فداکاری انسان برای آزتک ها چقدر مهم بود؟

  • این را به اشتراک بگذارید
Stephen Reese

فهرست مطالب

    امپراتوری آزتک به بسیاری از چیزها مشهور است - فتح رعد و برق آمریکای مرکزی، مذهب و فرهنگ جذاب آن، معابد هرمی عظیم، نابودی خود به خود و بسیاری موارد دیگر.

    با این حال، یکی از مواردی که در طول سال ها موضوع گمانه زنی های زیادی بوده است، مراسم قربانی کردن انسان است. برای قرن‌ها، این عمل ادعایی به تمدن آزتک «نقطه سیاه» داده بود. در همان زمان، بسیاری از مورخان ادعا کرده بودند که داستان‌های قربانی‌های انسانی و آدم‌خواری تا حد زیادی اغراق‌آمیز هستند، زیرا مدرک فیزیکی کمی باقی مانده است. از این گذشته، منطقی است که فاتحان اسپانیایی در مورد دشمنان خود در سال‌های پس از فتح، کمتر از حقیقت صادق باشند. تصور بسیار خوبی از میزان قربانی کردن آزتک ها در آزتک ها دارید .

    فداکاری های انسانی آزتک ها - افسانه یا تاریخ؟

    فداکاری انسانی در Codex Magliabechiano به تصویر کشیده شده است. دامنه عمومی.

    از همه چیزهایی که امروزه می دانیم، آزتک ها واقعاً قربانی های آیینی انسان را در مقیاس عظیم انجام می دادند. اینها فقط یک نوع آیین یک قربانی در ماه برای باران نبودند - آزتک ها هزاران و ده ها هزار نفر را همزمان در مناسبت های خاص قربانی می کردند.

    این مراسم بیشتر حول محور قلب قربانیان وMictlantecuhtli بیشتر از دیگر خدایان با قربانی های آیینی انسانی مفتخر بود. او خدای مرگ آزتک ها و فرمانروای یکی از سه زندگی پس از مرگ بزرگ بود.

    قربانی هایی که برای او انجام می شد، همان هدف کیهان شناختی قربانیان هویتزیلوپوچتلی را دنبال نمی کرد و به میکتلانتیکوتلی به عنوان یک خدای خیرخواه تلقی نمی شد. با این حال، از آنجایی که مرگ بخش عمده ای از زندگی است، به ویژه آن گونه که آزتک ها به آن می نگریستند، آنها همچنان احترام زیادی برای Mictlantecuhtli قائل بودند.

    برای آزتک ها، مرگ تنها بخشی از زندگی نبود، بلکه بخشی از تولد دوباره بود. هم. اسطوره آزتک ها در مورد ایجاد زندگی انسان بر روی زمین شامل خدای مار پر Quetzalcoatl بود که به میکتلان، سرزمین مردگان، برای جمع آوری استخوان های انسان از Mictlantecuhtli می رفت. این استخوان‌ها متعلق به افرادی بودند که در دنیای قبلی زندگی می‌کردند و زمانی که هویتزیلوپوچتلی برای دفاع از آن بسیار ضعیف شد، ویران شد. متأسفانه، این داستان آزتک ها را بیشتر مشتاق کرد تا مردم را به نام Mictlantecuhtli قربانی کنند. نه تنها این، بلکه قربانی‌های آیینی Mictlantecuhtli همچنین شامل آدم‌خواری آیینی نیز می‌شد.

    در حالی که این ممکن است امروز برای ما غم‌انگیز به نظر برسد، برای آزتک‌ها این افتخار بزرگی بود، و احتمالاً هیچ چیز غیرعادی در مورد آن ندیده‌اند. در واقع، این امکان وجود دارد که آزتک ها از بدن قربانی قربانی کهارائه شده به خدایان مانند ارتباط با خدایان بود.

    قربانی کودک برای خدای باران Tlaloc

    خدای باران، آب و باروری، Tlaloc خدای مهمی برای آزتک ها بود. نیازهای اساسی آنها را برآورده کرد. آنها از تالوک می ترسیدند، که معتقد بودند اگر به درستی پرستش نشود، عصبانی می شود. اگر او مماشات نمی شد، آزتک ها بر این باور بودند که خشکسالی رخ می دهد، محصولات زراعی شکست می خورند و بیماری به روستاها می آید.

    قربانی های کودکانی که به تلالوک تقدیم می شد، بی رحمانه بود. اعتقاد بر این بود که Tlaloc به اشک های کودکان به عنوان بخشی از قربانی نیاز دارد. به همین دلیل، کودکان خردسال در هنگام قربانی تحت شکنجه، درد و جراحت وحشتناکی قرار می‌گیرند. بقایای کشف شده امروز در تمپلو مایور نشان می دهد که حداقل 42 کودک برای خدای باران قربانی شده اند. بسیاری از افراد قبل از مرگ نشانه‌هایی از جراحات را نشان می‌دهند.

    فداکاری انسان و ظهور و سقوط امپراتوری آزتک

    مذهب و سنت آزتک‌ها در مورد قربانی کردن انسان‌ها فقط یک ویژگی خاص فرهنگ آنها نبود. در عوض، آنها به شدت با شیوه زندگی آزتک ها و گسترش سریع امپراتوری خود در هم تنیده بودند. بدون این سنت، می توان استدلال کرد که امپراتوری آزتک هرگز به اندازه قرن 15 گسترش نمی یافت. در عین حال، می توان فرض کرد که امپراتوری بدون این سنت به این راحتی در برابر فاتحان اسپانیایی فروپاشیده نمی شد.

    Aگسترش سریع رعد و برق

    سنت قربانی‌های انبوه انسان فقط برای «تغذیه» خدای خورشید Huitzilopochtli نبود، بلکه در ظهور امپراتوری آزتک «اتحاد سه‌گانه» نیز مؤثر بود. روش فتح آزتک ها در میان آمریکا این بود که آنها اسیران جنگی خود را قربانی کردند اما شهرهای فتح شده را ترک کردند تا به عنوان کشورهای تابع اتحاد سه گانه بر خود حکومت کنند. قدرت امپراتوری و قدردانی از در امان ماندن، اکثر قبایل و ایالت های تسخیر شده به عنوان بخش های دائمی و خواستار امپراتوری باقی ماندند. خدای جنگ عمداً به جایگاه خود به عنوان خدای اصلی در پانتئون آزتک ارتقاء یافت. مکزیک. در عوض، او یک خدای قبیله ای کوچک بود. با این حال، در طول قرن پانزدهم، آزتک tlacochcalcatl (یا عمومی) Tlacaelel I، Huitzilopochtli را به یک خدای بزرگ تبدیل کرد. پیشنهاد او توسط پدرش امپراتور Huitzilihuitl و عمویش و امپراتور بعدی Itzcoatl پذیرفته شد و Tlacaelel I را به "معمار" اصلی امپراتوری آزتک تبدیل کرد. بر فراز دره مکزیکناگهان بسیار سریعتر و موفق تر از قبل شد.

    یک مرگ حتی سریعتر

    مانند بسیاری از امپراتوری های دیگر، دلیل موفقیت آزتک ها نیز بخشی بود. از سقوط آنها فرقه Huitzilopochtli تنها تا زمانی که اتحاد سه گانه نیروی مسلط در منطقه بود، از نظر نظامی مؤثر بود.

    اما هنگامی که فاتحان اسپانیایی وارد صحنه شدند، امپراتوری آزتک خود را نه تنها از فناوری نظامی، بلکه فاقد کمبود دید. همچنین در وفاداری دولت های تابع خود. بسیاری از رعایای اتحاد سه گانه و همچنین معدود دشمنان باقیمانده آن، اسپانیایی ها را راهی برای از بین بردن حکومت تنوچتیتلان می دانستند و بنابراین، به جای پیروی از اتحاد سه گانه، به اسپانیایی ها کمک می کردند.

    به علاوه، فقط می توان تعجب کرد که اگر امپراتوری آزتک صدها هزار نفر را در طول سال ها قربانی نمی کرد، چقدر می توانست قدرتمندتر باشد. از زمان های قدیم و حتی قبل از اینکه آزتک ها امپراتوری مهیب خود را تشکیل دهند. با این حال، ما چیز زیادی در مورد قربانی‌های انسان در سایر فرهنگ‌های میان‌آمریکایی نمی‌دانیم و تا چه اندازه این عمل انجام می‌شد.

    اما، سوابق به جا مانده از فاتحان اسپانیایی و کاوش‌های اخیر ثابت کرده است که آزتک‌ها، انسان فداکاری بخشی از زندگی روزمره بود. این یک جنبه اساسی از دین آنها بود و منجر بهفداکاری نه فقط اسیران جنگی، بلکه اعضای جمعیت خودشان.

    این خون همان چیزی بود که کشیشان آزتک می خواستند به خدای جنگ Huitzilopochtli"هدیه" کنند. پس از انجام این عمل، کشیش ها روی جمجمه قربانیان تمرکز می کردند. آنها جمع آوری شدند، گوشت آنها برداشته شد و جمجمه ها به عنوان زیور آلات در داخل و اطراف مجموعه معبد مورد استفاده قرار گرفتند. بقیه جسد قربانی معمولاً از پله‌های معبد پایین می‌رفتند و سپس در گورهای دسته‌جمعی خارج از شهر پرتاب می‌شدند.

    اما بسته به ماه و خدا، انواع دیگری از قربانی‌ها نیز وجود داشت. برخی از مراسم شامل سوزاندن، برخی دیگر شامل غرق شدن، و برخی حتی با گرسنگی دادن به قربانیان در غار انجام می شد.

    بزرگترین معبد و منظره قربانی که ما امروز از آن می شناسیم، پایتخت امپراتوری آزتک ها - شهر Tenochtitlan است. در دریاچه تککوکو مکزیکوسیتی امروزی بر روی ویرانه‌های تنوچتیتلان ساخته شده است. با این حال، از آنجایی که بیشتر مناطق Tenochtitlan توسط اسپانیایی ها با خاک یکسان شده بود، باستان شناسان و مورخان برای اثبات مقیاس دقیق قربانی های انسانی توسط آزتک ها مشکل داشتند.

    کاوش های اخیر در سال های 2015 و 2018 موفق به کشف بخش های بزرگی شدند. با این حال، از مجموعه معبد تمپلو مایور، و ما اکنون می دانیم که فاتحان اسپانیایی (بیشتر) حقیقت را می گفتند.

    گزارش های کنکیستادورها چقدر دقیق بود؟

    قفسه جمجمه یا تزومپانتلی معبد بزرگ

    زمانی که هرنان کورتس و فاتحانش وارد معبد بزرگ شدندشهر تنوچتیتلان، بنا به گزارش ها از دیدن منظره ای که از آنها استقبال کرد، وحشت زده شدند. آزتک ها در وسط یک مراسم بزرگ قربانی بودند و هزاران جسد انسان از معبد در حال غلتیدن بود که اسپانیایی ها به معبد نزدیک می شدند.

    سربازان اسپانیایی درباره tzompantli صحبت کردند - یک قفسه غول پیکر از جمجمه هایی که در مقابل معبد تمپلو مایور ساخته شده اند. طبق گزارش ها، قفسه از بیش از 130000 جمجمه ساخته شده است. این قفسه همچنین توسط دو ستون عریض ساخته شده از جمجمه‌های قدیمی‌تر و ملات پشتیبانی می‌شد.

    سال‌ها، مورخان درباره گزارش‌های فاتحان به عنوان اغراق آمیز تردید داشتند. در حالی که می‌دانستیم قربانی کردن انسان در امپراتوری آزتک امری است، حجم گسترده گزارش‌ها غیرممکن به نظر می‌رسید. توضیح محتمل‌تر این بود که اسپانیایی‌ها تعداد را بیش از حد افزایش می‌دادند تا مردم محلی را شیطانی جلوه دهند و بردگی آن را توجیه کنند. در سال‌های 2015 و 2018. نه تنها بخش‌های بزرگی از Templo Mayor، بلکه قفسه جمجمه tzompantli و دو برج ساخته شده از بقایای فانی در نزدیکی آن نیز کشف شده است.

    البته برخی ممکن است گزارش ها هنوز تا حدودی اغراق آمیز بوده باشند. به عنوان مثال، مورخ اسپانیایی فرای دیگو دو دوران ادعا کرد که آخرین گسترش شهردار تمپلو با قربانی کردن دسته جمعی 80400 نفر جشن گرفته شد.مردان، زنان و کودکان. با این حال، گزارش‌های دیگر ادعا می‌کنند که این تعداد در طی یک مراسم چهار روزه به 20000 یا به اندازه 4000 نفر نزدیک‌تر بوده است. اعداد اخیر بدون شک بسیار باورپذیرتر هستند، اما در عین حال - هنوز هم بسیار وحشتناک هستند.

    آزتک ها چه کسانی را قربانی می کردند؟ امپراتوری آزتک اسیر جنگ بودند. اینها تقریباً همیشه مردان بالغی بودند که در نبرد از دیگر قبایل میان‌آمریکایی اسیر می‌شدند.

    در واقع، با توجه به تاریخ هندی‌های اسپانیای جدید دیگو دوران، اتحاد سه‌گانه شهرهای تنوشتیتلان، تتزکوکو، و تلاکوپان (معروف مانند امپراتوری آزتک) با جنگ‌های گل علیه برجسته‌ترین مخالفان خود از شهرهای تلکسکالا، هوکسوتزینگو و چولولا می‌جنگیدند.

    این جنگ‌های گل مانند هر نبرد دیگری انجام شد، اما بیشتر با سلاح های غیر کشنده در حالی که سلاح سنتی جنگ آزتک ها macuahuitl - یک چماق چوبی با چندین تیغه های تیز ابسیدین در حاشیه آن بود - در طول جنگ های گل، جنگجویان تیغه های ابسیدین را جدا می کردند. آنها به جای کشتن مخالفان خود، سعی در ناتوانی و دستگیری آنها داشتند. به این ترتیب، بعداً اسیرهای بیشتری برای قربانی کردن انسان خواهند داشت.

    یک جنگجوی آزتک پس از دستگیری، اغلب هفته ها یا حتی ماه ها در اسارت نگه داشته می شد و منتظر می ماند تا تعطیلات مناسب قربانی شود.در واقع، بسیاری از گزارش‌ها ادعا می‌کنند که اکثر اسیران نه تنها قربانی قریب‌الوقوع خود را پذیرفته‌اند، بلکه از آن شادی کرده‌اند، زیرا دیدگاه‌های مذهبی مشابهی با اسیر خود داشتند. ظاهراً، اسیران قبایل میان‌آمریکایی که مذهب آزتک را نداشتند، کمتر از قربانی شدن هیجان‌زده می‌شدند.

    زنان و کودکان نیز قربانی می‌شدند، اما معمولاً در مقیاس بسیار کوچک‌تر. در حالی که بیشتر قربانی‌های اسیران به خدای جنگ آزتک Huitzilopochtli تقدیم می‌شد، برخی به خدایان دیگر نیز تقدیم می‌شد - این قربانی‌ها اغلب شامل پسران، دختران و خدمتکاران نیز می‌شد. با این حال، اینها معمولاً قربانی‌های تک نفره بودند و نه رویدادهای دسته‌جمعی.

    تصمیم‌گیری که چه کسی قربانی شود عمدتاً توسط ماه سال و خدایی که ماه به آن اختصاص داده شده بود تعیین می‌شد. تا آنجا که مورخان می توانند بگویند، تقویم به این شکل بود:

    ماه خدا نوع قربانی
    Atlacacauallo – 2 فوریه تا 21 فوریه Tláloc ، Chalchitlicue و Ehécatl اسیران و گاه کودکان قربانی استخراج قلب
    Tlacaxipehualiztli – 22 فوریه تا 13 مارس Xipe Tótec، Huitzilopochtli، و Tequitzin-Mayáhuel اسیر و جنگجویان گلادیاتور. فلایینگ با برداشتن قلب همراه بود
    Tozoztontli – 14 مارس تا 2 آوریل Coatlicue,Tlaloc و Chalchitlicue و Tona اسیران و گاهی کودکان – حذف قلب
    Hueytozoztli – 3 آوریل تا 22 آوریل Cintéotl، Chicomecacóatl، Tlaloc، و Quetzalcoatl یک پسر، دختر یا خدمتکار
    Toxcatl – 23 آوریل تا 12 می Tezcatlipoca ، Huitzilopochtli، Tlacahuepan و Cuexcotzin اسیر، برداشتن قلب و سر بریدن
    Etzalcualiztli – می 13 تا 1 ژوئن Tláloc و Quetzalcoatl اسیر، قربانی غرق شدن و استخراج قلب
    Tecuilhuitontli – ژوئن 2 تا 21 ژوئن Huixtocihuatl و Xochipilli اسیران، برداشتن قلب
    Hueytecuihutli – 22 ژوئن تا 11 ژوئیه Xilonen، Quilaztli-Cihacóatl، Ehécatl، و Chicomelcóatl بریدن سر یک زن
    Tlaxochimaco – 12 ژوئیه تا ژوئیه 31 Huitzilopochtli، Tezcatlipoca و Mictlantecuhtli گرسنگی در غار یا معبد اتاق و به دنبال آن آدمخواری آیینی
    Xocotlhuetzin – 1 اوت تا 20 آگوست Xiuhtecuhtli، Ixcozauhqui، Otontecuhtli، Chiconquiáhitl، Cuahtlaxayauh، Coyolint، و Chalmecacíhuatl زنده سوختن
    Ochpaniztli – 21 اوت تا 9 سپتامبر Toci، Teteoinan، Chimelcóatl-Chalchiuhcíhuatl، Atlatonin، Atlauhaco، Chiconquiáuitl، وCintéotl بریدن سر و پوست زن جوان. همچنین اسیران با پرتاب از ارتفاع زیاد قربانی شدند
    Teoleco – 10 سپتامبر تا 29 سپتامبر Xochiquétzal زنده سوختن
    Tepeihuitl – 30 سپتامبر تا 19 اکتبر Tláloc-Napatecuhtli، Matlalcueye، Xochitécatl، Mayáhuel، Milnáhuatl، Napatecuhtli، Chicomecóatl، Xochiquétzal فداکاری کودکان و دو زن نجیب – برداشتن قلب، پوسته پوسته شدن
    Quecholli – 20 اکتبر تا 8 نوامبر Mixcóatl-Tlamatzincatl، Coatlicue، Izquitécatl، Yoztlamiyáhual، و Huitznahuas اسیران قربانی شده با ضربه زدن و برداشتن قلب
    Panquetzalizt – November9lizt 28 Huitzilopochtli اسیران و بردگان به تعداد زیادی قربانی شدند
    Atemoztli – 29 نوامبر تا 18 دسامبر Tlaloques سر بریده کودکان و بردگان
    Tititl – 19 دسامبر تا 7 ژانویه Tona- کوزکامیاوه، ایلاماتکو htli، Yacatecuhtli، و Huitzilncuátec کشیدن قلب یک زن و بریدن سر (به ترتیب)
    Izcalli – 8 ژانویه تا 27 ژانویه Ixozauhqui-Xiuhtecuhtli، Cihuatontli، and Nancotlaceuhqui اسرا و زنانشان
    Nemontemi – 28 ژانویه تا 1 فوریه آخرین5 روز از سال، تقدیم به هیچ خدایی روزه و بدون قربانی

    چرا آزتک ها مردم را قربانی می کنند؟

    قربانی های انسانی برای بزرگداشت گسترش یک معبد یا تاجگذاری یک امپراتور جدید را می توان تا حدی "قابل درک" دانست - فرهنگ های دیگر نیز چنین کارهایی را انجام داده اند، از جمله در اروپا و آسیا.

    فداکاری های اسیران جنگی را نیز می توان درک کرد، زیرا می تواند روحیه مردم محلی را تقویت کند و در عین حال روحیه مخالفان را تضعیف کند. آیا شور مذهبی آزتک ها آنقدر آتشین بود که بچه ها و زنان نجیب را برای یک تعطیلات ساده زنده زنده می سوزانند؟

    در یک کلام - بله.

    کمک به خدا Huitzilopochtli برای نجات جهان

    Huitzilopochtli – Codex Telleriano-Remensis. PD.

    مذهب و کیهان شناسی آزتک ها حول اسطوره آفرینش و هویتزیلوپوچتلی – خدای جنگ و خورشید آزتک ها – متمرکز شده است. به گفته آزتک ها، Huitzilopochtli آخرین فرزند الهه زمین Coatlicue بود. هنگامی که او از او باردار بود، فرزندان دیگرش، الهه ماه Coyolxauhqui و بسیاری از خدایان مرد Centzon Huitznáua (چهارصد جنوبی) از Coatlicue عصبانی شدند و سعی کردند او را بکشند. 5>

    Huitzilopochtli خود را نابهنگام و کامل به دنیا آوردزره پوش کرد و برادران و خواهرانش را بدرقه کرد. به گفته آزتک ها، Huitzilopochtli/خورشید به محافظت از Coatlicue/زمین با تعقیب ماه و ستاره ها ادامه می دهد. با این حال، اگر Huitzilopochtli روزی ضعیف شود، برادران و خواهرش به او حمله کرده و او را شکست خواهند داد و سپس جهان را نابود خواهند کرد.

    در واقع، آزتک ها معتقد بودند که قبلاً چهار بار این اتفاق افتاده است و جهان خلق شده است. در مجموع پنج بار بازسازی شد. بنابراین، اگر نمی خواهند دنیایشان دوباره ویران شود، باید هویتزیلوپوچتلی را با خون و قلب انسان تغذیه کنند تا او قوی باشد و بتواند از آنها محافظت کند. آزتک ها معتقد بودند که جهان بر اساس یک چرخه 52 ساله است و در هر 52 سال، اگر هویتزیلوپوچتلی در این مدت به اندازه کافی قلب انسان را نخورده باشد، این خطر وجود دارد که نبرد آسمانی خود را از دست بدهد.

    به همین دلیل است که حتی خود اسیران نیز اغلب از قربانی شدن خوشحال بودند - آنها معتقد بودند که مرگ آنها به نجات جهان کمک می کند. بزرگترین قربانی های دسته جمعی تقریباً همیشه به نام Huitzilopochtli انجام می شد در حالی که بیشتر "رویدادهای" کوچکتر به خدایان دیگر تقدیم می شد. در واقع، حتی قربانی‌هایی که برای خدایان دیگر انجام می‌شد تا حدی به Huitzilopochtli نیز تقدیم می‌شد، زیرا بزرگترین معبد Tenochtitlan، Templo Mayor، خود به Huitzilopochtli و خدای باران Tláloc اختصاص داشت.

    آدم‌خواری به افتخار خدا Mictlantecuhtli

    یکی دیگر از خدایان اصلی آزتک ها

    استفان ریس یک مورخ است که در نمادها و اساطیر تخصص دارد. او چندین کتاب در این زمینه نوشته است و آثارش در مجلات و مجلات سراسر جهان به چاپ رسیده است. استفن که در لندن به دنیا آمد و بزرگ شد، همیشه به تاریخ عشق می ورزید. در کودکی، ساعت‌ها به بررسی متون باستانی و کاوش در خرابه‌های قدیمی می‌پرداخت. این امر باعث شد که او به دنبال تحقیقات تاریخی باشد. شیفتگی استفان به نمادها و اساطیر از این اعتقاد او ناشی می شود که آنها اساس فرهنگ بشری هستند. او معتقد است که با درک این اسطوره ها و افسانه ها می توانیم خود و دنیای خود را بهتر بشناسیم.