیتی باید اخلاق خوب را حفظ می کردند.
    • صداقت و صداقت، زیرا در زمان بی قانونی، تنها چیزی که از شخص محافظت می کرد، حرف او بود. کرامت و ارزش.
    • وظیفه وفاداری در یک نظام فئودالی ضروری است.
    • خودکنترلی که همتای شجاعت است، عدم عمل به آنچه عقلاً اشتباه است.
    • 1>

      در طول تاریخ خود، سامورایی ها زرادخانه کاملی را توسعه دادند.

      دانشجویان بوشیدو رشته های وسیعی از موضوعات داشتند که در آنها آموزش دیده بودند: شمشیربازی، تیراندازی با کمان، جوجوتسو ، سوارکاری، نیزه جنگی، تدبیر جنگی ics، خوشنویسی، اخلاق، ادبیات و تاریخ. اما آنها بیشتر به دلیل تعداد قابل توجه سلاح هایی که استفاده می کنند شناخته شده اند.

      البته معروف ترین آنها katana است که در زیر به آن خواهیم پرداخت. چیزی که سامورایی ها daishō (به معنای واقعی کلمه بزرگ-کوچک ) می نامیدند، جفت شدن یک کاتانا و یک تیغه کوچکتر به نام واکیزاشی . فقط جنگجویانی که به آیین سامورایی پایبند بودند اجازه داشتند دایشو بپوشند.

      یکی دیگر از تیغه های سامورایی محبوب tantō بود، خنجر کوتاه و تیز که گاهی اوقات زنان می خوردند. برای دفاع از خود حمل می شود. تیغه بلندی که به نوک یک میله بسته می شد naginata نامیده می شد که به ویژه در اواخر قرن نوزدهم یا دوره میجی رایج بود. سامورایی ها همچنین چاقوی محکمی به نام kabutowari ، به معنای واقعی کلمه کلاه شکن حمل می کردند که نیازی به توضیح ندارد.

      در نهایت، کمان بلند نامتقارن مورد استفاده کمانداران اسبی شناخته شد. به عنوان یومی ، و مجموعه ای کامل از نوک پیکان برای استفاده با آن اختراع شد، از جمله برخی از تیرهایی که برای سوت زدن در هوا در نظر گرفته شده بود.

      روح سامورایی در کاتانای آنها وجود داشت.

      اما سلاح اصلی سامورایی ها شمشیر کاتانا بود. اولین شمشیرهای سامورایی با نام chokuto شناخته می شدند، تیغه ای مستقیم و نازک که بسیار سبک و سریع بود. در طول دوره کاماکورا (قرن 12-14) تیغه خمیده شد و tachi نامیده شد.

      در نهایت، تیغه کلاسیک منحنی تک لبه به نام katana ظاهر شد و ارتباط نزدیکی با جنگجویان سامورایی پیدا کرد. آنقدر از نزدیک، که جنگجویان معتقد بودند روحشان در داخل کاتانا است. بنابراین، سرنوشت آنها به هم مرتبط بود، و بسیار مهم بود که آنها از شمشیر مراقبت کنند، همانطور که در جنگ از آنها مراقبت می کرد.

      زره آنها، اگرچه حجیم،بسیار کاربردی بود.

      سامورایی ها در نبردهای نزدیک، مخفی کاری و جوجوتسو که یک هنر رزمی مبتنی بر مبارزه و استفاده از نیروی حریف بر علیه آنها است آموزش دیده بودند. واضح است که آنها نیاز داشتند که بتوانند آزادانه حرکت کنند و از چابکی خود در نبرد بهره ببرند.

      اما آنها همچنین به پدهای سنگین در برابر سلاح های تیز و تیز و تیرهای دشمن نیاز داشتند. نتیجه، مجموعه‌ای از زره‌های همیشه در حال تکامل بود که عمدتاً از یک کلاه ایمنی مزین به نام kabuto و یک زره بدن تشکیل می‌شد که نام‌های بسیاری دریافت کرد که عمومی‌ترین آنها dō-maru بود. .

      نام بشقاب‌های پرشده‌ای بود که لباس را تشکیل می‌دادند که از پوسته‌های چرم یا آهن ساخته شده بود و با لاکی که از هوازدگی جلوگیری می‌کرد، استفاده می‌شد. بشقاب های مختلف با توری های ابریشمی به هم متصل شده بودند. نتیجه یک زره بسیار سبک اما محافظ بود که به کاربر اجازه می داد بدون تلاش بدود، بالا برود و بپرد.

      سامورایی های شورشی به نام Rōnin شناخته می شدند.

      یکی از دستورات کد بوشیدو این بود. وفاداری سامورایی ها با یک ارباب بیعت کردند، اما وقتی اربابشان می میرد، اغلب به شورشیان سرگردان تبدیل می شدند، نه اینکه یک ارباب جدید پیدا کنند یا خودکشی کنند. نام این شورشیان rōnin بود، به معنی مردان موجی یا مردان سرگردان ، زیرا آنها هرگز در یک مکان باقی نمی‌ماندند.

      رونین اغلب خدمات خود را در ازای پول ارائه می دهند. و اگر چه شهرت آنهابه اندازه سامورایی‌های دیگر بالا نبود، توانایی‌های آن‌ها بسیار مورد توجه بود.

      سامورایی‌های مونث وجود داشتند.

      همانطور که دیدیم، ژاپن سابقه طولانی‌ای در اداره شدن توسط امپراتورهای قدرتمند داشت. . با این حال، از قرن هشتم به بعد قدرت سیاسی زنان کاهش یافت. در زمان جنگ‌های داخلی بزرگ قرن دوازدهم، نفوذ زنان بر تصمیم‌گیری‌های دولتی تقریباً کاملاً منفعل شده بود. افزایش یافت. یکی از شناخته شده ترین جنگجویان زن سامورایی در تمام دوران توموئه گوزن بود. او همراه زن قهرمان میناموتو کیسو یوشیناکا بود و در آخرین نبرد او در آوازو در سال 1184 در کنار او جنگید.

      گفته می شود که او شجاعانه و شدید جنگید، درست تا زمانی که تنها پنج نفر در آن باقی مانده بودند. ارتش یوشیناکا اوندا نو هاچیرو موروشیگه، سامورایی قوی و مخالف یوشیناکا، با دیدن اینکه او یک زن است، تصمیم گرفت از جان او بگذرد و او را رها کند. اما در عوض، وقتی اوندا با 30 فالوور سوار شد، به آنها هجوم آورد و خودش را روی اوندا پرت کرد. توموئه او را در آغوش گرفت، او را از اسبش کشید، آرام به زین زینش فشار داد و سرش را از تن جدا کرد. زنان قوی راه خود را به آن پیدا کردندمیدان جنگ وقتی می خواستند.

      آنها دست به خودکشی تشریفاتی زدند.

      طبق گفته بوشیدو، زمانی که یک جنگجوی سامورایی افتخار خود را از دست داد یا در نبرد شکست خورد، تنها یک کار وجود داشت: seppuku یا خودکشی آیینی. این یک فرآیند پیچیده و بسیار تشریفاتی بود که در حضور شاهدان بسیاری انجام شد که بعداً می‌توانستند به دیگران درباره شجاعت سامورایی‌های متأخر بگویند.

      سامورایی‌ها سخنرانی می‌کردند و بیان می‌کردند که چرا سزاوار مرگ به این شکل هستند. و پس از آن واکیزاشی را با هر دو دست بلند کرده و به شکم خود فرو می برد. مرگ بر اثر شکافتن خود بسیار محترمانه و افتخارآمیز تلقی می شد.

      یکی از قهرمانان سامورایی یک زن بود.

      سامورایی ها به شخصیت های تاریخی که در جنگ جنگیده و شجاعت نشان داده بودند، احترام می گذاشتند. از آسایش قلعه خود حکومت کنند. این شخصیت‌ها قهرمانان آنها بودند و بسیار مورد احترام بودند.

      شاید جالب‌ترین آنها امپراطور جینگو بود، حاکمی خشن که در دوران بارداری حمله به کره را رهبری کرد. او در کنار سامورایی ها جنگید و به عنوان یکی از خشن ترین سامورایی های زن شناخته شد. او پس از سه سال به ژاپن بازگشت و در شبه جزیره پیروز شد. پسرش امپراتور اوجین شد و پس از مرگ او به عنوان خدای جنگ هاچیمان خدایی شد. وتقریباً هفتاد سال به طول انجامید. ظاهراً نیروی محرکه‌های نظامی او جست‌وجوی انتقام از افرادی بود که امپراتور چوی، شوهرش را به قتل رسانده بودند. او در نبردی توسط شورشیان در طی یک کارزار نظامی کشته شده بود که در آن به دنبال گسترش امپراتوری ژاپن بود.

      امپراطور جینگو الهام بخش موجی از سامورایی های زن بود که به دنبال او آمدند. ابزار مورد علاقه او، خنجر کایکن و شمشیر ناگیناتا، تبدیل به یکی از محبوب‌ترین سلاح‌های مورد استفاده سامورایی‌های زن شدند. و به خوبی آموزش دیده بودند و از یک قانون شرافت سخت پیروی می کردند. تا زمانی که کسی بوشیدو را دنبال می کرد، فرقی نمی کرد که مرد باشند یا زن. اما هر کس در بوشیدو زندگی می کرد، باید توسط بوشیدو نیز می مرد. داستان های دلاوری و شرافت و سختی از این روست که تا روزگار ما ادامه داشته است.

    استفان ریس یک مورخ است که در نمادها و اساطیر تخصص دارد. او چندین کتاب در این زمینه نوشته است و آثارش در مجلات و مجلات سراسر جهان به چاپ رسیده است. استفن که در لندن به دنیا آمد و بزرگ شد، همیشه به تاریخ عشق می ورزید. در کودکی، ساعت‌ها به بررسی متون باستانی و کاوش در خرابه‌های قدیمی می‌پرداخت. این امر باعث شد که او به دنبال تحقیقات تاریخی باشد. شیفتگی استفان به نمادها و اساطیر از این اعتقاد او ناشی می شود که آنها اساس فرهنگ بشری هستند. او معتقد است که با درک این اسطوره ها و افسانه ها می توانیم خود و دنیای خود را بهتر بشناسیم.